
اختلال کابوس (Nightmare Disorder) یک اختلال خواب است که در آن فرد به طور مداوم “رویاهای ترسناک، واضح یا نگران کننده” را تجربه می کند که به عنوان کابوس تعریف می شود و ناگهان او را از خواب بیدار می کند.
اکثر مردم هر چند وقت یک بار یک کابوس می بینند، اما زمانی که کابوس ها به طور منظم رخ می دهند، ممکن است به عنوان یک اختلال کابوس در نظر گرفته شود.
اختلال کابوس یک پاراسومنیا ، نوعی اختلال خواب است که با ایجاد تجربیات غیرطبیعی یا نامطلوب، خواب فرد را مختل می کند.
کابوس ها فقط در طول خواب با حرکات سریع چشم (REM) رخ می دهند ، به این معنی که پس از وارد شدن به خواب عمیق تر ظاهر می شوند.
در مورد ترس های شبانه چطور؟
وحشت شبانه شبیه کابوس است اما در خواب REM اتفاق نمی افتد. خواب های بد نیز با کابوس های شبانه متفاوت است زیرا باعث نمی شود فرد در حالت مبهوت از خواب بیدار شود.
اگرچه آنها متفاوت هستند، هر دو کابوس و رویاهای بد رویاهای منفی هستند که می توانند بقیه روز شما را تحت تاثیر قرار دهند. آنها همچنین می توانند با مداخلات پزشکی یا رفتاری مشابه درمان شوند.
شیوع اختلال کابوس
کابوس ها در دوران کودکی شایع تر هستند اما در تمام سنین زندگی نیز شایع هستند. تقریباً 20 درصد از کودکان حداقل یک بار در هفته کابوس می بینند.
با این حال، رویاهای بد برای کودکان و بزرگسالان بیشتر از کابوس است.
اختلال کابوس در 2 تا 6 درصد بزرگسالان شایع است. در زنان شیوع بیشتری نسبت به مردان دارد و بیشترین اوج آن در زنان بین سنین 20 تا 39 سالگی است. احتمال ابتلا به کابوس بین 50 تا 59 سالگی کاهش می یابد. در سن 60 سالگی، این کابوس ها ثابت تر می شوند. و دیگر تفاوت جنسیتی وجود ندارد .
مطالعه ای شیوع کابوس های شبانه را در بزرگسالان مسن تر و دانشجویان مقایسه کرد. آنها دریافتند که کابوس در حدود 20٪ از دانشجویان و کمی بیش از 4٪ در افراد مسن تر وجود دارد که تفاوت بسیار زیادی را نشان می دهد.
علل اختلال کابوس
موارد زیر علل احتمالی اختلال کابوس یا شرایطی هستند که همراه با اختلال کابوس هستند:
همبودی، وجود همزمان اختلال کابوس با سایر اختلالات
اختلالات و شرایط زیر معمولاً با اختلالات کابوس وار همزیستی می کنند.
همبودی اختلال کابوس با اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
نشان داده شده است که اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) ارتباط زیادی با اختلال کابوس دارد. مروری بر ادبیات مختلف شامل بسیاری از مطالعات تحقیقاتی بود که ارتباط بین کابوسها و PTSD را پیدا کردند.
یک مطالعه، به ویژه، کشف کرد که کابوس پس از یک رویداد آسیب زا می تواند باعث PTSD شود. مشخص شد که سابقه کابوس می تواند شانس بیشتری برای ابتلا به PTSD ایجاد کند.
محققان همچنین دریافتند کسانی که سابقه کابوس شبانه داشتند، علائم PTSD بیشتری نسبت به کسانی که بدون کابوس مشاهده کردند، گزارش کردند.
علاوه بر این، کابوس های مربوط به یک رویداد آسیب زا با علائم شدیدتر PTSD همراه است. PTSD همچنین می تواند فرد را مستعد سایر شرایط روانی مانند اضطراب یا افسردگی کند و این علائم عصبی یا ذهنی می تواند احتمال دیدن کابوس را افزایش دهد.
همبودی اختلال کابوس با اضطراب، افسردگی و استرس
علائم اضطراب و افسردگی با تجربه کابوس های مداوم، به ویژه اضطراب همراه است.
یک مطالعه تحقیقاتی که شامل کودکان و نوجوانان دانشآموز بود، ارتباطی بین تروما، PTSD، اضطراب و اختلال خواب یافت.
یک مطالعه متفاوت ارتباط خوابهای آزاردهنده با اضطراب و افسردگی را در نوجوانان 13 و 16 ساله بررسی کرد. افرادی که 16 سال سن داشتند، رابطه بین اختلالات اضطرابی، مانند اختلال بیش از حد اضطرابی و اضطراب جدایی را نشان دادند.
همچنین بین علائم افسردگی و کابوس در افراد مسن ارتباط وجود دارد. بزرگسالانی که دارای اضطراب و افسردگی شدید هستند، تعداد بیشتری از کابوس ها را گزارش کردند.
تحقیقات نشان داده است که شیوع اختلال کابوس در پرستاران به دلیل اضطراب، افسردگی و استرس زیاد است.
از 460 پرستار خواسته شد که یک دفترچه یادداشت خواب 14 روزه داشته باشند، حدود 44 درصد برخی تجربیات با کابوس ها را گزارش کردند و 7.4 درصد معیارهای اختلال کابوس را داشتند. کارکنان مراقبتهای بهداشتی یکی از گروههای بسیاری هستند که بار کاری سنگینی را تحمل میکنند و باعث استرس و ناملایمات روانی زیادی میشوند که معادل اختلالات خواب است، مانند کابوسهای شبانه.
همبودی اختلال کابوس با خودکشی
محققان شروع به این باور کردهاند که “کابوسهای شبانه خطر خودکشی و رفتار خودکشی را در طول عمر افزایش میدهند.” در بررسی مطالعات مختلف، ارتباط بین افکار خودکشی و اختلال کابوس آشکارا شایع است.
در یک مطالعه شامل زنانی که بر تجاوز جنسی غلبه کردند، 43 درصد از کسانی که کابوس داشتند، افکار خودکشی را گزارش کردند.
مطالعه دیگری تلاشهای شدید خودکشی را که برابر با مراجعه به اتاق اورژانس بود، بررسی کرد که شامل 165 بیمار بستری در بیمارستان بود. اگرچه بی خوابی بزرگترین شکایت خواب بود، اما از 165 شرکت کننده، دو سوم کابوس های مداوم را گزارش کردند.
همبودی اختلال کابوس با اختلال شخصیت مرزی (BPD)
مطالعهای که ارتباط بین اختلال شخصیت مرزی (BPD) و کابوسهای شبانه را مورد بررسی قرار داد، نشان داد کابوسهای شبانه، همچنین اضطراب رویا، و کیفیت منفی خواب، در افراد مبتلا به BPD بیشتر از افراد بدون خواب است.
از بین افرادی که BPD تشخیص داده شد، 49٪ از کابوس های مداوم رنج می بردند و 95.5٪ نوعی اختلال خواب را گزارش کردند.
همبودی اختلال کابوس با تروما
هم بزرگسالان و هم کودکانی که آسیب های اولیه را تجربه کرده اند ، سابقه تغییر کیفیت خواب و کابوس های شبانه دارند.
77 درصد از افرادی که بر تجاوز جنسی غلبه کردهاند، نوعی اختلال خواب را گزارش کردهاند، خواه بیخوابی، کابوسهای شبانه یا سایر مسائل مرتبط با خواب که ممکن است بر تنفس یا حرکت تأثیر بگذارد.
همبودی اختلال کابوس با اختلالات تجزیه ای
اختلالات تجزیه ای که اختلالات روانی است که در آن فرد با واقعیت، افکار، احساسات و هویت قطع می شود، با اختلال کابوس نیز همراه است. در اختلالات تجزیه ای ممکن است به دلیل همبودی آنها با PTSD و استرس با کابوس ها مرتبط باشد.
یک مطالعه نشان داد که 57 درصد از شرکتکنندگان مبتلا به اختلال تجزیهای نیز دارای اختلال کابوس بودند و کسانی که کابوس داشتند علائم تجزیهای بیشتری داشتند.
همچنین مشخص شد که دانشجویان مقطع کارشناسی که گزارش کردهاند کابوسهای شبانه دیدهاند، بیشتر تجربیات تجزیهای داشتند.
تاثیر اختلال کابوس بر کیفیت زندگی
اختلال کابوس تاثیر زیادی بر کیفیت خواب ، خلق و سطح انرژی دارد. بیدار شدن مداوم در نیمه شب، به خصوص زمانی که دوباره به خواب نمی روید، هم بر کمیت و هم کیفیت خواب تأثیر می گذارد.
خواب یک جنبه بسیار حیاتی از زندگی است. این است که چگونه یک فرد بدن و ذهن خود را بازسازی می کند. کیفیت پایین خواب با التهاب در بدن، خستگی، ناراحتی روانی و بیماری های مزمن مرتبط است. کمبود خواب می تواند عواقب بزرگی بر کیفیت زندگی، تندرستی و سلامتی فرد داشته باشد .
وحشت ، اضطراب و افسردگی مرتبط با کابوسهای شبانه نیز بر کیفیت زندگی فرد بسیار تأثیرگذار است.
بیدار شدن مداوم در یک حالت دیوانه با رویاهای مزاحم تجربه خوشایندی نیست. این منفی گرایی می تواند به راحتی بقیه روز شما را تعطیل کند.
کسانی که کابوس های PTSD را تجربه می کنند می توانند این تصاویر را در طول روز با آنها طنین انداز کنند. هنگامی که کابوس ها شروع به تداخل در کیفیت زندگی و عملکرد روزانه شما می کنند، بسیار مهم است که به دنبال کمک مناسب باشید.
درمان اختلال کابوس
درمانهای اختلال کابوس می تواند مداخلات دارویی و/یا روان درمانی باشد.
درمان دارویی
پس از آزمایشهای بالینی مختلف در طول سالها که اثربخشی داروهای مختلف را بر کاهش کابوسها بررسی کردند، تنها پرازوسین مؤثرترین نتایج را نشان میدهد.
پرازوسین یک داروی مورد تایید FDA برای فشار خون بالا است اما نشان داده شده است که کابوس های مرتبط با PTSD را درمان می کند. تحقیقات اخیراً به فواید آن در درمان کابوس ها پی برده اند. چند داروی دیگر نیز وجود دارد که ممکن است به درمان اختلال کابوس کمک کند، اما باید تحقیقات بیشتری در مورد آنها انجام شود.
درمان روان درمانی
مداخلات روان درمانی شامل روش هایی است که به احتمال زیاد در طول جلسات درمانی انجام می شود. برخی از این تکنیکها شامل درمانهای شناختی-رفتاری، مانند درمان تکرار تصویری (IRT) میشود، که شامل بازدید مجدد از یک کابوس خاص، بازنویسی آن به عنوان رویای دلپذیرتر، و تصور تجربه رویای جدید است.
قرار گرفتن در معرض، آرامش، و بازنویسی درمانی
یکی دیگر از درمان های شناختی-رفتاری، مواجهه، آرامش، و بازنویسی درمانی (ERRT) است که ” IRT را با مواجهه و آرامش درمانی ترکیب می کند.”
این نوع درمان به طور خاص برای پرداختن به کابوس های مربوط به تروما است. این به فرد کمک میکند که به این کابوسها نزدیک شود و روشهایی را برای خودآرام ساختن در طی بازبینی مجدد این تجربیات کشف کند. همچنین شامل آگاهی از عادات خواب سالم و تکنیک های مدیریت تروما است.
تکنیکهای مختلف دیگری نیز وجود دارد که میتوان از آنها در درمان استفاده کرد، مانند مواجهه درمانی به تنهایی برای کاهش ترس ناشی از کابوسهای شبانه. روش دیگر یک درمان درمانی است که به افزایش رویاهای شفاف کمک می کند تا به فرد کمک کند کنترل و آگاهی بیشتری در طول کابوس های خود داشته باشد تا بتواند آنها را تغییر دهد.
سخن پایانی
کابوسهای شبانه میتوانند اختلالات زیادی در زندگی فرد ایجاد کنند. اگر کابوس های دائمی را تجربه می کنید که به نوعی زندگی شما را تحت تاثیر قرار می دهد، با یک روانپزشک صحبت کنید. اگرچه اختلال کابوس می تواند در کنار اختلالات/شرایط مورد بحث در این مقاله ظاهر شود، اما این بدان معنا نیست که برای داشتن کابوس های مداوم باید یکی از این موارد را داشته باشید. ممکن است دلایل زیادی وجود داشته باشد که شما کابوس می بینید. همچنین به این معنا نیست که فقط به خاطر داشتن هر یک از این شرایط کابوس می بینید.
هر چند وقت یکبار یک کابوس پیش بینی می شود، اما هر روز یا حتی هر هفته می تواند خسته کننده و افسرده کننده باشد. اگر به طور مکرر کابوس می بینید، ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که به دنبال کمک حرفه ای باشید تا بتوانید یک روش درمانی مفید ایجاد کنید و کنترل خواب خود را دوباره به دست آورید.
یک مطالعه خواب می تواند در مورد سلامت روان شما به شما بگوید؟