
اختلال دوقطبی (BMD) اغلب ارثی است و ژن های خاصی در این بیماری ردیابی شده اند. داشتن یکی از اعضای خانواده مبتلا به اختلال دوقطبی می تواند خطر ابتلا به این بیماری را افزایش دهد.
اختلال دوقطبی یک بیماری روانپزشکی است که با تغییرات شدید در سطح خلق و انرژی مشخص می شود. اگرچه ژنتیک یک علت بسیار شایع اختلال دوقطبی است، علل دیگر شامل عوامل محیطی و تغییرات ساختاری یا آسیب به مغز است.
این مقاله به بررسی اختلال دوقطبی و علل، علائم و درمان آن می پردازد.
آیا دوقطبی ارثی است؟
اختلال دوقطبی یکی از ارثی ترین بیماریهای سلامت روان است که سابقه خانوادگی یکی از عوامل خطر مهم است. اگر یکی از بستگان درجه اول (والدین، خواهر و برادر یا فرزند) مبتلا به اختلال دوقطبی باشد که عوامل ژنتیکی 70 تا 80 درصد علت این بیماری را تشکیل می دهند، 9 درصد احتمال ابتلا به این بیماری را دارید.
همانطور که گفته شد، این امکان وجود دارد که اختلال دوقطبی بتواند نسلها را پشت سر بگذارد. ارتباط بین ژنتیک و این بیماری هنوز در حال بررسی است. برخی از حوزه هایی که محققان در حال بررسی هستند عبارتند از:
- مشکلات سیگنال دهی کلسیم: ژن هایی مانند CACNA1C و ANK3 که به تنظیم کلسیم کمک می کنند، ممکن است نقش داشته باشند، اگرچه هنوز مشخص نیست.
- سایر اتصالات ژنی ممکن از جمله Neuregulin 1 و G72/30: آنها با مسیرهای دوپامین و سروتونین مرتبط هستند – این انتقال دهنده های عصبی با تنظیم خلق مرتبط هستند.
اگرچه واضح است که یک مؤلفه ژنتیکی قوی در ایجاد اختلال دوقطبی وجود دارد، پیچیدگی ها به تحقیقات بسیار بیشتری نیاز دارد.
سایر علل و عوامل خطر
به غیر از ژنتیک، سایر عوامل محیطی و مرتبط با مغز ممکن است بر ایجاد اختلال دوقطبی تأثیر بگذارند یا در سیر علائم نقش داشته باشند.
آسیب مغزی و ساختار
تغییرات در مغز ممکن است یک عامل کمک کننده در ایجاد اختلال دوقطبی باشد.
- صدمات یا ضربه به سر: تصور میشود که ضربه مغزی باعث التهاب میشود که میتواند منجر به اختلالات سلامت روان از جمله اختلال دوقطبی شود.
- اختلال یا تغییر در فعالیت عملکردی مغز. تحقیقات مناطقی از مغز را شناسایی کرده است که از نظر عملکردی در BMD تغییر یافته اند. با این حال، اهمیت این مناطق تغییر یافته مغز به دلیل نتایج متناقض هنوز مشخص نشده است.
- التهاب: سطوح بالای نشانگرهای پیش التهابی در BMD گزارش شده است و افراد مبتلا به بیماری های خودایمنی سیستمیک خطر ابتلا به BMD را افزایش می دهند.
- نوسانات در سطح کورتیزول: سطوح بالاتر کورتیزول با شروع دوره های شیدایی و شدت دوره های خلقی در BMD مرتبط است.
عوامل محیطی
عوامل خطر محیطی مختلف با افزایش خطر ابتلا به اختلال دوقطبی مرتبط است، از جمله:
- رویدادهای استرس زا یا آسیب زا
- تجربیات دوران کودکی
- روابط اجتماعی
- سوء مصرف مواد
- خواب بد
یک بررسی در سال 2016 به این نتیجه رسید که تنها شواهد اولیه ای وجود دارد که قرار گرفتن در معرض عوامل محیطی احتمال ابتلا به اختلال دوقطبی را افزایش می دهد و تحقیقات بیشتری مورد نیاز است.
علائم اختلال دوقطبی
اختلال دوقطبی با دورههای خلقی متشکل از شیدایی، هیپومانیا یا افسردگی مشخص میشود. دوره مختلط که در آن فرد علائم شیدایی و افسردگی را در مدت کوتاهی تجربه می کند نیز می تواند رخ دهد.
علائم همچنین می تواند دوره تندچرخی را طی کند، که در آن چهار یا چند تغییر بین حالات خلقی متمایز در 12 ماه وجود دارد.
در یک دوره شیدایی، فرد ممکن است تجربه کند:
- سرخوشی یا خلق بالا
- احساس اعتماد به نفس بالا
- افکار بزرگمنشی
- انرژی بیش از حد و مسابقه افکار
- کاهش نیاز به خواب
- صحبت بیش از حد یا فشار تکلم
- درگیر شدن در رفتارهای تکانشی یا پرخطر که ممکن است عواقبی داشته باشد (خرج کردن، مصرف الکل/مواد مخدر، روابط جنسی )
علائم هیپومانیا مشابه علائم شیدایی است. با این حال، علائم با شدت کمتر و کمتر مخرب هستند.
در طول یک دوره افسردگی، یک فرد ممکن است تجربه کند:
- انزوا و کناره گیری
- خلق غمگین طولانی مدت (غم، ناامیدی و غیره)
- تغییرات در اشتها
- تغییر در الگوهای خواب
- فقدان لذت یا لذت در فعالیت های روزانه
- افکار مرگ یا خودکشی
انواع اختلال دوقطبی
انواع مختلفی از اختلال دوقطبی وجود دارد، از جمله اختلال دوقطبی I، دوقطبی II و اختلال سیکلوتایمیک.
اختلال دوقطبی I
برای تشخیص دوقطبی I، فرد باید حداقل یک دوره شیدایی را تجربه کند. دوره شیدایی به دوره ای حداقل یک هفته ای تعریف می شود که فرد:
- در بیشتر روزها در اکثر روزها بسیار پر روحیه یا تحریک پذیر است
- انرژی بیشتری نسبت به معمول دارد
- رفتارهایی مانند کاهش نیاز به خواب، افکار مسابقه ای، گفتار سریع، بی قراری، حواس پرتی یا رفتارهای پرخطر را تجربه می کند.
سایر ویژگی ها ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- هیپومانیا: علائم شیدایی کمتر شدید که حدود چهار روز طول می کشد
- افسردگی: یک دوره حداقل دو هفته ای با علائمی مانند غم و اندوه، از دست دادن علاقه به فعالیت ها، تغییرات خواب یا اشتها، خستگی، احساس بی ارزشی، یا افکار مرگ یا خودکشی.
دوقطبی I معمولاً به دلیل علائم شیدایی شدیدتر از سایر اشکال اختلال دوقطبی است. شیدایی می تواند باعث روان پریشی شود که در برخی موارد با هذیان یا توهم همراه باشد یا نیاز به بستری شدن در بیمارستان داشته باشد.
اختلال دوقطبی II
بر خلاف دوقطبی I، فرد مبتلا به دوقطبی II شیدایی را تجربه نمی کند. آنها در عوض هیپومانیا را تجربه میکنند، شکلی از شیدایی با شدت کمتر با علائم بالقوه کوتاهتر. یک دوره افسردگی اساسی نیز باید رخ دهد تا معیارها برآورده شود.
این شکل از بیماری در بین زنان شایع تر است.
اختلال سیکلوتایمیک
در اختلال سیکلوتیمیک، فرد باید حداقل دو سال علائم افسردگی یا هیپومانیک را تجربه کند. با این حال، معیارهای یک دوره افسردگی کامل یا شیدایی برآورده نمی شود.
درمان و مدیریت
نوسانات خلق می تواند به طور قابل توجهی بر کیفیت زندگی و بهره وری فرد تأثیر بگذارد، به خصوص زمانی که این بیماری درمان نشده باشد. در حالی که هیچ درمانی برای اختلال دوقطبی وجود ندارد، درمان می تواند به مدیریت علائم کمک کند.
درمان اختلال دوقطبی شامل دارو، درمان یا ترکیبی از این دو است.
دارو
برخی از گزینه های دارویی مورد استفاده برای درمان اختلال دوقطبی عبارتند از:
- تثبیت کننده های خلق : لیتیوم، کاربامازپین، والپروئیک اسید و لاموتریژین اغلب برای تثبیت خلق و کاهش شیدایی تجویز می شوند.
- داروهای ضد روان پریشی : کوئتیاپین، آریپیپرازول، ریسپریدون و سایر داروهای ضد روان پریشی غیر معمول برای درمان علائم افسردگی و شیدایی استفاده می شود.
- داروهای ضد افسردگی : استفاده از داروهای ضدافسردگی در درمان بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است از بیمار به بیمار دیگر متفاوت باشد، زیرا در برخی میتواند باعث ایجاد دورههای شیدایی شود.
مشاوره و نظارت توسط روانپزشک بهترین راه برای تعیین بهترین ترکیب داروها، بحث در مورد نگرانی ها و تغییر رژیم دارویی است.
رواندرمانی
رواندرمانی یک محیط امن و بدون قضاوت است که در آن افراد می توانند در مورد تشخیص خود بیاموزند، برای مدیریت علائم کمک بگیرند و یک روال برای حمایت از بهزیستی ایجاد کنند.
- رفتار درمانی شناختی به شما کمک می کند تا عوامل استرس زا و محرک ها را شناسایی کنید، درک کنید که چگونه افکار، احساسات و رفتارهای شما به هم مرتبط هستند، افکار غیرمنطقی را با افکار سالم جایگزین کنید و با احساسات دشوار کنار بیایید.
- درمان خانواده محور بر آموزش روانی در مورد این وضعیت، بهبود ارتباطات، مهارت های حل مسئله و خودمراقبتی و مدیریت برای اعضای خانواده تمرکز دارد.
- ریتم درمانی بین فردی و اجتماعی توسعه و حفظ روال هایی را برای تنظیم چرخه خواب و بیداری و مقابله با تجارب استرس زا در اولویت قرار می دهد.
- مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی، حضور در لحظه را آموزش می دهند و ممکن است به شما کمک کنند به افکار یا احساسات ناراحت کننده به شیوه ای قابل قبول تر پاسخ دهید.
از آنجایی که ماهیت اختلال دوقطبی می تواند غیرقابل پیش بینی باشد، ترکیبی از اقدامات می تواند به درمان آن کمک کند. علاوه بر دارو و درمان، تمرکز بر خودمراقبتی، ایجاد یک سیستم حمایتی، یافتن تعادل در فعالیتها و مسئولیتهای روزانه، خوردن وعدههای غذایی سالم و خواب منظم میتواند به مدیریت این بیماری کمک کند.
خلاصه
اختلال دوقطبی یک اختلال خلقی است که دارای یک جزء ژنتیکی قوی است و ارثی می باشد. تغییرات مغزی و عوامل محیطی نیز از علل بالقوه اختلال دوقطبی هستند، اما تحقیقات بیشتری برای درک این ارتباط مورد نیاز است.
داشتن یک خویشاوند درجه یک مبتلا به این بیماری، خطر ابتلا به آن را افزایش می دهد. اگر اختلال دوقطبی در شما تشخیص داده شود، گزینه های درمانی مختلفی از جمله دارو و رواندرمانی در دسترس هستند.