سندرم نورولپتیک بدخیم (NMS)

سندرم نورولپتیک بدخیم (NMS)

سندرم نورولپتیک بدخیم (NMS) یک وضعیت نادر و تهدید کننده زندگی است که می تواند پس از تغییر در داروهای خاص، اغلب پس از افزایش داروهای روانپزشکی رخ دهد.

NMS اولین بار در دهه 1960 مشخص شد، بلافاصله پس از معرفی اولین داروهای ضد روان پریشی. خوشبختانه NMS کمتر از گذشته رایج است. این تا حدودی به دلیل معرفی داروهای ضد روان پریشی جدیدتر «نسل دوم» است که احتمال کمتری برای ایجاد سندرم دارند. NMS می تواند در افراد در هر سنی رخ دهد و به نظر می رسد در مردان شایع تر از زنان باشد.

این مقاله علائم و علل NMS و همچنین نحوه تشخیص و درمان آن را مورد بحث قرار می دهد.

علائم سندرم نورولپتیک بدخیم چیست؟

علائم NMS ممکن است به تدریج شروع شده و طی چند روز بدتر شود. دو مورد از علائم کلاسیک NMS سفتی عضلانی و تب بالا است. سایر علائم بالقوه عبارتند از:

  • لرزش
  • گرفتگی عضلات
  • تحریک
  • سرگردانی (و سایر علائم روانی)
  • فشار خون ناپایدار
  • افزایش ضربان قلب (تاکی کاردی)
  • افزایش سرعت تنفس
  • افزایش تعریق
  • برافروختگی یا رنگ پریدگی پوست
  • بی اختیاری
  • حرکات بدنی غیرمعمول
  • نارسایی کلیه (ناشی از تجزیه بافت عضلانی)
  • کما (اگر شرایط بدون درمان ادامه یابد)

علائم دیگر ممکن است شامل نارسایی کبد یا کلیه، سطوح غیر طبیعی پتاسیم بالا (هیپرکالمی)، تخریب عمده بافت ماهیچه‌ای اسکلتی ( رابدومیلیز ) باشد.) یا لخته شدن خون در سیاهرگ ها و شریان ها.

همه افراد مبتلا به NMS همه این علائم را ندارند. برای مثال، سفتی عضلانی و افزایش دمای بدن ممکن است در فرد مبتلا به NMS ناشی از یک داروی ضد روان پریشی “آتیپیک” رخ ندهد. ممکن است تشخیص NMS در فردی بدون این علائم کلاسیک دشوارتر باشد.

متأسفانه، اگر به موقع تشخیص داده نشود و درمان نشود، NMS می تواند باعث مرگ شود (به دلیل نارسایی تنفسی، اختلالات ریتم قلب یا سایر مشکلات).

چه چیزی باعث سندرم نورولپتیک بدخیم می شود؟

سیستم دوپامین

سیستم عصبی مرکزی حاوی نورون های زیادی است که به انتقال دهنده عصبی دوپامین پاسخ می دهند. بسیاری از شرایط پزشکی مختلف با تغییرات در سیستم های دوپامین در مغز مشخص می شوند. به عنوان مثال، در اسکیزوفرنی، مناطق خاصی از مغز تغییراتی را در پاسخ دوپامین نشان می دهند. تصور می شود که این به مشکلاتی مانند توهم کمک می کند.

بیماریهایی مانند بیماری پارکینسون مشکلات دیگری در تولید و تحریک دوپامین دارد.

داروهای مؤثر بر دوپامین و NMS

هم اسکیزوفرنی و هم بیماری پارکینسون گاهی با داروهایی که بر سیستم دوپامین تأثیر می گذارند درمان می شوند. در شرایط نادر، تغییرات ناگهانی در داروهایی که گیرنده‌های دوپامین را مسدود یا تحریک می‌کنند، می‌تواند منجر به علائم NMS شود. محققان هنوز مطمئن نیستند که چرا تنها درصد کمی از افرادی که این داروها را مصرف می کنند به NMS مبتلا می شوند.

در بیشتر موارد، NMS پس از تجویز دارویی که گیرنده های دوپامین را مسدود می کند، به فرد داده می شود. به عنوان مثال داروی هالوپریدول است که برای کمک به درمان اسکیزوفرنی و برخی دیگر از بیماری های روانپزشکی استفاده می شود. داروهایی مانند هالوپریدول می توانند اثرات مثبتی مانند کاهش توهم داشته باشند . با این حال، در NMS، چیزی باعث ایجاد یک عارضه جانبی از دارو می شود.

احتمال بروز NMS پس از تغییرات ناگهانی در این داروها مانند:

  • افزایش سریع داروی مسدودکننده دوپامین
  • مصرف داروهای طولانی اثر
  • مصرف داروهای با دوز بالا
  • مصرف بیش از یکی از این نوع داروها

به‌طور معمول، NMS زمانی رخ می‌دهد که فردی دوز ثابت طولانی‌مدت دارویی مانند هالوپریدول مصرف می‌کند.

NMS با آنتی سایکوتیک های قدیمی “معمولی” مانند هالوپریدول رایج تر است. با این حال، داروهای ضد روان پریشی که اخیراً ساخته شده اند (که گاهی به آن ضد روان پریشی «آتیپیک» گفته می شود) نیز ممکن است در شرایط خاصی باعث تحریک NMS شود.

انواع دیگر داروهایی که بر گیرنده های دوپامین تأثیر می گذارند نیز می توانند باعث ایجاد NMS شوند. به عنوان مثال، داروهای خاصی برای جلوگیری از استفراغ (مانند متوکلوپرامید ) همچنین گیرنده های دوپامین خاصی را مسدود می کنند. گاهی اوقات افزایش این داروها می تواند منجر به NMS شود.

بیشتر بخوانید: درمان سایکوز با داروهای آنتی سایکوتیک تیپیک

در موارد دیگر، NMS می تواند پس از قطع دارو یا کاهش چشمگیر آن رخ دهد. داروهایی مانند لوودوپا را می توان برای کمک به افزایش تولید دوپامین تجویز کرد . به عنوان مثال، لوودوپا را می توان برای درمان فردی که به بیماری پارکینسون مبتلا است استفاده کرد. اگر فردی این نوع داروها را متوقف کند، کنار بکشد، یا تغییر دهد، ممکن است NMS رخ دهد.

NMS بیشترین خطر بالقوه خود را هنگام افزایش دوز داروی مسدودکننده دوپامین (مانند هالوپریدول) یا کاهش دوز یک داروی محرک دوپامین دارد. در هر دو مورد، فرد کمتر از قبل تحریک دوپامین دریافت می کند.

دقیقاً چرا این می تواند NMS را راه اندازی کند هنوز مشخص نیست. احتمالاً شامل یک سری رویدادهای فیزیولوژیکی پیچیده است. به نظر می رسد تغییر ناگهانی در تحریک گیرنده های دوپامین باعث اختلال در تنظیم سیستم عصبی خودمختار (بخشی از بدن شما می شود که بسیاری از عملکردهای ناخودآگاه بدن را تنظیم می کند). این همان چیزی است که منجر به مشکلاتی مانند افزایش نبض و تعداد تنفس می شود. تغییرات در دوپامین همچنین ممکن است منجر به اثرات غیرمنتظره بر سلول‌های عضلانی شود و باعث سفتی عضلانی شود.

اینها برخی از داروهای دیگری هستند که در صورت افزایش می توانند باعث ایجاد NMS شوند :

سایر داروهایی که دوپامین را تحریک می کنند (مانند آمانتادین) ممکن است در صورت کاهش یا حذف NMS باعث تحریک NMS شوند.

NMS چگونه تشخیص داده می شود؟

تشخیص NMS گاهی اوقات دشوار است، زیرا می تواند شبیه بیماریهای دیگر باشد. به عنوان مثال، پزشکان باید مشکلات پزشکی را که ممکن است علائم مشابهی مانند گرمازدگی، عفونت سیستم عصبی مرکزی یا مسمومیت با مواد مخدر داشته باشند، رد کنند.

سایر سندرم های ناشی از دارو، مانند سندرم سروتونین، نیز باید به عنوان احتمال حذف شوند. سندرم سروتونین می تواند علائمی کاملا مشابه NMS ایجاد کند. با این حال، این دارو توسط نوع دیگری از دارو تحریک می‌شود: مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) .

معاینه بالینی و تاریخچه پزشکی نقطه شروع مهمی است. به طور بحرانی، NMS تنها زمانی امکان پذیر است که فرد یکی از داروهایی را مصرف کند که می تواند منجر به NMS شود.

چندین آزمایش آزمایشگاهی می تواند به تشخیص کمک کند، تا حدی با حذف سایر احتمالات تشخیصی. این آزمایشات همچنین ممکن است به نظارت بر عوارض احتمالی کمک کند. برخی از تست های بالقوه مفید عبارتند از:

  • پونکسیون کمری (برای بررسی عفونت)
  • آزمایش خون کراتینین فسفوکیناز (محصول تجزیه عضلات اغلب در NMS افزایش می یابد)
  • تصویربرداری از مغز (برای ارزیابی سایر علل بالقوه)
  • آزمایش خون پایه برای ارزیابی الکترولیت ها، سطح اسید خون، پاسخ ایمنی، عملکرد اندام ها و غیره.
  • الکتروانسفالوگرام (EEG، برای ارزیابی تشنج)

خوشبختانه، به دلیل آگاهی بیشتر از این بیماری، افراد زودتر از گذشته تشخیص داده می شوند. این باعث کاهش اثرات طولانی مدت و میزان مرگ و میر ناشی از این سندرم شده است.

درمان سندرم نورولپتیک بدخیم

سندرم نورولپتیک بدخیم یک اورژانس پزشکی است و باید در اسرع وقت درمان شود. افراد مبتلا نیاز به نظارت دقیق در بخش مراقبت های ویژه دارند.

گام اولیه متوقف کردن داروی مسدودکننده دوپامین است که باعث ایجاد مشکل شده است. اگر NMS در عوض با قطع یک داروی محرک دوپامین (مانند بیماری پارکینسون) شروع شد، داروها باید دوباره شروع شوند. سایر درمان های حمایتی ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • مایعات و الکترولیت های داخل وریدی
  • درمان های خنک کننده (مانند پتوهای خنک کننده) برای کاهش دمای بدن
  • داروهای محرک دوپامین (مانند بروموکریپتین مزیلات)
  • شل کننده های عضلانی (مانند دانترولن سدیم)
  • داروهای بنزودیازپین (برای کنترل بیقراری)
  • داروهای ضد آریتمی (در صورت نیاز برای مشکلات ریتم قلب)
  • تهویه مکانیکی در صورت نیاز

در اکثر موارد، NMS را می توان با موفقیت مدیریت کرد و فرد مبتلا ظرف چند هفته بدون عواقب طولانی مدت بهبود می یابد. با این حال، گاهی اوقات مشکلات دائمی مربوط به NMS مانند نارسایی کلیه وجود دارد.

NMS تقریباً در 10٪ موارد کشنده است (با میزان بالاتر در افراد مسن و در افرادی که سایر بیماری های مهم پزشکی مانند نارسایی احتقانی قلب دارند).

نظارت بر NMS

متأسفانه، راهی برای پیش بینی اینکه کدام افرادی که این نوع داروها را شروع می کنند، NMS را تجربه خواهند کرد، وجود ندارد. عوامل ژنتیکی ممکن است نقش داشته باشند، اما اینها هنوز شناخته نشده است.

اگر شما یا فردی که به او اهمیت می دهید در حال مصرف دارویی با خطر تحریک NMS است، باید از این وضعیت آگاه باشید. نظارت بر افرادی که اخیراً داروهای مسدودکننده دوپامین را شروع کرده اند برای علائم اولیه بسیار مهم است. این امر به ویژه برای افرادی که داروهای تزریقی و طولانی اثر را شروع کرده اند بسیار مهم است.

همچنین نظارت بر افراد مبتلا به بیماری پارکینسون که داروها را قطع می کنند یا رژیم درمانی خود را تغییر می دهند بسیار مهم است. این نظارت دقیق می تواند به تشخیص و درمان زودرس منجر شود.

بعد از سندرم نورولپتیک بدخیم

اگرچه اکثر افرادی که NMS را تجربه می کنند هرگز یک دوره دیگر را تجربه نمی کنند، برخی از افراد ممکن است، به خصوص اگر اقدامات احتیاطی مناسب رعایت نشود.

اگر فردی NMS را تجربه کند، مهم است که داروی مشابه را خیلی زود دوباره شروع نکنید. به طور کلی، قبل از شروع مجدد درمان باید حداقل چند هفته صبر کرد. سپس پزشک شما می تواند به آرامی دارو را با نظارت دقیق مجدداً معرفی کند. به طور معمول، افراد با داروی مرتبطی شروع می‌شوند که در ابتدا با تحریک NMS مرتبط نیست.

چه باید کرد

اگر نگران NMS یا عود NMS هستید، با پزشک خود صحبت کنید. بدون مشورت با تیم درمانی خود، مصرف داروها را قطع نکنید – که ممکن است منجر به مشکلات عمده دیگری شود.

با این حال، ممکن است بتوانید از داروهای دیگری با خطر کمتر NMS استفاده کنید. به عنوان مثال، ممکن است بتوانید از یک داروی قدیمی به یک داروی ضد روان پریشی «آتیپیک» جدیدتر تغییر دهید. یا ممکن است بتوانید از دوز کمتری از دارویی که مصرف می کنید استفاده کنید و خطر NMS را کاهش دهید. حتماً هر گونه نگرانی را با تیم مراقبت های بهداشتی خود در میان بگذارید.

خلاصه

سندرم نورولپتیک بدخیم یک سندرم نادر اما جدی است که توسط داروها – به ویژه داروهای روانپزشکی خاص ایجاد می شود. دو علامت کلاسیک NMS عبارتند از سفتی عضلانی و تب بالا، اگرچه ممکن است چندین علامت دیگر نیز رخ دهد. اگر داروهایی مصرف می کنید که باعث ایجاد NMS می شوند، با پزشک خود در مورد اینکه آیا NMS یک خطر بالقوه است صحبت کنید.

منبع

Neuroleptic Malignant Syndrome (NMS)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *