انواع روان درمانی

تصمیم گیری برای شروع درمان یک گام بزرگ و شخصی به سمت اولویت دادن به سلامت روان و بهبود رفاه کلی است. انواع مختلفی از روان درمانی سلامت روان وجود دارد، از درمان شناختی رفتاری تا بازی درمانی.

تعیین اینکه کدام نوع مناسب ترین است، می تواند بسیار دشوار باشد. در هسته خود، درمان یک محیط امن و بدون قضاوت را فراهم می کند که در آن بیماران می توانند مشکلات را شناسایی کرده و برای دستیابی به اهداف با یک درمانگر همکاری کنند.

این مقاله پنج رویکرد اصلی روان درمانی، انواع فرعی آنها و نحوه عملکرد آنها را مورد بحث قرار می دهد.

یک مشاور یا درمانگر متخصصی است که در زمینه درمان بیماریها و اختلالات سلامت روان آموزش دیده است. این می تواند شامل تشخیص های مختلف روانپزشکی باشد، از جمله:

روانکاوی و روان درمانی روان پویایی

روانکاوی که توسط زیگموند فروید توسعه یافته است، یکی از قدیمی ترین روش های درمانی است. در این رویکرد، تمرکز اولیه بر کشف و بررسی وقایع یا الگوهای معناداری از گذشته است که ممکن است بر وضعیت فعلی فرد تأثیر بگذارد.

فروید معتقد بود که حوادث دوران کودکی، یا افکار و احساساتی که در زیر سطح قرار دارند، ریشه رفتارهای ناسالم کنونی هستند. پس از کشف، اولویت کار برای پردازش افکار و احساسات ناخودآگاه برای تغییر رفتار می شود. از زمان فروید، تحولات و پیشرفت های زیادی در رویکردهای روانکاوی صورت گرفته است.

در حالی که برخی ممکن است این شکل از درمان را به دلیل کاوش عمیق مفید بدانند، روانکاوی می تواند سرمایه گذاری زمانی قابل توجهی برای بیماران باشد.

روان درمانی بین فردی

در یک رویکرد درمانی بین فردی، بیمار و درمانگر با هم کار می کنند تا تشخیص بیمار را شناسایی کرده و آن را در چارچوب زندگی و تجربیات خود بررسی کنند. از طریق انجام فهرستی از تجربیات، بیمار می تواند الگوها و رویدادهای مهم زندگی و روابط خود را درک کند.

تقویت روابط و ایجاد و تعمیق سیستم های حمایتی در این نوع درمان ضروری است.

درمان بین فردی می تواند برای افرادی که با اختلالات خلقی مانند افسردگی زندگی می کنند موثر باشد.

درمان ذهنی

ذهنی سازی به توانایی فرد در تمایز بین عواطف خود و احساسات دیگران اشاره دارد. این فرآیند همچنین می تواند به بیماران کمک کند تا بفهمند چگونه احساسات آنها با اعمال آنها مرتبط است.

درمان ذهنی معمولاً با بیمارانی انجام می شود که با تشخیص اختلال شخصیت مرزی ، به عنوان راهی برای افزایش آگاهی از افکار و احساسات و بهبود عملکرد بین فردی هستند.

خانواده درمانی

مشاوره خانواده با مشکلاتی که در سیستم خانواده رخ می دهد، مقابله می کند. این روش درمانی می تواند به اعضای خانواده کمک کند تا مسائل را به زبان بیاورند، یکدیگر را درک کنند و چگونه این موضوع بر آنها به عنوان یک واحد تأثیر می گذارد، و برنامه هایی برای حل مسائل ایجاد کند.

این روش درمانی می تواند به خانواده ها کمک کند تا ارتباط و حمایت از یکدیگر را بیاموزند، تعاملات روزمره را بهبود بخشند و با انجام اقدامات، مسائل را مدیریت کنند.

چه زمانی به دنبال خانواده درمانی باشیم

یک خانواده ممکن است بخواهد با یک مشاور خانواده تماس بگیرد اگر:

  • یک کودک دارای مشکل سلامت رفتاری است.
  • یکی از اعضای خانواده در حال مدیریت یک بیماری روانی یا جسمی است، مانند اعتیاد به مواد مخدر یا اختلال خوردن.
  • خانواده در شرف طلاق هستند.
  • خانواده در غم از دست دادن یکی از عزیزان غمگین هستند.

گروه درمانی

یک یا دو پزشک معمولاً گروه درمانی را تسهیل می کنند که ممکن است تا 15 بیمار شرکت کننده داشته باشد. این قالب برای گروه های حمایتی، توسعه مهارت ها، یا آموزش در مورد موضوعات خاص (مانند مصرف مواد، غم و اندوه، مدیریت استرس) عالی است.

گروه درمانی فضایی از امنیت عاطفی را فراهم می کند و افرادی را که چالش های مشابهی را تجربه می کنند به هم متصل می کند. اعضای گروه اغلب می توانند هم از درمانگر و هم از یکدیگر حمایت کنند.

گروه درمانی می تواند برای افرادی که به روش مقرون به صرفه تری برای دریافت درمان نیاز دارند مفید باشد.

بازی درمانی

بازی درمانی می تواند یک فرم درمانی دستوری یا غیر دستوری باشد که به کودکان کمک می کند تا مهارت های ارتباطی و بین فردی را پرورش دهند. این می تواند مفید باشد زیرا کودکان ممکن است نتوانند نگرانی های عاطفی خود را مستقیماً از طریق کلمات بیان کنند.

در بازی درمانی، کودکان از نزدیک با یک درمانگر – که ممکن است یک شرکت کننده فعال یا یک ناظر باشد – کار می کنند تا نحوه بیان و مدیریت کودک خود را بررسی کنند. این رویکرد می تواند مهارت های اجتماعی و مهارت های ارتباطی کودک را افزایش دهد.

حساسیت زدایی و پردازش مجدد حرکات چشم (EMDR)

حساسیت زدایی و پردازش مجدد حرکات چشم (EMDR) نوعی درمان است که می تواند به افراد کمک کند پس از حوادث ناراحت کننده یا آسیب زا بهبود پیدا کنند. درمانگری که از EMDR استفاده می‌کند، به بیمار کمک می‌کند تا با جفت کردن خاطرات استرس‌زا یا دشوار با محرک‌های خارجی، مانند حرکت چشم ، به خاطرات استرس‌زا یا دشوار دسترسی پیدا کند .

EMDR شامل جنبه های درمان شناختی-رفتاری است. تحقیقات نشان می‌دهد که بیماران می‌توانند در طول این فرآیند تداعی‌های جدیدی ایجاد کنند که می‌تواند به کاهش ناراحتی روانی و بهبود عملکرد کمک کند.

EDMR برای تروما

EMDR در کمک به جانبازان برای کاهش علائم PTSD، و همچنین نشان دادن بهبود علائم در افرادی که انواع دیگر تروما را تجربه کرده‌اند، موثر بوده است. به دلیل ماهیت حساس بازبینی تروما، EMDR فقط باید با یک متخصص دارای مجوز و گواهی انجام شود.

رفتار درمانی

رفتارگرایی نشان می دهد که افراد می توانند رفتار خود را با تمرکز بر آنچه قابل مشاهده است و استفاده از تقویت کننده های مناسب تغییر دهند. درمانگران می توانند به بیماران کمک کنند تا رفتارهایی را ارزیابی کنند که به آنها کمک نمی کند، اما توسط عواملی در طول زندگی آنها تقویت شده است.

با نامگذاری یک رفتار هدف و بررسی نحوه تغییر رفتار، بیماران و پزشکان می توانند طرحی را ایجاد کنند که به بیمار امکان می دهد رفتارهای منفی یا غیر مفید را بهبود بخشد و در عین حال تکنیک های جدیدی را برای حمایت از آنها در ایجاد تغییر پایدار انتخاب کند.

شرطی سازی کلاسیک

در آزمایش معروفی که ایوان پاولوف انجام داد، سگ‌ها را شرطی کردند که صدای زنگ را با غذا مرتبط کنند. این ماهیت شرطی سازی کلاسیک را نشان می دهد.

انسان ها همچنین می توانند در صورت جفت شدن بین دو محرک ارتباط برقرار کنند که منجر به پاسخ آموخته شده می شود. این پاسخ ها می توانند تطبیقی ​​(مثبت) یا ناسازگارانه (منفی) باشند.

از آنجایی که ارتباط بین محرک‌ها می‌تواند تغییر کند، درمانگران می‌توانند با بیماران همکاری کنند تا روابط ذهنی متفاوتی با محرک‌ها ایجاد کنند، مانند روابطی که به جای پاسخ مبتنی بر ترس، پاسخ آرامش را برمی‌انگیزد. این نوع تداعی یادگیری را می توان برای فوبیا، اضطراب و ترس به کار برد.

شرطی سازی عامل

این رویکرد رفتاری حول محور مفهوم تقویت است. رفتار یک فرد می تواند به طریقی تحت تأثیر عواقب ناشی از آن قرار گیرد.

به عنوان مثال، اگر کودک هر بار که اتاق خود را تمیز می کند، پاداش دریافت می کند، ممکن است این رفتار را تکرار کند، زیرا آموخته است که تقویت مثبت پس از فعالیت انجام می شود. از طرف دیگر، عدم تقویت یا یک پیامد ناخواسته می تواند باعث کاهش یک رفتار خاص شود.

یک درمانگر می تواند این اصول را هنگام کار با کودک برای تقویت رفتارهای مورد نظر و خاموش کردن رفتارهای ناخواسته اعمال کند.

حساسیت زدایی

افرادی که واکنش‌های مبتنی بر ترس را به یک محرک تجربه می‌کنند، ممکن است رفتار اجتنابی داشته باشند، زیرا آموخته‌اند که در موقعیت‌ها یا رویدادهای خاص ناامن هستند.

حساسیت زدایی تکنیکی است که افراد می توانند رابطه خود را با ترس، اضطراب و ایمنی در مورد یک موقعیت یا رویداد تغییر دهند.

در نهایت، بیماران متوجه می شوند که ایمن هستند و می توانند احساسات قوی را مدیریت کنند. حساسیت زدایی می تواند به ویژه در مورد اضطراب و فوبیا موثر باشد.

استراتژی های حساسیت زدایی

هنگامی که از این رویکرد استفاده می کنید، یک درمانگر می تواند راهبردهای آرام سازی مانند تنفس عمیق، زمین، اسکن بدن و آرام سازی پیشرونده عضلانی را برای کاهش تنش آموزش دهد. قرار گرفتن تدریجی در معرض یک موقعیت یا رویداد ناراحت کننده از طریق تصویرسازی، ارتباط بین محرک و پاسخ را تغییر می دهد.

درمان شناختی رفتاری (CBT)

درمان شناختی رفتاری (CBT) یکی از انواع رایج روان درمانی است که شناخت درمانی و رفتار درمانی را برای ایجاد یک رویکرد جامع تر ترکیب می کند.

CBT به بیماران می آموزد که افکار غیرمفید یا غیرمنطقی را که ممکن است بر احساسات و رفتارهای آنها تأثیر بگذارد، تشخیص دهند و به چالش بکشند. تاکید بر درک ارتباط بین افکار، احساسات و اعمال و ایجاد دیدگاه و پاسخ متعادل تر است.

در طول جلسات، بیماران می‌توانند مهارت‌های جدید را تمرین کرده و تقویت کنند، و همچنین از طریق ردیابی یا نظارت بر افکار و رفتارهای خود، آنها را در خارج از جلسات به کار ببرند.

اختلالات درمان شده با CBT

CBT یک درمان مبتنی بر شواهد است که با تشخیص های مختلف از جمله اختلالات اضطرابی، اختلالات خلقی، مدیریت استرس، مسائل بین فردی و غیره موثر است.

تعداد کمی از CBT وجود دارد که شامل رفتار درمانی دیالکتیکی، درمان هیجانی منطقی، مواجهه درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی است.

رفتار درمانی دیالکتیکی

این نوع درمان که در دهه 1980 توسعه یافت، مهارت هایی را آموزش می دهد که تنظیم هیجانی، اثربخشی بین فردی و تحمل پریشانی را بهبود می بخشد. همچنین شامل ذهن آگاهی است.

به عنوان درمان استاندارد برای افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، به بیماران آموزش داده می شود که چگونه احساسات و رفتارهای خود را شناسایی کرده و بپذیرند، خود را تأیید کنند، خود و تجربیات خود را از دیگران متمایز کنند، و ناراحتی یا ناراحتی عاطفی را مدیریت کنند.

این رویکرد درمانی بر گسترش مهارت‌ها در جعبه ابزار افراد برای کمک به هدایت افکار، احساسات و روابط خود تأکید دارد.

درمان عاطفی منطقی

درمان عاطفی منطقی، شناخت و به چالش کشیدن الگوهای فکری ناکارآمد را در اولویت قرار می دهد. یک اصل این درمان این است که نحوه نگرش و تفسیر یک فرد از رویدادها می تواند احساسات و رفتار او را شکل دهد.

هدف درمانگرانی که از این رویکرد استفاده می کنند، کمک به بیماران برای جایگزینی افکار غیرمنطقی با افکار منطقی هستند، که می تواند به آنها کمک کند تا افکار، احساسات و رفتارهای خود را بهتر ارزیابی کنند.

درمان از طریق مواجهه

مواجهه درمانی یک درمان مبتنی بر شواهد است که به بیماران نشان می دهد که ترس هایشان قابل مدیریت است. پس از شناسایی موقعیت‌ها یا رویدادهایی که باعث ناراحتی روانی می‌شوند، درمانگر و بیمار با یکدیگر همکاری می‌کنند تا مهارت‌های مقابله‌ای را که بیماران می‌توانند در صورت نیاز از آن‌ها استفاده کنند، اولویت‌بندی می‌کنند، و همچنین برنامه‌ای ایجاد می‌کنند تا به آرامی شروع به قرار دادن بیمار در سطوح یا جنبه‌های مختلف محرک شود.

بیماران با افرادی که با اضطراب، فوبیا، تروما، حملات پانیک یا علائم وسواس فکری دست و پنجه نرم می‌کنند، بازسازی افکار خود در مورد موقعیت یا رویدادها، مدیریت احساسات ترس، اضطراب یا هراس را تمرین می‌کنند، در حالی که می‌بینند ایمن هستند و می‌توانند. با ناراحتی که به وجود می آید کنار بیایید.

درمان مبتنی بر ذهن آگاهی

این روش ریشه در شیوه‌های مراقبه دارد و ممکن است درمان شناختی رفتاری را در بر بگیرد. بر تمرکز حواس یا توانایی آگاهی و در زمان حال تاکید دارد.

درمانگران می توانند به بیماران بیاموزند که در هنگام بروز افکار و احساسات از آنها بهره ببرند. بیماران می توانند دیدگاهی به دست آورند و بین خود و افکار منفی فاصله بگذارند. تحقیقات نشان می دهد که تکنیک های مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش علائم افسردگی و اضطراب موثر هستند.

تکنیک های ذهن آگاهی

تکنیک های درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ممکن است شامل موارد زیر باشد:

شناخت درمانی

این نوع درمان از رفتار درمانی سرچشمه می گیرد. بر رابطه بین افکار و احساسات تمرکز دارد. وقتی بیماران بتوانند افکار ناکارآمد یا غیرمنطقی را تشخیص دهند و آنها را به افکار متعادل تبدیل کنند، تأثیر عاطفی قابل توجهی وجود دارد که می تواند به پاسخ های سالم تری منجر شود.

در اینجا تمرکز راهبردهایی برای تغییر الگوهای تفکر است. این رویکرد درمانی موثر است و می تواند برای بیمارانی که افسردگی، اضطراب یا فوبیا را تجربه می کنند، استفاده شود . شناخت درمانی ممکن است با رفتار درمانی ترکیب شود که می تواند تجربه جامع تری را برای بیماران فراهم کند.

درمان انسان گرایانه

در این رویکرد به درمان، بیمار به عنوان یک فرد کامل و فردی در نظر گرفته می شود. در بررسی انتخاب‌ها و رفتارشان، درمانگران می‌توانند به بیماران کمک کنند تا نقاط قوت و ظرفیت خود را برای قبول مسئولیت خود و زندگی‌شان بشناسند و برای تبدیل شدن به نسخه کامل‌تری از خود تلاش کنند.

بخشی از این فرآیند، بررسی نحوه نگرش بیماران به جهان و خود در جهان است. بررسی این ارتباطات، بیماران را روی اینجا و اکنون متمرکز نگه می‌دارد و به آنها اجازه می‌دهد تا شرکت‌کنندگان فعال شوند.

درمان وجودی

از طریق کاوش در تجربیات شخصی بیمار، درمانگران می توانند به بیماران کمک کنند تا زندگی خود را شناسایی کرده و معنا بسازند. آگاهی و مسئولیت شخصی در رویکرد وجودی مورد تاکید قرار می گیرد.

در درمان اگزیستانسیال، درد، رنج، اضطراب و اراده آزاد همه به عنوان جنبه های زندگی شناخته می شوند. بیماران تشویق می شوند که در تفکر خود انعطاف پذیر باشند و در نحوه برخورد با آنچه که زندگی در مسیرشان قرار می دهد سازگار باشند. در نهایت، بیماران پذیرش و پاسخگو بودن را می آموزند.

درمان شخص محور

این رویکرد که به عنوان درمان مراجع محور نیز شناخته می شود، کمک به بیماران برای دستیابی به رشد شخصی و ایجاد تغییر در زندگی آنها را در اولویت قرار می دهد. بیماران به عنوان متخصصان خود در نظر گرفته می‌شوند و درمانگران به بیماران اجازه می‌دهند تا انتخاب‌هایی مطابق با اهدافشان داشته باشند.

درمانگر از تکنیک های غیر رهنمودی برای ملاقات با بیمار در جایی که در سفر است با صحت، همدلی و توجه مثبت بی قید و شرط استفاده می کند. هدف این درمان حمایت از بیماران در مهار نیروی درونی و رسیدن به بهترین نسخه ممکن از خود است.

گشتالت درمانی

این رویکرد درمانی بیماران را تشویق می کند تا حضور داشته باشند و اینجا و اکنون را ارزیابی کنند. گشتالت درمانی مربوط به گذشته نیست، بلکه بیشتر به این موضوع می پردازد که چگونه بیماران در حال حاضر تحت تاثیر قرار می گیرند.

درمانگری که از این رویکرد استفاده می کند ممکن است با بیماران در پرورش حس پذیرش، آگاهی و مسئولیت نسبت به جایی که در زندگی خود هستند کار کند. نحوه درک و درک یک فرد از خود و زندگی خود در این شکل درمانی ارزشمند است، زیرا می تواند نحوه نگرش و تعامل انسان با جهان را شکل دهد.

درمان متمرکز بر هیجان (EFT)

درمان متمرکز بر هیجان (EFT) یک درمان مختصر است که به افراد کمک می کند تا احساسات خود را بهتر شناسایی، تجربه و مدیریت کنند. با تمرکز بر اینجا و اکنون، EFT برای مشخص کردن مشکلات، شناسایی تغییراتی که ممکن است در زمان حال رخ دهد، کار می کند و به افراد کمک می کند تا تعاملات سالم تری در آینده داشته باشند.

EFT برای افراد

EFT علاوه بر اینکه برای زوج ها و خانواده ها مفید است، در درمان افسردگی و تروما برای افراد نیز موثر است. یک مطالعه نشان داد که EFT علائم افسردگی را در زوج هایی کاهش می دهد که یکی از اعضای زوج با افسردگی دست و پنجه نرم می کرد.

درمان یکپارچه یا کل نگر

به جای استفاده از یک روش درمانی، برخی از درمانگران با معرفی استراتژی ها و روش هایی از دو یا چند نوع درمان، رویکرد درمانی خود را با نیازهای بیمار تنظیم می کنند.

در این رویکرد، بیمار و نگرانی‌های او از طریق یک لنز کلی نگریسته می‌شوند و مداخلاتی برای کمک به بیماران برای دستیابی به نتایج معنادارتر در درمان انتخاب می‌شوند.

به عنوان مثال، یک درمانگر ممکن است از درمان شناختی رفتاری برای کمک به بیماران در شناسایی، به چالش کشیدن و توسعه الگوهای فکری سالم‌تر استفاده کند و در عین حال از تکنیک‌هایی از رویکرد مبتنی بر ذهن آگاهی برای کمک به بیماران در مدیریت استرس یا ناراحتی عاطفی استفاده کند.

درمان کل نگر می تواند برای بیمارانی که اضطراب، افسردگی، تروما یا استرس را مدیریت می کنند، حمایت کند.

درمان به کمک حیوانات

ارتباط بین حیوانات و انسان ها می تواند احساس آرامش و امنیت ایجاد کند. مواجهه با حیوانات می تواند بهزیستی روانشناختی، به ویژه کاهش خشم و استرس، بهبود تعاملات اجتماعی، یا کمک به آرام کردن افراد آسیب دیده از آسیب را افزایش دهد.

نشان داده شده است که درمان به کمک حیوانات به افراد کمک می کند تا مهارت های اجتماعی خود را توسعه و تقویت کنند، زیرا درمان با کمک حیوانات به افراد در مورد همدلی و پیوند می آموزد.

انواع مختلفی از حیوانات، از جمله سگ و اسب، ممکن است در درمان با کمک حیوانات استفاده شوند.

هنر درمانی

هنر درمانی یک شکل یکپارچه از درمان است که شامل کار با رسانه های هنری مختلف برای تسهیل بیان خود است.

هنردرمانی از فعالیت‌های خلاقانه استفاده می‌کند:

  • طراحی
  • مجسمه سازی
  • رنگ آمیزی
  • جنبش

این ابراز وجود می تواند در هنگام کمک به بیماران در پرورش احساس عمیق تری از خود یا بهبودی از رویدادهای زندگی مهم باشد. همچنین می تواند مهارت های شناختی و حرکتی را افزایش دهد.

هنر درمانی را می توان برای جمعیت های مختلفی از جمله کودکان، بزرگسالان و محیط های گروهی به کار برد.

خلاصه

بسیاری از انواع روان درمانی می توانند تشخیص ها و علائم سلامت روانی خاص را درمان کنند. اگر به دنبال کنترل استرس‌های روزانه، حل مشکل، بهبود روابط، کنار آمدن با یک رویداد آسیب‌زا، یا مشاهده علائم جدید یا بدتر شدن یک اختلال سلامت روان هستید، ممکن است به سراغ درمان بروید. داشتن حس نیازها، اهداف شخصی و آنچه که امیدوارید از درمان به دست آورید، هنگام بررسی گزینه ها ضروری است.

منبع

Types of Mental Health Therapy

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *