آیا من اختلال هویت تجزیه‌ای دارم؟

آیا من اختلال هویت تجزیه‌ای دارم؟

اختلال هویت تجزیه‌ای (Dissociative Identity Disorder) یک وضعیت سلامت روانی است که با دو یا چند شخصیت متمایز مشخص می شود. زمانی به عنوان اختلال شخصیت چندگانه شناخته می شد.

افراد مبتلا به اختلال هویت تجزیه‌ای ممکن است شکاف های مکرری را در به خاطر سپردن رویدادهای روزانه، اطلاعات شخصی مهم یا رویدادهای آسیب زا تجربه کنند که فراتر از فراموشی معمولی است.

اختلالات روانی مانند اختلال هویت تجزیه‌ای نباید خود تشخیص داده شود، اما این لیست از سوالات ممکن است در هنگام صحبت با ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی در مورد علائم به شما کمک کند.

اختلال هویت تجزیه‌ای چیست؟

اختلال هویت تجزیه‌ای یکی از چندین نوع اختلال تجزیه ای است. این بیماری بر اساس معیارهای مشخص شده در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ویرایش پنجم (DSM-5) تشخیص داده می شود. برای واجد شرایط بودن برای تشخیص، فرد باید دارای اختلال در هویت باشد که با دو حالت شخصیتی متمایز مشخص می شود، که شامل تغییرات در رفتار، حافظه، هوشیاری، شناخت و احساس خود است.

اختلال هویت تجزیه‌ای در پاسخ به ترومای شدید و طولانی مدت، معمولا در دوران کودکی ایجاد می شود. اگرچه ترومای گذشته یکی از ویژگی‌های اختلال هویت تجزیه‌ای است، اما همه افراد مبتلا به این عارضه نمی‌توانند ضربه‌ای را که منجر به این عارضه شده‌است، به خاطر بسپارند.

برای دریافت تشخیص اختلال هویت تجزیه‌ای، فرد باید علائمی نیز داشته باشد که عملکرد اجتماعی در محل کار و محیط های دیگر را به طور قابل توجهی مختل کند. این اختلال نباید به اعمال فرهنگی یا مذهبی و یا به سوء مصرف مواد یا سایر اختلالات روانی مربوط باشد.

علائم اختلال هویت تجزیه ای می تواند بین یک فرد و فرد دیگر بسیار متفاوت باشد. حتی متخصصان سلامت روان ماهر در تشخیص اختلال هویت تجزیه‌ای مشکل دارند. با این حال، اگر فکر می‌کنید که شما یا یکی از نزدیکانتان ممکن است به اختلال هویت تجزیه‌ای یا اختلال تجزیه‌ای دیگر مبتلا باشید، ۱۲ سوال وجود دارد که می‌توانید بپرسید. از این تست برای درک بهتر علائم و تجربیات استفاده کنید.

آیا شکاف های مشخصی در افکار، اعمال یا آگاهی از کاری که انجام می دادید دارید؟

افراد مبتلا به اختلال هویت تجزیه‌ای چیزی به نام عدم تداوم مشخص حس عاملیت را تجربه می کنند. این بدان معناست که احساس شخص از خود حداقل به دو حالت شخصیتی تقسیم می شود. آنها ممکن است یک خاطره ناپیوسته از زندگی روزمره خود داشته باشند، که ممکن است به نظر می رسد به تجربیات مختلف تقسیم شده‌است.

افراد با ناپیوستگی مشخص می توانند حس دو هویت مجزا را تجربه کنند که هیچ کدام احساس کاملی ندارند. این امر حفظ درک ساده از آگاهی فرد در طول روز را دشوار می کند.

آیا تا به حال به آینه نگاه کرده اید و احساس کرده اید که نمی دانید به چه کسی نگاه می کنید؟

شخصیت، شیوه منحصر به فرد فرد را برای تفکر و ارتباط با جهان تعریف می کند. برای تعریف ارزش ها و درک اینکه آنها چه کسانی هستند مهم است. افراد مبتلا به اختلال هویت تجزیه‌ای با احساس خود دست و پنجه نرم می کنند زیرا شخصیت خود را از هم پاشیده‌اند.

آنها ممکن است بین حالت های شخصیتی مختلف به عقب و جلو بروند، که می تواند بین افراط ها متفاوت باشد. برای مثال، ممکن است فردی بین یک شخصیت ملایم و مهربان و یک شخصیت جدی و تهدیدآمیز به عقب و جلو حرکت کند.

با توجه به اتحاد ملی در مورد بیماری روانی، به طور متوسط، یک فرد مبتلا به اختلال هویت تجزیه ای دارای 10 شخصیت جایگزین است. با این حال، امکان داشتن تا 100 وجود دارد.

آیا لحظاتی را داشته اید که یک رویداد مهم در زندگی خود را به طور کامل فراموش کرده اید؟

فراموشی تجزیه ای زمانی است که فرد قادر به یادآوری جزئیات رویدادهای مهم نیست. اغلب، از دست دادن حافظه در اطراف رویدادهایی رخ می دهد که استرس زا، آسیب زا یا معنادار هستند.

افراد مبتلا به اختلالاتی مانند اختلال هویت تجزیه‌ای احتمال بیشتری دارد که فراموشی تجزیه ای را در اطراف چنین رویدادهایی مانند بستری شدن در بیمارستان جدی یا تصادف رانندگی تجربه کنند.

آیا متوجه شده‌اید که وقتی با دیگران صحبت می‌کنید، ناگهان نمی‌دانید صحبت درباره چه چیزی بوده است؟

DSM-5 سه نوع مختلف فراموشی تجزیه ای را که یک فرد تجربه می کند، ترسیم می کند:

  • فراموشی موضعی : این نوع فراموشی، یادآوری وقایع خاص را به موقع برای فرد دشوار می کند. می تواند ماه ها یا سال ها طول بکشد. معمولاً فرد تجربیات آسیب زا یا استرس زا مانند سال های گذراندن در جنگ را فراموش می کند.
  • فراموشی انتخابی : افراد می توانند برخی و نه همه وقایع را در یک دوره خاص، مانند یک رویداد آسیب زا، به یاد بیاورند.
  • فراموشی عمومی : این نوع فراموشی مستلزم از دست دادن کامل خاطرات تاریخچه زندگی فرد است. این کاملا نادر است.

آیا کسی رویداد یا رفتاری را توصیف کرده است که شما یا هیچ خاطره ای از آن ندارید یا احساس می کنید مانند یک رویا است؟

افراد مبتلا به اختلال هویت تجزیه ای هویت های متفاوتی دارند، اما معمولاً به اندازه یکسان تجربه نمی شوند.

به عنوان مثال، یک فرد مبتلا به اختلال هویت تجزیه‌ای معمولا دارای شخصیت غالب است که به عنوان شخصیت میزبان نیز شناخته می شود. اغلب اعتقاد بر این است که این شخصیت واقعی فرد است. شخصیت های اضافی و جایگزین به عنوان تغییر دهنده نامیده می شوند. میزبان اغلب منفعل، وابسته یا افسرده است. در مقابل، آلتر ممکن است ناگهان حباب دار، بلند یا تهاجمی به نظر برسد.

مانند اختلال شخصیت مرزی و اختلال دوقطبی، اختلال هویت تجزیه‌ای با تغییرات در وضعیت روانی مشخص می شود. با این حال، اختلال شخصیت مرزی شامل الگوی بی‌ثباتی در روابط، خودانگاره و خلق است و اختلال دوقطبی زمانی است که فرد در طول زمان تغییرات شدیدی در حالت‌های خلقی دارد.

اختلال هویت تجزیه‌ای متفاوت است زیرا فرد دوره هایی از از دست دادن حافظه را تجربه می کند که مربوط به حالات شخصیتی متمایز است.

آیا خودتان را در لباس‌هایی پیدا کرده‌اید که یادتان نمی‌آید پوشیده باشید یا چیز جدیدی داشته باشید که خرید آن را به خاطر نمی‌آورید؟

شکاف حافظه بین حالات شخصیتی اغلب نامتقارن است و ممکن است به دلیل خاصی رخ ندهد. این بدان معناست که ممکن است چیزهای کوچکی را فراموش کنید، مانند خریدهایی که انجام داده‌اید. شکاف حافظه گاهی اوقات می تواند توسط دیگران به عنوان فریب یا عدم صداقت تلقی شود.

آیا تا به حال یکی از نزدیکان شما تذکر داده‌است که فراموش کرده‌اید که چه کسی هستند یا آنها را نشناختید؟

اختلال هویت تجزیه‌ای اغلب با اختلالات دیگر از جمله سوء مصرف مواد اشتباه می شود. این امر به ویژه در نوجوانان یا بزرگسالان جوان صادق است. این ممکن است پذیرش این واقعیت را برای مردم سخت کند که شما آنها را نمی شناسید یا به یاد نمی آورید که چه کسانی هستند، و ممکن است به دنبال توضیحات جایگزین برای فراموشی شما باشند.

آیا مواقعی وجود دارد که تجربیات غیر واقعی یا بیش از حد واقعی به نظر می رسند؟

افراد مبتلا به اختلال هویت تجزیه‌ای در به خاطر سپردن وقایع به هنگام وقوع مشکل دارند.

این می تواند مسخ شخصیت باشد، یا زمانی که فرد احساس می کند از احساسات، افکار و خاطرات زندگی خود یا احساس خود نسبت به خود جدا شده‌است. یا مسخ واقعیت، که در آن فرد احساس می کند از واقعیت کنونی جدا شده‌است.

اختلال هویت تجزیه‌ای اغلب می تواند با اختلالات اضطرابی، افسردگی، PTSD، سوء مصرف مواد، اختلالات خوردن و اختلالات شخصیت همراه باشد. 

آیا تا به حال کسی به شما گفته‌است که برای مدتی به فضا خیره شده‌اید و کاملاً بی پاسخ بوده‌اید؟

مسخ واقعیت باعث می شود که فرد احساس کند از تجربیات فعلی و احساساتی که ایجاد می کند جدا شده‌است. می تواند باعث شود که شخص در زمان واقعی ارتباط خود را با اشیا، افراد و محیط اطراف قطع کند.

برخی از افراد این تجربه را به عنوان هیپنوتیزم بزرگراه توصیف می کنند، که در آن فرد می تواند بدون اینکه بتواند بعداً آن را به خاطر بسپارد، به رویدادهای خارجی به روشی ایمن پاسخ دهد.

این با کاتاتونیا متفاوت است، جایی که فرد اختلالات روانی حرکتی را تجربه می کند که می تواند باعث واکنش های آهسته یا بیش از حد شود. کاتاتونیا می تواند واکنش شدیدتری را تحریک کند و اغلب با اسکیزوفرنی همراه است.

آیا زمانی که تنها هستید به طور ناگهانی و غیرقابل توضیحی با خود بلند صحبت می کنید؟

گاهی اوقات اختلال هویت تجزیه‌ای با اسکیزوفرنی اشتباه می شود زیرا هر دو می توانند باعث شوند که فرد با صدای بلند با خودش صحبت کند. در اسکیزوفرنی، فرد دچار هذیان، توهم و گفتار نابسامان می شود. این می تواند باعث شود که یک فرد در مورد چیزی که واقعی نیست با صدای بلند با خودش صحبت کند. افراد مبتلا به اسکیزوفرنی چند حالت شخصیتی ندارند. در عوض، آنها ادراک از واقعیت را تغییر داده‌اند. 

در اختلال هویت تجزیه‌ای، صحبت کردن با صدای بلند با خود بیشتر بیرونی‌سازی فکر در چارچوب شخصیت‌های متعدد است. اختلال هویت تجزیه‌ای با اسکیزوفرنی متفاوت است، زیرا شامل فکر کردن و عمل کردن افراد به چیزهایی که واقعی نیستند، نمی شود.

آیا مواقعی وجود دارد که نمی توانید درد را نادیده بگیرید یا در برابر درد مقاوم به نظر می رسید؟

دوره‌های تجزیه‌ای تعیین‌شده با درد زمانی هستند که شخص شخصیتی برای کمک به مقابله با علائم ناراحتی ایجاد می‌کند. محققان بر این باورند که افراد مبتلا به درد مزمن بیشتر احتمال دارد به حالت های تجزیه ای مبتلا شوند.

برخی از نظریه‌ها نشان می‌دهند که یک فرد مبتلا به اختلال هویت تجزیه‌ای هم دارای «بخش ظاهراً طبیعی شخصیت» (ANP) است که به او اجازه می‌دهد به طور طبیعی عمل کند. آنها همچنین دارای «بخش عاطفی شخصیت» (EP) هستند که با غرایز بقا مشخص می‌شود. EP چیزی است که به فرد امکان می دهد درد را نادیده بگیرد، وقتی این حالت مقابله ای جایگزین در دسترس نباشد، مقابله با درد دشوار است. 

آیا مواقعی وجود دارد که بتوانید برخی کارها را با سهولت انجام دهید و مواقع دیگری که دشوار هستند؟

توانایی ناگهانی برای نواختن موسیقی یا ورزش به راحتی نتیجه یادگیری شخصیت متفاوت به طور مستقل نیست. بلکه با از دست دادن حافظه همراه است که با فراموشی تجزیه ای رخ می دهد. هنگامی که به یک مهارت به راحتی پرداخته می شود، به این دلیل است که به خاطر سپرده می شود. وقتی مهارتی دشوار است به این دلیل است که فراموش شده‌است.

افراد مبتلا به اختلال هویت تجزیه ای میزان بالایی از خودکشی دارند. تحقیقات نشان می دهد که 70 درصد از افراد مبتلا به اختلال هویت تجزیه‌ای افکار خودکشی را ابراز می کنند.

آیا مواقعی وجود دارد که احساس می کنید دو فرد متفاوت هستید؟

افراد مبتلا به اختلال هویت تجزیه‌ای ممکن است هیچ ایده ای در مورد وضعیت های شخصیتی خود نداشته باشند. آنها فقط زمانی مشکوک می شوند که مشکلی وجود داشته باشد که شخص دیگری در مورد رفتار غیر معمول آنها مانند از دست دادن حافظه یا یک رویداد عجیب به آنها بگوید. در مواقع دیگر، آنها از تفاوت‌های شخصیتی آگاه هستند و می‌توانند در مورد آن احساس ناراحتی کنند، اگرچه ممکن است غیر واکنشی به نظر برسند.

خلاصه

اگر مشکوک هستید که ممکن است شما یا یکی از عزیزانتان از اختلال هویت تجزیه ای رنج ببرید، مهم است که از پزشک کمک بگیرید تا علائم را بررسی کنید و تشخیص رسمی اختلال هویت تجزیه‌ای را دریافت کنید.

به خاطر داشته باشید که اگرچه علائم تجزیه ای ممکن است رایج باشد، اختلال هویت تجزیه‌ای واقعی نادر است و با تجارب تروما و سوء استفاده شدید همراه است. پاسخ مثبت به برخی یا همه این سوالات برای تشخیص اختلال هویت تجزیه‌ای کافی نیست، زیرا ممکن است توضیحات بیشتری برای این رفتارها وجود داشته باشد. اگر هر یک از تجربیات توصیف شده باعث ناراحتی یا تداخل در کیفیت زندگی یا روابط شما می شود، کمک گرفتن از آن بسیار مهم است.

سوالات متداول

علائم اختلال هویت تجزیه‌ای چیست؟

افراد مبتلا به اختلال هویت تجزیه‌ای دارای هویت های متفاوتی هستند که به آنها تغییر می گویند، که در آن ممکن است تغییراتی در گفتار، رفتار، نگرش، افکار یا جهت گیری جنسیتی ایجاد شود. این تغییرات با شکاف در حافظه و در حدود 30 درصد موارد، توهمات شنوایی و بصری همراه است .بیشتر بیاموزید آیا من “شخصیت دوگانه” دارم؟

چه چیزی باعث اختلال هویت تجزیه‌ای می شود؟

اختلال هویت تجزیه ای معمولاً به عنوان وسیله ای برای مقابله با آسیب های گذشته، از جمله سوء استفاده طولانی مدت فیزیکی، عاطفی یا جنسی در دوران کودکی ایجاد می شود. سایر آسیب های دوران کودکی (از جمله بیماری های جدی، بلایای طبیعی و جنگ ها) با اختلال هویت تجزیه‌ای مرتبط هستند.

اختلال هویت تجزیه‌ای را چگونه تشخیص می‌دهند؟

اختلال هویت تجزیه‌ای بر اساس معیارهای مشخص شده در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) تشخیص میدهند. معیارهای تشخیص عبارتند از:

  • وجود دو یا چند حالت شخصیتی متمایز
  • شکاف های مداوم در حافظه در مورد رویدادهای روزمره، اطلاعات شخصی و/یا آسیب های گذشته
  • پریشانی و مشکل در عملکرد در خانه، محل کار و محیط های اجتماعی به دلیل علائم فوق

اختلال شخصیت تجزیه‌ای چگونه درمان می شود؟

درمان اختلال شخصیت تجزیه‌ای معمولاً شامل روان درمانی، از جمله درمان شناختی رفتاری (CBT) یا رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) است. هیپنوتیزم نیز مفید بوده است.

منبع

Do I Have DID (Dissociative Identity Disorder)?

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *