
دانستن تفاوت بین اختلال اسکیزوافکتیو و اسکیزوفرنی میتواند دشوار باشد، بهویژه که هر دو شامل علائم اصلی روانپریشی توهم، هذیانها، و تفکر نابسامان هستند. اما آنها دو اختلال متفاوت هستند که هر کدام معیارهای تشخیصی و درمان خاص خود را دارند.
به عنوان مثال، ویژگی های خلقی برجسته برای تشخیص اختلال اسکیزوافکتیو مورد نیاز است، اما برای تشخیص اسکیزوفرنی نه. درباره تفاوت های کلیدی اختلال اسکیزوافکتیو در مقابل اسکیزوفرنی، از جمله تفاوتهای مربوط به علائم، علل، تشخیص و درمان آنها بیشتر بدانید.
اگر نگران این هستید که ممکن است یکی از این اختلالات روانی داشته باشید ، برای تشخیص و درمان مناسب با یک روانپزشک مشورت کنید.
علائم
در هر دو اختلال اسکیزوافکتیو و اسکیزوفرنی ، توهم و هذیان وجود دارد. توهمات ادراکات حسی کاذب است و شامل صداهای شنوایی ، دیدن تصاویر یا احساس احساس است که در آنجا نیست.
هذیان ها باورهای نادرستی هستند، مانند تصور اینکه مردم در سفر در زمان به دیدن می آیند یا اینکه شخصی مخفیانه به عنوان شخص دیگری مبدل شده است.
با هر یک از این اختلالات ، شخص نیز فاقد بینش در مورد این مشکلات ادراکی و اعتقادات دروغین است.
برای هر دو بیماری، علائم معمولاً زمانی شروع میشوند که فرد در اوایل 20 سالگی است و اغلب، سابقه خانوادگی این بیماری وجود دارد.
در حالی که تفاوت در علائم ظریف است ، می تواند به تمایز بین اختلال اسکیزوافکتیو و اسکیزوفرنی کمک کند. مثلا:
- فردی که مبتلا به اسکیزوفرنی است ممکن است افسرده یا شیدایی شود ، اما این علائم اختلال خلقی عموماً بخشی برجسته یا پایدار از وضعیت او نیستند. برعکس ، فرد مبتلا به اختلال اسکیزوافکتیو علائم خلقی مزمن و مداوم را تجربه می کند .
- علائم روان پریشی در اسکیزوفرنی معمولاً پایدار هستند، در حالی که فرد مبتلا به اختلال اسکیزوافکتیو معمولاً دوره های کوتاه تری از علائم روان پریشی دارد که می آیند و می روند.
روانگسیختگی یا اسکیزوفرنی
- توهم
- هذیان
- عاطفه سطحی
- تفکر نابسامان
- تداوم علائم
اختلال اسکیزوافکتیو
- توهم
- هذیان
- عاطفه سطحی
- تفکر نابسامان
- علائم نوسان دارند
- علائم خلقی (افسردگی یا شیدایی)
علل
محققان دقیقاً نمی دانند چه عواملی باعث ایجاد اختلال اسکیزوفرنی یا اسکیزوافکتیو می شود. آنها معتقدند که عوامل مختلفی وجود دارد که درگیر آن هستند.
اعتقاد بر این است که ژنتیک در افزایش خطر ابتلا به اسکیزوفرنی در افراد نقش دارد. عوامل دیگری که به نظر میرسد در ایجاد اسکیزوفرنی نقش دارند ، عبارتند از تفاوت در شیمی مغز و ناهنجاریها در مغز.
اعتقاد بر این است که مانند اسکیزوفرنی، اختلال اسکیزوافکتیو دارای یک جزء ژنتیکی است. داشتن یکی از اعضای خانواده مبتلا به این بیماری، احتمال ابتلای فرد به اختلال اسکیزوافکتیو را افزایش می دهد. ناهنجاری در ساختار مغز و مواد شیمیایی نیز از دلایل بالقوه است.
برای هر دو بیماری، عوامل محیطی از جمله تروما، استرس ، یا مصرف مواد ممکن است باعث شروع علائم در افرادی شود که استعداد ژنتیکی برای این بیماری دارند.
تفاوت اختلال اسکیزوافکتیو با اسکیزوفرنی
هم اسکیزوفرنی و هم اختلال اسکیزوافکتیو به عنوان اختلالات روان پریشی در آخرین نسخه « راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی » (DSM-5) تعریف شده اند. به منظور تشخیص هر یک از این بیماری ها، پزشکان علائم فرد را ارزیابی می کنند تا ببینند آیا آنها معیارهای تشخیصی DSM-5 را دارند یا خیر.
معیارهای تشخیصی اسکیزوفرنی
اگر فرد حداقل دو مورد از علائم زیر را تجربه کند، تشخیص اسکیزوفرنی بیشتر است :
- تفکر یا گفتار نابسامان
- توهم
- هذیان
- علائم منفی، مانند عدم بیان احساسات
- حرکات بدن غیرمعمول
فردی که مبتلا به اسکیزوفرنی است ممکن است دوره های خلقی را تجربه کند، اما مدت زمان کلی علائم خلقی در مقایسه با مدت زمان علائم روان پریشی کوتاه است. در اسکیزوفرنی، انتظار نمی رود که علائم خلقی بدون علائم روان پریشی رخ دهد.
معیارهای تشخیصی اختلال اسکیزوافکتیو
اختلال اسکیزوافکتیو ممکن است بر اساس وجود علائم خلقی از اسکیزوفرنی متمایز شود. فردی که دارای اختلال اسکیزوافکتیو است احتمالاً علائم شدید خلقی را تجربه می کند که بیش از نیمی از کل مدت بیماری را تشکیل می دهد.
دو نوع اختلال اسکیزوافکتیو وجود دارد:
- نوع دوقطبی : با دوره های شیدایی و افسردگی اساسی مشخص می شود.
- نوع افسردگی : با دوره های افسردگی اساسی بدون شیدایی مشخص می شود
تشخیص اختلال اسکیزوافکتیو در صورتی احتمال بیشتری دارد که فرد علائم مرتبط با خلق طولانی مدت همراه با دوره های کوتاه تری از علائم روان پریشی را تجربه کند. با این حال، تشخیص اختلال اسکیزوافکتیو مستلزم آن است که علائم روان پریشی برای مدتی (حداقل چند هفته) وجود داشته باشد، زمانی که فرد علائم جدی خلقی را تجربه نمی کند.
خلاصه
در اسکیزوفرنی، علائم روان پریشی تقریباً همیشه وجود دارد، اما علائم خلقی می آیند و می روند. در اختلال اسکیزوافکتیو، علائم روان پریشی ممکن است در زمان هایی که فرد افسردگی یا شیدایی را تجربه می کند، وجود داشته باشد یا نباشد.
درمان
مهم است که بین اختلال اسکیزوافکتیو و اسکیزوفرنی تمایز قائل شویم زیرا درمان برای هر کدام تفاوت دارد. برای مثال، درمان علائم اختلال خلقی برای اختلال اسکیزوافکتیو ضروری است اما ممکن است برای اسکیزوفرنی ضروری نباشد.
اکثر افرادی که مبتلا به اسکیزوفرنی تشخیص داده می شوند، یک دوره مزمن و مداوم بیماری دارند. درمان اسکیزوفرنی بیشتر به گروه خاصی از داروهای تجویزی به نام ضد روان پریشی متکی است .
اینها شامل داروهای ضد روان پریشی قدیمی مانند هالوپریدول و کلرپرومازین است. داروهای جدیدتری نیز وجود دارد از جمله ریسپریدون، الانزاپین، زیپراسیدون، سروکل ( کوئتیاپین )، آسناپین، و لورازیدون.
درمان نگهدارنده اسکیزوفرنی تقریباً همیشه شامل یک داروی ضد روان پریشی است.
درمان علائم روان پریشی اختلال اسکیزوافکتیو نیز شامل داروهای ضد روان پریشی است. پالیپریدون ( invega )، یک آنتی سایکوتیک نسل دوم آتیپیک، تنها داروی مورد تایید FDA است که برای درمان اختلال اسکیزوافکتیو نشان داده شده است، اگرچه همه داروهای ضد روان پریشی دیگر معمولا استفاده می شوند.
برای علائم خلقی، افرادی که دارای اختلال اسکیزوافکتیو هستند، در صورتی که دارای نوع افسردگی باشند، داروهای ضد افسردگی و در صورت داشتن نوع دوقطبی، تثبیت کننده های خلقی مانند والپروات یا لیتیوم تجویز می شوند.
خلاصه
هم اسکیزوفرنی و هم اختلال اسکیزوافکتیو معمولاً با داروهای ضد روان پریشی درمان می شوند. اختلال اسکیزوافکتیو نیز با داروهای ضد افسردگی یا تثبیت کننده های خلقی درمان می شود. افراد مبتلا به اسکیزوفرنی معمولا نیازی به مصرف داروهای تثبیت کننده خلق یا داروهای ضد افسردگی ندارند، اما گاهی اوقات این داروها علاوه بر داروهای ضد روان پریشی مورد نیاز است.
پیشگیری
هیچ راهی برای پیشگیری از اسکیزوفرنی یا اختلال اسکیزوافکتیو وجود ندارد. با این حال، می توان با دریافت کمک در اسرع وقت، نتایج و پیش آگهی درمان را بهبود بخشید.
اگر فردی متوجه علائم روان پریشی یا مشکلات خلقی شود ، مهم است که با یک پزشک صحبت کند تا تشخیص مناسب را دریافت کند. درمان سریع می تواند به کاهش شدت و دفعات علائم کمک کند. همچنین می تواند اثرات مضری که علائم ممکن است بر زندگی و روابط یک فرد داشته باشد را به حداقل برساند.
رواندرمانی و آموزش مهارتها نیز در صورت استفاده در کنار دارو میتواند مفید باشد. این ممکن است به افراد کمک کند تا علائم خود را بهتر درک کنند ، اهداف را تعیین کنند و با چالش های روزانه مربوط به این بیماری کنار بیایند.
سخن پایانی
زندگی با اختلال اسکیزوافکتیو می تواند شبیه زندگی با اسکیزوفرنی باشد، با این تفاوت که یک جزء خلقی برجسته با اختلال اسکیزوافکتیو وجود دارد.
این دو حالت با اختلال شخصیت اسکیزوئید یا اختلال اسکیزوتایپال یکسان نیستند ، که اختلالات شخصیتی هستند که بر تفکر و توانایی ارتباط با دیگران نیز تأثیر میگذارند. افرادی که این اختلالات شخصیتی دارند، همان درجه روان پریشی و فقدان بینش را ندارند که مشخصه اسکیزوفرنی و اختلال اسکیزوافکتیو است.
اگر نگران هستید که علائم اسکیزوفرنی یا اختلال اسکیزوافکتیو را تجربه می کنید، یا یکی از عزیزانتان علائمی دارد، از یک متخصص مراقبت های بهداشتی کمک بگیرید. در حالی که این اختلالات جدی هستند و می توانند به طور قابل توجهی در زندگی روزمره تداخل داشته باشند ، اما می توان آنها را با درمان مناسب مدیریت کرد.
منبع
Schizoaffective Disorder and Schizophrenia: What Are the Differences?