ارتباط بین وسواس و اسکیزوفرنی

وسواس و اسکیزوفرنی

شاید تشخیص اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) به اندازه کافی چالش برانگیز نباشد. اما تصور کنید که مواجه شدن با یک اختلال روانی جداگانه مانند اسکیزوفرنی که بر توانایی شما برای تفکر، احساس یا رفتار منطقی تأثیر می گذارد چه احساسی دارد.

اسکیزوفرنی یک اختلال روانی جدی است. تخمین زده می شود که 25 درصد از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی علائم وسواس فکری-اجباری (OCS) را نیز تجربه می کنند. حدود 12 درصد معیارهای تشخیصی اختلال وسواس فکری اجباری را دارند. اسکیزوفرنی و وسواس از نظر علت و علائم کاملاً مستقل از یکدیگر هستند. اما ویژگی های مشترکی دارند که برخی از افراد را در معرض خطر بالاتر هر دو قرار می دهد.

شناخت اسکیزوفرنی

اسکیزوفرنی یک اختلال مزمن است که با رفتار اجتماعی غیرطبیعی و دشواری در درک آنچه واقعی است و آنچه نیست مشخص می شود. فرد مبتلا به اسکیزوفرنی ممکن است مجموعه ای از علائم از جمله  توهم ، هذیان، و تفکر و گفتار نابسامان را تجربه کند.

انواع مختلفی  از اسکیزوفرنی وجود دارد که برخی از آنها ممکن است با پارانوئید شدید و برخی دیگر با حالت بی پاسخ (کاتاتونیک) تجربه شوند . افراد مبتلا به اسکیزوفرنی اغلب در برقراری و حفظ روابط با مشکلات زیادی روبرو هستند. زیرا با تحریف واقعیت دست و پنجه نرم می کنند و کمتر قادر به ارتباط فکری منسجم هستند.

کمتر از یک درصد از جمعیت جهان به اسکیزوفرنی مبتلا هستند. این یکی از دلایل اصلی ناتوانی در ایالات متحده است و 85٪ از افراد مبتلا قادر به حفظ شغل نیستند. میزان خودکشی در میان افراد مبتلا به اسکیزوفرنی بالاست، حدود 12 برابر بیشتر از جمعیت عمومی.

علل وسواس و اسکیزوفرنی

در حالی که دلایل این ارتباط نامشخص است، وسواس و اسکیزوفرنی شباهت های کلیدی زیادی دارند. هر دو اختلال تمایل دارند با علائمی در اواخر نوجوانی ظاهر شوند.

جالب توجه است، افرادی که با هر دو بیماری تشخیص داده شده اند، معمولاً  علائم OCD را به عنوان اولین علامت بیماری روانی با علائمی که معمولاً در اوایل نوجوانی ظاهر می شوند، گزارش می دهند.

این اختلالات همچنین با عدم تعادل در سروتونین و دوپامین، مواد شیمیایی انتقال دهنده عصبی که همه چیز را از حالت عاطفی گرفته تا حافظه و خواب تنظیم می کند، مرتبط است. آنها همچنین پیوندهایی با یک جهش ژنتیکی خاص (معروف به SLC1A1) دارند که برخی از افراد را مستعد ابتلا به این بیماری ها می کند،  و به احتمال زیاد در افرادی با سطوح بالایی از خویشاوندی رخ می دهد.

از طرف دیگر، استفاده از برخی داروهای ضد روان پریشی غیر معمول  باعث ایجاد علائم وسواس در برخی از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی می شود. داروهای ضد روان پریشی که معمولاً برای درمان اسکیزوفرنی استفاده می شوند، می توانند برای درمان وسواس در مواردی که به درمان های دارویی معمول پاسخ نمی دهند نیز استفاده شوند.

در حالی که هیچ عامل واحدی را نمی توان “علت” وسواس یا اسکیزوفرنی در نظر گرفت، اعتقاد بر این است که ترکیبی از عوامل ژنتیکی، محیطی و عصبی زیستی ممکن است در واقع در این امر نقش داشته باشد.

مقایسه هذیان و وسواس

دانشمندان مدت‌هاست که رابطه بین وسواس و اسکیزوفرنی را مطالعه کرده‌اند، زیرا بسیاری از علائم آن‌ها همپوشانی دارند. پزشکان اغلب می توانند اختلالات را با هذیان هایی که در اسکیزوفرنی و وسواس هایی که در وسواس مشاهده می شود، متمایز کنند.

  • هذیان به عنوان افکار نادرستی تعریف می شوند که علیرغم شواهدی که خلاف آن را نشان می دهند، درست هستند. اغلب اوقات، فرد مبتلا احساس می‌کند که دارای قدرت‌های ویژه‌ای است، مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد یا ارتباط فوق‌العاده‌ای با رویدادها، افراد یا اشیایی دارد که وجود ندارند. علاوه بر این، افرادی که دچار هذیان هستند معمولاً غیرمنطقی بودن افکار خود را تشخیص نمی دهند.
  • در مقابل، وسواس‌ها از این جهت مشابه هستند که غیرمنطقی هستند، اما بیشتر به مفاهیم ناپاکی، بی‌نظمی، یا عدم تقارن مرتبط هستند. و برخلاف هذیان های اسکیزوفرنی، افرادی که وسواس را تجربه می کنند معمولاً از غیرمنطقی بودن خود آگاه هستند و به سادگی قادر به کنترل آن نیستند.

البته در حالی که همیشه اینطور نیست، چارچوبی را فراهم می‌کند که توسط آن روانپزشکان می‌توانند به صورت جداگانه این دو بیماری را شناسایی و درمان کنند.

منبع

The Link Between OCD and Schizophrenia

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *