
علائم مثبت معمول اسکیزوفرنی ، مانند تجربیات توهمآمیز یا باورهای هذیانی ثابت، بسیار ناراحتکننده و مخرب هستند – برای شما یا کسی که به آنها اهمیت میدهید، اصلاً یک تجربه مثبت نیست.
از بیرون، فردی با علائم مثبت ممکن است حواس پرت به نظر برسد، گویی در حال گوش دادن به چیزی است. روانپزشکان به این کار « پاسخ دادن به محرک های درونی » می گویند. آنها ممکن است در فرمولبندی افکار خود مشکل داشته باشند و با چیزی صحبت میکنند که به « سالاد کلمات » معروف است.
پس چرا به این نوع علائم اسکیزوفرنی «مثبت» می گویند؟
در دنیای پزشکی، مثبت و منفی مساوی با خوب و بد نیست. عبارت “علائم مثبت” به علائمی اشاره دارد که بیش از حد هستند یا به عملکرد عادی ذهنی اضافه می شوند .
علائم مثبت اسکیزوفرنی طبق DSM-5-TR توهم، هذیان، افکار نابسامان و رفتارهای حرکتی غیرطبیعی است. در مقابل، علائم منفی شامل کاهش در ابراز احساسات (که قبلا به عنوان عاطفه سطحی شناخته می شد)، بی علاقگی به فعالیت ها و سرگرمی های معمولی و عدم انگیزه است.
در حالی که این علائم می توانند ترسناک و بسیار ناتوان کننده باشند، صرف زمان برای درک آنها (و درمان های موجود) می تواند به شما کمک کند بهتر با آن کنار بیایید یا به یکی از عزیزان خود کمک کنید تا این کار را انجام دهند.
درباره تشخیص، علائم مثبت و درمان اسکیزوفرنی بیشتر بدانید
توهم
توهم، که بخشی از تجربه عادی و روزمره برای اکثر افراد نیست، به عنوان یک علامت مثبت برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی طبقه بندی می شود. به طور خلاصه، توهم به معنای درک چیزهایی است که دیگران آن را ندارند.
افراد مبتلا به اسکیزوفرنی میتوانند انواع توهمهایی را تجربه کنند که بر تمام روشهای حسی از جمله شنوایی، بینایی، لامسه، چشایی و بویایی تأثیر میگذارند. معمولاً افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، توهمات شنوایی (یا شنیدن صداها) را تجربه می کنند.
هر فردی تجربه منحصر به فردی از توهم دارد که می تواند در طول زمان با صداها و صداهایی که می تواند آرام یا بلند، آشنا یا ناآشنا، مکرر و نادر باشد، تغییر کند.
این موارد می تواند شامل موارد زیر باشد:
- کلیک ها، ضربه ها، زنگ تلفن، موسیقی، صداهای حیوانات
- پژواک های فکری (جایی که افکار شما با صدایی متفاوت برای شما تکرار می شود)
- مکالمه کامل بین دو یا چند نفر
- تفسیر دقیق در مورد آنچه شما و دیگران انجام می دهید
- صداهایی که مستقیماً با شما صحبت می کنند
شنیدن صداها به طور خاص به عنوان توهم شنوایی کلامی شناخته می شود . برخی از افراد توهمات شنیداری مفید یا مفیدی را تجربه می کنند که به آنها احساس مهم بودن می دهد و در انجام کارهای روزانه به آنها کمک می کند.
با این حال، بیشتر اوقات، صداها به صورت پست، تحقیرآمیز، تهدیدآمیز و طرد کننده توصیف می شوند. گاهی اوقات، صداها می توانند به شکل دستور باشند و می توانند به شما بگویند کاری انجام دهید که ممکن است به خودتان یا دیگران آسیب برساند.
شنیدن صداها (توهمات شنوایی) در اسکیزوفرنی
در واقع، یک دلیل رایج برای مراجعه افراد مبتلا به اسکیزوفرنی به بیمارستان این است که صداها به آنها می گویند که به خود یا دیگران آسیب برسانند یا حتی بکشند. اگر احساس میکنید کنترل خود را از دست میدهید و/یا ممکن است به دستورات صدا عمل کنید، فوراً به روانپزشک مراجعه کنید.
5 نوع توهم
- شنیداری: شنیدن صداها یا صداهایی که وجود ندارند
- بصری: دیدن افراد، رنگها، شکلها یا مواردی که واقعی نیستند
- لمسی: احساس (حساساتی که روی پوست یا زیر پوست شما می خزند) یا اینکه انگار در حال لمس شدن هستید در حالی که نیستید
- بویایی: بوییدن چیزی که منبع فیزیکی ندارد
- مزه: زمانی که چیزی نخورده اید، طعم را در دهان خود احساس می کنید
هذیان در مقابل توهم: چه تفاوت هایی دارند؟
هذیان
هذیانها باورهای ثابتی هستند که علیرغم شواهد خلاف آن، قابل تغییر نیستند. به عنوان مثال، افراد مبتلا به اسکیزوفرنی ممکن است بدون هیچ مدرکی تصور کنند که وزارت اطلاعات به دنبال آنها است. یا مجریان تلویزیون در حال انتقال پیام های رمزی هستند، یا اینکه غذای آنها مسموم شدهاست.
قبل از DSM 5، انواع فرعی اسکیزوفرنی از جمله نوع پارانوئید یا اسکیزوفرنی پارانوئید وجود داشت . این دیگر صدق نمی کند. با این حال، برخی از هذیانها ممکن است شامل پارانویا باشد .
هذیان می تواند توسط افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، اختلال هذیانی، اختلالات خلقی، زوال عقل، هذیان، آسیب مغزی و سایر اختلالات تجربه شود. هذیانها را میتوان بهعنوان عجیب و غریب ، مانند این باور که اعضای بدن شما توسط بیگانگان برداشته شدهاست، یا غیرعجیب ، مانند تصور اینکه تحت نظر پلیس هستید، مشخص شود.
انواع مختلفی از هذیان وجود دارد و اغلب، یک موضوع خاص را شامل می شود. DSM-5-TR انواع زیر را تشخیص می دهد:
هذیان گزند و آسیب
هذیان های گزند و آسیب رایج ترین هذیان هایی است که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی تجربه می کنند. فردی که دچار هذیان گزند و آسیب است ، معتقد است که دیگران قصد دارند به او آسیب برسانند. این ممکن است شامل این باور باشد که آنها تحت تعقیب یا جاسوسی قرار می گیرند، خانه و تلفن آنها شنود می شود، به آنها مواد مخدر می خورند، تهمت می زنند، یا به نوعی علیه آنها توطئه می شود.
قابل درک است، این می تواند باعث شود که فرد مراقب باشد، به قصد هر کسی مشکوک شود، و تمایلی به پاسخ به سؤالات یا حتی معاشرت با افراد دیگر نداشته باشد.
هذیان انتساب
هذیان های انتساب اعتقادی به این است که حرکات، نظرات یا دیگر نشانه ها در محیط دارای معنای خاصی است که متوجه خود شخص است. این می تواند به این معنی باشد که فکر می کنید پیام های مخفیانه ای از روزنامه یا تلویزیون دریافت می کنید، یا زمانی که مردم در نزدیکی شما می خندند، ممکن است تصور کنید که پیام ها به سمت شما است.
هذیان ارتومانی
Erotomania زمانی رخ می دهد که یک فرد معتقد است که کسی عاشق او است، اغلب یک فرد مشهور یا مهم (مانند یک بازیگر یا سیاستمدار) اما می تواند یک همکار یا یک غریبه باشد. این اغلب منجر به این می شود که آنها به سراغ شخصی می روند که معتقدند عاشق او است و گاهی اوقات رفتارهای تعقیب کننده ای در پی دارد.
هذیان بزرگمنشی
بزرگمنشی که ریشه در اصطلاح فرانسوی «بزرگ» دارد، به احساس اغراقآمیز از اهمیت، قدرت، استعداد، دانش یا هویت شخص – بدون هیچ مدرک تأییدکنندهای اشاره دارد. آنها ممکن است باور کنند که یک شخص خاص هستند که واقعاً وجود دارد و دیگری را به یک شیاد بودن متهم کنند. اغلب مضامین مذهبی بزرگمنشی وجود دارد، مانند «برگزیده بودن» یا خود عیسی.
هذیان حسادت
فردی که دچار هذیان حسادت می شود، فراتر از احساس حسادت است و با این فکر که همسر یا شریک زندگی اش خیانت می کند، درگیر است. آنها ممکن است دوربینها، دستگاههای ردیابی و روشهای دیگری را برای پایش معشوق خود نصب کنند. علیرغم کمبود شواهد، هذیان حسادت ادامه می یابد و می تواند منجر به خشونت بین فردی در روابط شود.
هذیان پوچگرایی یا نیهیلیستی
تفکر نیهیلیستی می تواند منعکس کننده باورهایی درباره جهان یا وجود خود فرد باشد. آنها ممکن است بر این باور باشند که جهان به پایان فاجعهباری میرسد یا قبلاً به پایان رسیدهاست، یا اینکه واقعیت وجود ندارد.
هذیان جسمی
فردی که دچار هذیان جسمی است ، مضامین اصلی شامل اعمال یا احساسات بدنی دارد. این ممکن است به صورت احساس خزیدن حشرات روی بدن یا داخل بدن شما ظاهر شود. ممکن است فرد اصرار داشته باشد که یک بیماری پزشکی دارد یا باردار است، حتی اگر آزمایشهای پزشکی خلاف آن را تضمین کند. ممکن است تثبیت های دهانی وجود داشته باشد، جایی که فکر می کنید بوی بد وحشتناکی دارید یا احساس می کنید اجسام خارجی در دهان شما وجود دارد.
- سندرم جسد متحرک یا سندرم زامبی (همچنین به عنوان سندرم کوتارد شناخته میشود ) زمانی است که فرد معتقد است مرده، در حال پوسیدن است یا واقعا وجود ندارد. این می تواند به کل بدن یا شخص فرد اشاره داشته باشد یا مختص یک اندام، اندام، خون یا روح خاص باشد.
هذیان کنترل
هذیان کنترل به این باور اشاره دارد که فرد کنترلی بر ذهن یا بدن خود ندارد. چندین تنوع وجود دارد:
- پخش افکار : این تصور که افکار شما توسط دیگران قابل درک است.
- دزدی افکار: این باور که افکار شما، برخلاف میل شما، توسط یک موجود بیرونی دزدیده میشود.
- درج افکار: این باور که افراد (یا بیگانگان، موجودات و غیره) افکار را به ذهن شما وارد می کنند.
- هذیان کنترل بیرونی: باوری مبنی بر اینکه شما توسط نیروهای خارجی کنترل یا دستکاری می شوید.
هذیان های شناسایی نادرست
انواع مختلفی از هذیان های شناسایی نادرست وجود دارد که شامل مضامین مختلط پارانویا، تفکر توطئه گرانه، تفکر جادویی، و هذیان گزند و آسیب است:
- هذیان اینترمتامورفوزیس: فرد مبتلا به این هذیان معتقد است که می تواند افراد دیگر را ببیند که تغییر می کنند یا به شخص یا موجود دیگری تبدیل می شوند (اینترمتامورفوزیس). آنها معمولاً تغییری را هم در ظاهر بیرونی و هم در شخصیت اصلی درک می کنند.
- سندرم فرگولی : این باور که یک فرد آشنا در حال تغییر ظاهر خود است، معمولاً به دلیل یک انگیزه پنهان. ممکن است فکر کنید کسی لباس مبدل با کلاه گیس یا ماسک پوشیدهاست یا تحت عمل جراحی پلاستیک قرار گرفتهاست. این معمولاً در زمینه پارانویا رخ میدهد، زمانی که فکر میکنید تحت تعقیب، آزار و اذیت یا توطئه قرار میگیرید، و فرد آشنا برای انجام وظایف خود هویتهای مختلفی به خود میگیرد.
- Delusion of Doubles: همچنین به عنوان سندروم کپگراس شناخته می شود ، این اعتقاد به این است که فرد آشنا با یک شیاد، یک کلون، یک شبیه به هم جایگزین شده است، یا توسط یک روح شیطانی تسخیر شده است. برخی ممکن است بر این باور باشند که حیوان خانگی یا حتی اشیاء بی جان در محیطشان جایگزین شدهاست.
در بدترین حالت، مواردی وجود داشته است که افراد معتقدند اعضای خانوادهشان مملو از ارواح تاریک، DNA خزندگان یا زامبیهای زنده هستند. در این حالت هذیانی، خطر خشونت افزایش مییابد، زیرا ممکن است به این باور برسند که انضباط فیزیکی سخت یا مرگ تنها راه رهایی روح خانواده از شر است.
هذیان هایی که در اختلال دوقطبی رخ می دهند
تفکر نابسامان
تفکر نابسامان میتواند بسیار ناامیدکننده باشد، و برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی تقریبا غیرممکن است که افکار خود را مستقیم نگه دارند یا آنچه را که در ذهن خود دارند بیان کنند. این علامت مثبت باعث ایجاد یک سری افکار از هم گسیخته می شود و پیگیری یا درک آنچه که یک عزیز مبتلا به اسکیزوفرنی می خواهد بگوید را دشوار می کند.
گاهی اوقات، ساختار زبان به طور کامل از بین می رود و فرآیند تفکر ممکن است به طور کامل و ناگهانی متوقف شود (به عنوان انسداد فکر شناخته می شود).
انواع تفکر نابسامان
- تفکر حاشیهای: پاسخ دادن به سوالات یا به اشتراک گذاشتن داستان هایی که جزئیات غیر ضروری را اضافه می کند و ممکن است مدتی طول بکشد تا به نقطه اصلی بازگردید.
- تفکر مماسی: توضیح یا پاسخ به سؤالات میتواند با موضوعاتی که به طور مبهم مرتبط هستند، جایی که یک فکر به فکر دیگری منتهی میشود و فکری دیگر منتهی میشود، منطبق باشد. گفتگوی شما با ایده های مبهم مرتبط منحرف شده است، اما خارج از موضوع است و هرگز به نقطه اصلی باز نمی گردد.
- انحراف از ریل و سستی تداعیهای: گاهی اوقات، تفکر غیرمنطقی می شود و ایده ها کاملاً قطع می شوند. ممکن است موضوعات را در وسط جمله جابجا کنید و بدون تکمیل فکر اصلی به سراغ چیز دیگری بروید.
- تداعیهای صدای جرنگ : این زمانی است که گفتار به جای معنی، از کلمات برای صدای آنها (تداعی قافیه یا جناس) تشکیل میشود.
- عدم انسجام (“سالاد کلمه”): اگرچه از کلمات واقعی استفاده می شود، گفتار برای شنونده غیرقابل درک می شود و هیچ ارتباط قابل تشخیصی بین کلمات وجود ندارد.
ناهنجاری های فرآیند تفکر در اسکیزوفرنی
رفتار حرکتی غیرعادی
یکی دیگر از علائم مثبت اسکیزوفرنی، رفتار نابسامان یا غیر طبیعی است. این می تواند مانند بی قراری، قدم زدن، حماقت و کاتاتونی باشد. کاتاتونیا می تواند طیف وسیعی از رفتارهای حرکتی از جمله کاهش شدید واکنش به محیط، وضعیت بدنی عجیب و غریب و مقاومت در برابر دستورالعمل ها را داشته باشد. ممکن است گریم صورت، حرکات تکراری و تکرار آنچه دیگران می گویند وجود داشته باشد.
درمان
درمان علائم مثبت اسکیزوفرنی به طور ایده آل شامل یک رویکرد چند رشته ای است که شامل داروهای روانپزشکی، درمان روانشناختی و حمایت اجتماعی است.
داروی روانپزشکی
داروهای ضد روان پریشی اصلی ترین درمان برای علائم مثبت هستند. اینها شامل آنتی سایکوتیک های نسل اول یا “معمولی” ، از جمله هالوپریدول و کلرپرومازین، و آنتی سایکوتیک های نسل دوم یا آنتی سایکوتیک های “آتیپیکال” مانند ابیلیفای (اریپیپرازول) ، کلوزاپین، ریسپردال (ریسپریدون) یا پالیپریدون.
درمان روانشناختی
هنگامی که با داروی مناسب ترکیب شود، درمان بخش مهمی از درمان برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و همچنین اعضای خانواده آنها است. انواع مختلفی از درمان ها وجود دارد که می تواند به شما یا کسی که دوستش دارید کمک کند علائم مثبت را بهتر درک کرده و با آنها کنار بیایید، از جمله:
- درمان شناختی رفتاری (CBT) : احساس توانمندی و استراتژی هایی را برای کمک به تنظیم افکار، احساسات و رفتارهای شما ارائه می دهد.
- خانواده درمانی: کمک می کند تا چالش ها را با هم مرور کنیم و نیازهای یکدیگر را در میان بگذاریم
- گروه درمانی: از انزوا جلوگیری می کند و فضای امنی برای به اشتراک گذاشتن چالش ها و ترس ها فراهم می کند
- آموزش مهارت های اجتماعی: به هدایت پویایی های بین فردی در زندگی خانوادگی، اجتماعی و کاری شما کمک می کند.
حمایت اجتماعی
با اسکیزوفرنی، به یک سیستم پشتیبانی خوب نیاز دارید تا مراقب تغییرات رفتاری یا علائم عود باشید. سخت است که متوجه این علائم در خود شوید. این می تواند شامل دوستان و اعضای خانواده قابل اعتماد، همسالان، پزشکان یا مددکاران اجتماعی، یا همکاران یا همکلاسی هایی باشد که می خواهند به شما کمک کنند احساس خوبی داشته باشید و بهترین عملکرد را داشته باشید.
چگونه حمایت اجتماعی به سلامت روانی کمک می کند
علاوه بر پیوستن به یک گروه پشتیبانی محلی یا آنلاین، افراد مبتلا به اسکیزوفرنی ممکن است بخواهند مسکن اجتماعی و/یا خانه های گروهی را در نظر بگیرند، که می تواند مراقبت های با کیفیت بالا را در یک محیط امن ارائه دهد. البته، این یک تصمیم فردی است که بهتر است با راهنمایی خانواده شما، متخصص سلامت روان گرفته شود.
سخن پایانی
اسکیزوفرنی می تواند بسیار منزوی کننده باشد، به خصوص زمانی که علائم مثبت شما را از سازماندهی و انتقال افکارتان باز می دارد یا باعث می شود چیزهایی را ببینید، بشنوید و باور کنید که هیچ چیز دیگری انجام نمی دهد. به یاد داشته باشید، شما تنها نیستید. صرف زمان برای یافتن دارو، درمان و حمایت مناسب می تواند به شما کمک کند تا با علائم خود کنار بیایید و کنترل بهتری بر زندگی خود به دست آورید.