
فهم دقیق انواع مختلف و علل افسردگی می تواند به شما کمک کند موثرترین درمان را پیدا کنید – چه با افسردگی بالینی، چه افسردگی غیر معمول، مقاوم به درمان یا افسردگی با عملکرد بالا.
انواع مختلف افسردگی چیست؟
افسردگی یک اختلال خلقی است که بر توانایی شما برای عملکرد عادی در زندگی روزمره تأثیر می گذارد و می تواند اشکال و اشکال مختلفی داشته باشد. تعیین علت و شدت آن – خواه افسردگی خفیف، متوسط یا عمده (بالینی) باشد – می تواند پیچیده باشد، اما تشخیص دقیق ممکن است به شما در مدیریت بهتر افسردگی و دریافت موثرترین درمان کمک کند.
برخی از انواع افسردگی ممکن است ناشی از رویدادهای زندگی، تجربیات استرس زا مانند سوگ، ضربه روحی، طلاق یا نگرانی های مالی باشد. انواع دیگر می تواند در اثر تغییرات فصلی، قاعدگی یا بارداری و زایمان ایجاد شود. تیپ شخصیتی شما همچنین می تواند در افسردگی نقش داشته باشد، ژنتیک، برخی داروها و سوء مصرف الکل و مواد مخدر.
چرا فهم انواع، علل و عوامل خطر افسردگی مهم است؟
دانستن نوع افسردگی شما می تواند به شما کمک کند تا علائم خود را به بهترین شکل مدیریت کنید و موثرترین درمان را دریافت کنید. برای مثال، مطالعات نشان دادهاند که افسردگی خفیف را میتوان به همان اندازه داروهای ضد افسردگی با ورزش درمان کرد – اما بدون خطر عوارض جانبی ناخوشایند. از سوی دیگر، افسردگی اساسی ممکن است نیاز به مداخله گسترده تری داشته باشد، چه درمان، چه دارو یا یک درمان جایگزین.
به طور مشابه، درک علت افسردگی شما نیز می تواند به تعیین بهترین راه ها برای تقویت خلق و بهبود احساس شما کمک کند. برای مثال، اگر به دلیل یک شغل بن بست احساس افسردگی می کنید، بهترین درمان ممکن است یافتن شغل رضایت بخش تری به جای مصرف دارو باشد. اگر تازه وارد یک منطقه شده اید و احساس تنهایی و غمگینی می کنید، پیدا کردن دوستان جدید احتمالاً بیشتر از رفتن به سمت درمان، خلق شما را تقویت می کند. در این موارد افسردگی «موقعیتی»، افسردگی ممکن است با تغییر شرایط شما برطرف شود.
علاوه بر این، شناخت عوامل خطر شخصی و محرک های افسردگی می تواند به شما در جلوگیری از بازگشت علائم کمک کند.
افسردگی خفیف و متوسط
اینها رایج ترین انواع افسردگی هستند. علائم افسردگی خفیف بیش از احساس غمگین بودن، می تواند در زندگی روزمره شما اختلال ایجاد کند و شادی و انگیزه را از شما سلب کند.
این علائم در افسردگی متوسط تشدید می شود و می تواند منجر به کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس شود.
اختلال افسردگی مداوم (افسرده خویی)
افسرده خویی یا دیس تایمیا، که با نام دیگر اختلال افسردگی مداوم (PDD) شناخته می شود، نوعی افسردگی خفیف یا “درجه پایین” عود کننده است. بیش از روزها، احساس افسردگی خفیف یا متوسط می کنید، اگرچه ممکن است دوره های کوتاهی از خلق طبیعی داشته باشید.
- علائم دیس تایمیا به اندازه علائم افسردگی شدید نیست، اما برای مدت طولانی (حداقل دو سال) طول می کشد.
- برخی از افراد همچنین دوره های افسردگی اساسی را در کنار دیس تایمی تجربه می کنند، وضعیتی که به عنوان “افسردگی مضاعف” شناخته می شود.
- اگر از دیس تایمی رنج می برید، ممکن است احساس کنید همیشه افسرده بوده اید. یا ممکن است فکر کنید که بدخلقی مداوم شما “همانطور که هستید” است.
افسردگی با عملکرد بالا چیست؟
“افسردگی با عملکرد بالا” اصطلاحی است که ممکن است در رسانه های اجتماعی یا اخبار شنیده باشید، اما یک اصطلاح پزشکی شناخته شده یا تشخیص بالینی نیست. بلکه برای توصیف اینکه چگونه برخی از افراد علیرغم افسردگی مداوم می توانند در فعالیت های روزانه خود عمل کنند استفاده می شود.
در بسیاری از موارد، این اختلال با اختلال افسردگی مداوم اشتباه گرفته می شود، جایی که شما دارای خلق ضعیف مداوم هستید اما ممکن است همچنان بتوانید آن را از دیگران پنهان کنید و به فعالیت های روزانه مانند رفتن به محل کار یا مدرسه ادامه دهید.
صرف نظر از برچسب ها، نکته مهمی که در مورد افسردگی باید به خاطر بسپارید این است که علائم به طور متفاوتی بر افراد تأثیر می گذارد . حتی کسی که از نظر ظاهری «خوب» به نظر میرسد، ممکن است از درون رنج میبرد و به کمک نیاز دارد.
افسردگی بالینی (اختلال افسردگی اساسی)
افسردگی بالینی یا اساسی که به عنوان اختلال افسردگی اساسی (MDD) شناخته می شود، بسیار کمتر از افسردگی خفیف یا متوسط است. با علائم شدید و بی امان مشخص می شود.
- در صورت عدم درمان، اختلال افسردگی اساسی به طور معمول حدود شش ماه طول می کشد.
- برخی از افراد تنها یک دوره افسردگی را در طول زندگی خود تجربه می کنند، اما افسردگی اساسی نیز می تواند یک اختلال عود کننده باشد.
افسردگی غیر معمول یا آتیپیک
افسردگی آتیپیک زیرگروه شایع اختلال افسردگی اساسی با الگوی علائم خاص است. به برخی از درمان ها و داروها بهتر از سایرین پاسخ می دهد، بنابراین شناسایی آن می تواند در حصول اطمینان از دریافت موثرترین درمان مفید باشد.
- افراد مبتلا به افسردگی غیر معمول در پاسخ به رویدادهای مثبت، مانند پس از دریافت خبرهای خوب یا بیرون رفتن با دوستان، بهبود موقت خلق را تجربه می کنند.
- علائم دیگر عبارتند از افزایش وزن، افزایش اشتها، خواب بیش از حد، احساس سنگینی در بازوها و پاها و حساسیت به طرد شدن.
افسردگی سایکوتیک (روانپریشانه)
گاهی اوقات، افسردگی شدید می تواند با علائم روان پریشی، مانند توهم، هذیان، یا بی حوصلگی همراه باشد. افسردگی شدید با ویژگی های روان پریشی می تواند بسیار ترسناک باشد. در طول یک دوره افسردگی، ممکن است چیزهایی را باور کنید که بر اساس واقعیت نیستند، احساس پارانوئید، عصبانیت و غیرمنطقی کنید، یا چیزهایی را ببینید، بشنوید یا احساس کنید که در واقع وجود ندارند. اینها به ویژه اگر شامل افکار صدمه زدن به خود یا دیگران باشد، می تواند ناراحت کننده باشد.
با افسردگی روان پریشی، فعالیت روانی-حرکتی شما نیز ممکن است مختل شود و حرکت و افکار شما را کند کند. یا حتی ممکن است حالتی از گیجی را تجربه کنید، که در آن قادر به حرکت، صحبت کردن یا پاسخ دادن به محیط اطراف خود نیستید.
تجربه ویژگی های روان پریشی در طول یک دوره افسردگی می تواند احتمال تشخیص اختلال دوقطبی را افزایش دهد (گاهی اوقات افسردگی شیدایی نامیده می شود)، بنابراین مهم است که فوراً با پزشک خود صحبت کنید.
اگر احساس خودکشی دارید…
وقتی احساس خودکشی میکنید، مشکلات شما موقتی به نظر نمیرسند، آنها طاقتفرسا و دائمی به نظر میرسند. اما با گذشت زمان، به خصوص اگر کمک دریافت کنید، احساس بهتری خواهید داشت. افراد زیادی هستند که می خواهند در این دوران سخت از شما حمایت کنند، پس لطفا تماس بگیرید!
[بیشتر بخوانید: آیا افکار خودکشی دارید؟]
افسردگی مقاوم به درمان
درمان افسردگی میتواند شامل درمان، دارو، تغییرات سبک زندگی، و گزینههای دیگر باشد، اما همه آنها میتوانند زمان ببرد. ممکن است مدتی طول بکشد تا درمانگر مناسب را پیدا کنید، به عنوان مثال، روی یک داروی ضد افسردگی که برای شما مؤثر است، تصمیم بگیرید یا یک روال ورزشی جدید شروع به بهبود کند. یا ممکن است برای کمک به کاهش افسردگی، ترکیب متفاوتی از درمان ها را امتحان کنید.
در حالی که هیچ تعریف دقیقی از افسردگی مقاوم به درمان وجود ندارد، روانپزشکان اغلب زمانی از این برچسب استفاده می کنند که چندین درمان اول ناموفق باشد. اگر احساس می کنید درمان افسردگی برای شما کارساز نیست:
مطمئن شوید که تشخیص صحیح دارید . تشخیص اشتباه می تواند یافتن درمان مناسب را دشوارتر کند. برای مثال ، اگر برای افسردگی تحت درمان هستید اما در واقع اختلال دوقطبی دارید ، مصرف داروهای ضد افسردگی می تواند علائم شما را بدتر کند.
تغییراتی در سبک زندگی سالم ایجاد کنید . فعال ماندن از نظر اجتماعی، مدیریت استرس و اضطراب، ورزش منظم و خواب کافی می تواند تأثیر عمیقی بر خلق شما داشته باشد. حتی زمانی که در حال درمان هستید و داروهای ضد افسردگی مصرف می کنید، اقدامات خودیاری می تواند این درمان ها را موثرتر کند.
سعی کنید از الکل و مواد مخدر تفریحی پرهیز کنید . سوء مصرف مواد می تواند همزمان علائم افسردگی را بدتر کرده و درمان آن را دشوارتر کند. حتی سایر داروهای تجویزی نیز ممکن است با داروهای ضد افسردگی تداخل داشته باشند.
درمان های جایگزین را در نظر بگیرید . اگر افسردگی مقاوم به درمان دارید، پزشک ممکن است درمان هایی مانند تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (TMS) یا درمان تشنج الکتریکی (ECT) را توصیه کند .
اختلال عاطفی فصلی (SAD)
برای برخی افراد، کاهش ساعات روز در زمستان منجر به نوعی افسردگی می شود که به عنوان اختلال عاطفی فصلی (SAD) شناخته می شود . SAD حدود 0.5٪ تا 3٪ از جمعیت، به ویژه زنان و جوانان را تحت تاثیر قرار می دهد.
ناراحتی می تواند باعث شود شما احساس کنید که در تابستان کاملاً متفاوت از آنچه هستید هستید: ناامید، غمگین، پرتنش یا استرس، بدون علاقه به دوستان یا فعالیت هایی که معمولاً دوست دارید. SAD معمولا در پاییز یا زمستان زمانی که روزها کوتاهتر می شوند شروع می شود و تا روزهای روشن تر بهار باقی می ماند.
اختلال نارسایی پیش از قاعدگی (PMDD)
اختلال پیش از قاعدگی (PMDD) یک شکل شدید و اغلب ناتوان کننده از سندرم پیش از قاعدگی (PMS) است. علاوه بر علائم فیزیکی مانند نفخ، گرفتگی عضلات، سردرد و بدن درد، PMDD همچنین می تواند باعث علائم افسردگی شود از جمله:
- تحریک پذیری
- تنش یا اضطراب
- انرژی کم
- مشکلات خواب
- خلق ناامید کننده
- گریه مکرر
- نوسانات خلقی
- مشکل در تمرکز
- هوس های غذایی
به دلیل نوسانات هورمونی، PMDD اغلب در 10-14 روز قبل از دوره قاعدگی شما شروع می شود و در عرض چند روز پس از شروع آن بهبود می یابد.
افسردگی پس از زایمان
پس از زایمان، برای زنان رایج است که برخی از علائم “غم کودک” را تجربه کنند. نوسانات هورمونی همراه با خستگی، محرومیت از خواب و استرس میتواند باعث ایجاد احساس شکننده، گریه و از نظر عاطفی شود. این علائم معمولا پس از چند هفته از بین می روند.
با این حال، در برخی موارد، علائم باقی میمانند و در نتیجه افسردگی شدید و پایدار به نام افسردگی پس از زایمان شناخته میشود. در حالی که افسردگی پس از زایمان بسیاری از علائم مشابه غم کودک را دارد – غم و اندوه، بی خوابی، نوسانات خلقی – این علائم شدیدتر هستند، می توانند در توانایی شما برای مراقبت از کودکتان اختلال ایجاد کنند و حتی ممکن است شامل افکار خودکشی نیز باشند.
در برخی موارد نادر، افسردگی پس از زایمان ممکن است شامل روان پریشی پس از زایمان نیز باشد که با هذیان، توهم و اضطراب و سردرگمی شدید مشخص می شود.
[بیشتر بخوانید: افسردگی پس از زایمان و غم نوزاد ]
چه چیزی باعث افسردگی شما می شود؟
در حالی که برخی از بیماری ها دلیل پزشکی خاصی دارند، درمان را ساده می کند، افسردگی بسیار پیچیده تر است. علیرغم آنچه ممکن است در تبلیغات تلویزیونی دیده باشید، در مقالات روزنامه خوانده باشید، یا شاید حتی از یک پزشک شنیده باشید، افسردگی فقط نتیجه عدم تعادل شیمیایی در مغز یا داشتن مقدار زیاد یا خیلی کم مواد شیمیایی مغز نیست.
افسردگی اغلب توسط ترکیبی از عوامل بیولوژیکی، روانی و اجتماعی ایجاد می شود که می تواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. به عنوان مثال، اگر در حال طلاق هستید، تشخیص داده شده است که یک وضعیت پزشکی جدی دارید، یا اخیراً شغل خود را از دست داده اید، استرس می تواند شما را وادار به مصرف بیشتر الکل کند، که به نوبه خود می تواند باعث کناره گیری شما از خانواده و دوستان شود. این عوامل در کنار هم می توانند باعث افسردگی شوند.
سایر علل افسردگی عبارتند از:
داروهایی مانند باربیتوراتها، کورتیکواستروئیدها، بنزودیازپینها، مسکنهای اپیوئیدی ، کنترل بارداری هورمونی، و داروهای خاص فشار خون میتوانند علائم را در برخی از افراد ایجاد کنند – کمکاری تیروئید (غده تیروئید کمکار).
عوامل بیولوژیکی ، از جمله التهاب، تغییرات هورمونی، سرکوب سیستم ایمنی، فعالیت غیر طبیعی در بخشهای خاصی از مغز، کمبودهای تغذیهای و کوچک شدن سلولهای مغزی.
تجربیات استرس زای اخیر زندگی . تغییرات عمده زندگی، مانند سوگواری، طلاق، بیکاری، ضربه روحی، یا مشکلات مالی اغلب می تواند سطوح بسیار زیادی از استرس را به همراه داشته باشد و باعث افسردگی شود.
مشکلات زناشویی یا روابط . در حالی که شبکهای از روابط قوی و حمایتکننده میتواند برای سلامت روان بسیار مهم باشد، روابط آشفته، ناخشنود یا سوء استفادهکننده میتواند اثر معکوس داشته باشد و به افسردگی کمک کند.
اضطراب . افسردگی و اختلالات اضطرابی اغلب دست به دست هم می دهند. از آنجایی که بیش از 40 درصد از افراد مبتلا به افسردگی اساسی از اضطراب رنج می برند، مهم است که برای هر دو بیماری به دنبال درمان باشید.
بیماری یا درد مزمن . درد کنترل نشده یا تشخیص یک بیماری جدی مانند سرطان، بیماری قلبی یا دیابت، می تواند باعث ایجاد احساس ناامیدی و درماندگی شود.
سوء مصرف الکل یا مواد مخدر . سوء مصرف مواد اغلب می تواند همراه با افسردگی باشد. بسیاری از مردم از الکل یا مواد مخدر به عنوان وسیله ای برای خوددرمانی خلق خود یا مقابله با استرس یا احساسات دشوار استفاده می کنند.
از علت افسردگی خود مطمئن نیستید؟
چه بتوانید علل را جدا کنید یا نه، مهمترین چیز این است که تشخیص دهید مشکلی دارید، به دنبال پشتیبانی باشید و راهبردهای مقابلهای را دنبال کنید که میتواند به شما کمک کند احساس بهتری داشته باشید.
عوامل خطر
عوامل خطر زیر می تواند شما را در برابر ابتلا به افسردگی آسیب پذیرتر کند:
تنهایی و انزوا
یک رابطه قوی بین تنهایی و افسردگی وجود دارد . فقدان حمایت اجتماعی نه تنها می تواند خطر شما را افزایش دهد، بلکه افسردگی می تواند باعث کناره گیری شما از دیگران شود و احساس انزوا را تشدید کند. داشتن دوستان نزدیک یا خانواده برای گفتگو می تواند به شما کمک کند دیدگاه خود را در مورد مسائل خود حفظ کنید و از پرداختن به مشکلات به تنهایی اجتناب کنید.
سابقه خانوادگی افسردگی
از آنجایی که می تواند در خانواده ها ایجاد شود، به احتمال زیاد برخی از افراد استعداد ژنتیکی به این مشکل دارند. با این حال، هیچ ژن واحد “افسردگی” وجود ندارد. و فقط به این دلیل که یکی از بستگان نزدیک از افسردگی رنج می برد، به این معنی نیست که شما نیز دچار افسردگی خواهید شد. انتخاب های سبک زندگی، روابط و مهارت های مقابله ای شما به اندازه ژنتیک اهمیت دارند.
شخصیت
چه ویژگی های شخصیتی شما از والدینتان به ارث رسیده باشد یا نتیجه تجربیات زندگی باشد، می تواند بر خطر افسردگی شما تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، اگر تمایل دارید بیش از حد نگران باشید ، دیدگاه منفی نسبت به زندگی داشته باشید، به شدت از خود انتقاد کنید یا از عزت نفس پایین رنج ببرید، ممکن است در معرض خطر بیشتری قرار بگیرید.
تروما یا سوء استفاده در اوایل دوران کودکی
استرس های اولیه زندگی مانند آسیب های دوران کودکی، سوء استفاده یا قلدری می تواند شما را مستعد ابتلا به تعدادی از شرایط سلامتی آینده، از جمله افسردگی کند.
سابقه مشکلات روانی
اگر قبلاً با اضطراب، اختلال خوردن یا اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) دست و پنجه نرم کرده اید، خطر ابتلا به افسردگی در شما افزایش می یابد.
سوء مصرف مواد
اگر در حال حاضر در معرض خطر افسردگی هستید، سوء مصرف الکل یا مواد مخدر ممکن است شما را از مرزها دور کند. همچنین شواهدی وجود دارد که نشان میدهد کسانی که از مسکنهای افیونی استفاده میکنند بیشتر در معرض خطر افسردگی هستند.
سن و جنسیت
در سالهای بالاتر، خطر ابتلا به افسردگی در شما افزایش مییابد، شاید به دلیل عوامل خطر مانند انزوای اجتماعی یا بیماری مزمن. به طور مشابه، زنان حدود دو برابر بیشتر از مردان در معرض ابتلا به افسردگی هستند. در حالی که دلایل آن نامشخص است، ممکن است به دلیل تغییرات هورمونی باشد.
مرحله بعدی: برای افسردگی خود کمک بگیرید
وقتی افسرده هستید، ممکن است احساس کنید که در انتهای تونل هیچ نوری وجود ندارد. اما هر نوع افسردگی که تجربه می کنید، گزینه های درمانی در دسترس هستند. احساس بهتر نیاز به زمان دارد، اما می توانید با انتخاب های مثبت برای خود به آن برسید.
[بیشتر بخوانید : درمان افسردگی]