
روانپزشکان و محققان زمانی افسردگی را با استفاده از یک جفت اصطلاح مشتق از لاتین طبقه بندی کردند: درونزا (به معنای “از درون”) و برونزا (“از بیرون”). این نام ها برای نشان دادن اینکه آیا افسردگی فردی ناشی از علل داخلی است (مانند ژنتیک) بود. یا علل خارجی (مانند یک رویداد استرس زا یا آسیب زا).
باور قدیمی این بود که تمایز لازم است و هر نوع افسردگی باید به طور متفاوتی درمان شود. امروزه، افسردگی که قبلاً به عنوان “درونزا” شناخته می شد، به عنوان اختلال افسردگی اساسی (MDD) شناخته می شود. فلسفه فعلی این است که می توان از همان نوع درمان برای MDD استفاده کرد، چه درونزا باشد و چه برونزا.
هنوز هم گاهی اوقات میتواند برای روانپزشکان مفید باشد که به مفهوم علل درونزا و برونزای افسردگی اساسی در هنگام کمک به افراد برای درک این بیماری توجه کنند.
این مقاله علائم، علل و درمانهای افسردگی درونزا و برونزا را مورد بحث قرار میدهد. اگر علائم افسردگی را تجربه می کنید، برای تشخیص و درمان مناسب با پزشک یا متخصص سلامت روان خود صحبت کنید.
علائم
همپوشانی قابل توجهی در علائم افسردگی از یک نوع به نوع دیگر وجود دارد . یک تفاوت کلیدی (به ویژه هنگام بحث در مورد انواع درونزا یا برونزا) می تواند علت یا محرک یک دوره افسردگی باشد تا علائم خاص.
افسردگی درونزا (اندوژن)
علائم افسردگی درونزا شامل احساس غم و اندوه، بی ارزشی، گناه و ناتوانی در لذت بردن از چیزهای عادی لذت بخش است. همچنین ممکن است متوجه تغییراتی در اشتها، الگوهای خواب و سطح انرژی خود شوید.
اگر افسردگی درونزا دارید، دنیا ممکن است مکانی تاریک و غم انگیز به نظر برسد، زیرا این احساسی است که در درون خود دارید.
افسردگی برونزا (اگزوژن)
افسردگی برونزا می تواند بسیار شبیه افسردگی درونزا باشد. تفاوت این است که این علائم پس از وقوع اتفاقی در زندگی فرد ظاهر می شود. به عنوان مثال، ممکن است فردی پس از مرگ یکی از عزیزان خود به طور مداوم احساس غمگینی کند یا پس از از دست دادن شغل خود با احساس گناه و احساس بی ارزشی دست و پنجه نرم کند.
افسردگی برونزا میتواند بهدلیل اتفاقاتی که در اطراف شما میافتد و نه در شما ، دنیا را تاریک و غمگین جلوه دهد .
تفاوت دیگر این است که افراد مبتلا به افسردگی برونزا همیشه علائم فیزیکی افسردگی مانند مشکلات خواب یا تغییر در اشتها را ندارند که در سایر اشکال این بیماری رایج است.
درونزا
- علائم با یک علت قابل شناسایی مرتبط نیستند
- به نظر می رسد علائم از درون ناشی می شوند
- اغلب شامل علائم فیزیکی است
برونزا
- علائم به رویدادهای خارجی گره خورده است
- افسردگی موقعیتی را تقلید می کند
- همیشه علائم فیزیکی ندارد
علل
چه افسردگی درونزا یا برونزا باشد، تقریبا همیشه توسط یک عامل استرس زای زندگی ایجاد می شود. در فردی که به دلیل استعداد ژنتیکی یا بیوشیمیایی مستعد ابتلا به افسردگی است ، یک تغییر قابل توجه، رویداد زندگی یا تروما می تواند به عنوان محرکی باشد که باعث ایجاد علائم در آنها می شود.
افسردگی درونزا
افراد مبتلا به افسردگی درونزا اغلب احساس می کنند که علائم آنها “بدون دلیل” رخ می دهد – حداقل به این معنا که هیچ علت ظاهری خارجی وجود ندارد. درعوض، تصور میشود که علت بیوشیمیایی و/یا ژنتیکی باشد. برای مثال، فردی با سابقه خانوادگی بیماری روانی ممکن است بیشتر به افسردگی مبتلا شود.
افسردگی برونزا
افسردگی برونزا (یا واکنشی) توسط یک عامل استرس زای بیرونی مانند از دست دادن یکی از عزیزان، طلاق گرفتن یا از دست دادن شغل شما ایجاد می شود . افرادی که یک رویداد آسیب زا را تجربه کرده یا شاهد آن هستند ممکن است در نتیجه مستقیم آن قرار گرفتن به افسردگی مبتلا شوند.
یک فرد مبتلا به افسردگی درونزا دارای یک زمینه زمینه ای است که باعث ایجاد آن شده است. اما علل برونزا می تواند منجر به علائم افسردگی در فردی شود که استعداد ندارد.
تشخیص
متخصصان پزشکی و روانپزشکان از مجموعه معیارهای خاصی برای تشخیص افسردگی استفاده می کنند. این دستورالعملها در «راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم» ( DSM-5 ) آمده است. پزشک مراقبت های اولیه شما ممکن است شما را از نظر افسردگی در مطب ارزیابی کند، اما ممکن است از شما بخواهد که به فردی که در تشخیص و درمان بیماری های روانی تخصص دارد، مانند روانپزشک مراجعه کنید .
فرآیند تشخیص افسردگی معمولاً شامل چندین مؤلفه کلیدی است. اغلب با پرسیدن سؤالاتی در مورد:
- از نظر جسمی و احساسی چه احساسی دارید؟
- زندگی روزمره شما چگونه است؟
- آیا کسی در خانواده شما اختلال روانپزشکی دارد ؟
- رژیم غذایی و سبک زندگی و فعالیت های اجتماعی شما چگونه است؟
- کاری که برای بیماری انجام می دهید؟
- چه داروهایی مصرف می کنید و چه موادی استفاده می کنید؟
پزشک شما همچنین ممکن است یک معاینه فیزیکی انجام دهد و تستهای آزمایشگاهی را برای رد هر گونه بیماری طبی که ممکن است به علائم شما کمک کند، انجام دهد.
یکی از مهمترین سؤالاتی که از شما پرسیده میشود این است که آیا تا به حال افکار خودکشی داشتهاید یا اقدام به خودکشی کردهاید – پیامد بالقوه افسردگی درماننشده.
اختلال افسردگی اساسی (MDD) زمانی تشخیص داده میشود که فردی غمگینی شدید و/یا از دست دادن علاقه به فعالیتهای معمول خود بهعلاوه چندین علامت افسردگی دیگر (مانند اختلال در خواب، تغییر در اشتها یا وزن، و مشکل در تمرکز) را برای حداقل دو بار تجربه کرده باشد. هفته ها
گاهی اوقات، تشخیص شما ممکن است تغییر کند . به عنوان مثال، اگر به درمانی که معمولاً برای افسردگی مؤثر است، به خوبی پاسخ نمی دهید، پزشک ممکن است بخواهد علائم شما را مجدداً ارزیابی کند تا ببیند آیا شما بیماری روانی دیگری مانند اختلال دوقطبی دارید یا خیر .
خلاصه
به منظور تشخیص هر نوع افسردگی ، پزشک یا متخصص سلامت روان شما سوالاتی می پرسد، آزمایش های آزمایشگاهی انجام می دهد و ممکن است یک معاینه فیزیکی انجام دهد. داشتن تشخیص صحیح احتمال پیدا کردن یک درمان موثر را بسیار بیشتر می کند.
درمان
هنگامی که تشخیص مشخص شد، ارائه دهندگان مسئول مراقبت از شما کار بر روی یک برنامه درمانی را آغاز خواهند کرد. به خاطر داشته باشید که موثرترین درمان برای شما لزوماً با درمان دیگری که افسردگی دارد یکسان نخواهد بود و ممکن است لازم باشد بیش از یک درمان را امتحان کنید.
در سال 2012، مطالعه ای که در مجله Molecular Psychiatry منتشر شد ، نشان داد که علت اصلی افسردگی برونزا و درونزا را می توان در مسیرهای مختلف مغز یافت. با این حال، محققان هنوز ثابت نکرده اند که این دو نوع به درمان های خاص افسردگی، مانند دارو، پاسخ متفاوتی می دهند.
اگرچه آنها به روشهای مختلفی تحریک میشوند، اما افسردگی برونزا و درونزا در نهایت منجر به عدم تعادل بیوشیمیایی در مغز میشود . بنابراین، درمانی که به عدم تعادل میپردازد، میتواند برای هر دو نوع استفاده شود.
دارو
خط اول درمان افسردگی هر دو نوع معمولاً داروهای ضد افسردگی است. داروهای دسته ای از داروهای ضد افسردگی به نام مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) اغلب اولین انتخاب هستند، زیرا به طور مداوم موثر و به خوبی تحمل می شوند.
روان درمانی
داروها اغلب با رواندرمانی همراه میشوند ، که برای برخی افراد مؤثرتر از استفاده از یک داروی ضد افسردگی است. درمان شناختی رفتاری (CBT) یکی از انواع درمان است که اغلب برای درمان افسردگی استفاده می شود، اما انواع دیگری از درمان ممکن است مورد استفاده قرار گیرد از جمله رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT)، درمان بین فردی (IPT) و درمان روان پویایی .
سایر درمان ها
افراد مبتلا به افسردگی شدید یا مقاوم به درمان ممکن است برای مدیریت موثر علائم خود به مداخلات دیگری مانند داروهای ضد روان پریشی و/یا درمان تشنج الکتریکی (ECT) نیاز داشته باشند.
ویژگی های منحصر به فرد انواع افسردگی هنوز در حال تحقیق است. همانطور که اطلاعات جدید آموخته و کشف می شود، در آینده ممکن است درمان هایی ظاهر شوند که می توانند به مدیریت اشکال مختلف افسردگی به روش های مختلف یا هدفمندتر کمک کنند.
در حال حاضر، بهتر است برای تعیین بهترین درمان ، علائم، سابقه سلامت خانوادگی و عوامل خطر را با پزشک یا یک روانپزشک در میان بگذارید.
پیشگیری
افسردگی می تواند هر فردی را در هر مقطعی از زندگی تحت تاثیر قرار دهد. در حالی که همیشه نمی توان از آن پیشگیری کرد، اقداماتی وجود دارد که می توانید برای کمک به کاهش خطر ابتلا به افسردگی درونزا انجام دهید.
اصلاحات سبک زندگی که ممکن است خطر ابتلا به افسردگی را کاهش دهد شامل خوردن یک رژیم غذایی سالم، ورزش منظم بدنی و خواب کافی است. داشتن یک شبکه حمایت اجتماعی قوی نیز مهم است.
در حالی که همیشه نمی توانید از رویدادهای دشوار زندگی که باعث افسردگی بیرونی می شوند اجتناب کنید، استراتژی هایی وجود دارد که می توانید برای بهبود توانایی خود برای مقابله با استرس از آنها استفاده کنید. مراقبت از خود و جستجوی حمایت از دوستان و خانواده می تواند در هنگام مواجهه با یک چالش مفید باشد. تکنیک های مدیریت استرس مانند تنفس عمیق، تمرکز حواس، یوگا و مدیتیشن نیز می توانند توانایی شما را برای مدیریت استرس بهبود بخشند.
خلاصه
در حالی که متخصصان سلامت روان بین افسردگی درونزا و برونزا تمایز قائل می شدند، علائم افسردگی اکنون با استفاده از معیارهای DSM-5 تشخیص داده می شود. تشخیص فرد به ماهیت، وسعت، شدت و مدت علائم افسردگی بستگی دارد.
به نظر می رسد افسردگی درونزا از درون ناشی می شود، جایی که افسردگی برونزا با رویدادهای خارجی خاص مرتبط است. صرف نظر از علت، افسردگی به طور کلی با دارو، درمان یا ترکیبی از این دو درمان می شود. عوامل سبک زندگی از جمله ورزش، رژیم غذایی، خواب و حمایت اجتماعی نیز ممکن است بر عوامل خطر افسردگی تأثیر بگذارد و بر تاب آوری پس از رویدادهای استرس زا تأثیر بگذارد.
سخن پایانی
اگر علائم افسردگی را تجربه می کنید، مهم است که اقداماتی را برای دریافت کمک انجام دهید، صرف نظر از اینکه این علائم درونزا یا برونزا به نظر می رسند یا خیر. یک متخصص مراقبت های بهداشتی یا متخصص سلامت روان می تواند علائم شما را ارزیابی کند، تشخیص مناسب را انجام دهد و درمان هایی را برای کمک به شما برای شروع احساس بهتر توصیه کند.
منبع
Endogenous vs. Exogenous Depression: What Are the Differences?