
تشخیص سرطان، بیماری قلبی یا سایر بیماری های جدی می تواند مخرب باشد. اما راه هایی برای کنار آمدن با پریشانی عاطفی و حفظ کیفیت زندگی و مقابله با یک بیماری تهدید کننده حیات وجود دارد.
اثرات عاطفی یک بیماری یا آسیب جدی
یک مشکل جدی سلامتی میتواند تمام جنبههای زندگی شما را مختل کند. چه یک بیماری مزمن یا تهدیدکننده زندگی، مانند سرطان باشد یا یک بیماری دیگر مانند سکته مغزی، حمله قلبی یا آسیبهای ناتوانکننده.
بسیاری از مشکلات جدی سلامت به طور غیرمنتظره ای ایجاد می شوند و زندگی شما را به طور غیر منتظره ای بر هم می زند. ممکن است احساس کنید تحت تأثیر احساسات سخت- از ترس و نگرانی گرفته تا غم و اندوه عمیق، ناامیدی و اندوه – یا فقط بیحس شدهاید، از شوک منجمد شوید یا احساس کنید که هرگز نمیتوانید با آن کنار بیایید. تغییرات عاطفی می تواند عملکرد یا درست فکر کردن را دشوار کند و حتی منجر به اختلالات خلقی مانند اضطراب و افسردگی شود.
اما تشخیص یا واکنش عاطفی شما هرچه که باشد، مهم است که بدانید ناتوان نیستید. گام هایی وجود دارد که می توانید برای کنار آمدن بهتر با موقعیت جدید خود، کاهش استرس و اضطراب ذهنی که اغلب با بیماری های جدی همراه است، بردارید، و راهی برای هدایت این سفر چالش برانگیز جدید بیابید.
واکنش های عاطفی رایج به بیماری های جدی عبارتند از:
- عصبانیت یا ناامیدی. در حالی که تلاش می کنید تا با تشخیص خود کنار بیایید – مکرراً می پرسید: “چرا من؟”. یا سعی می کنید بفهمید آیا کاری انجام داده اید که سزاوار این بیماری هستید یا خیر.
- مواجهه با مرگ خود و این احتمال که این بیماری به طور بالقوه می تواند پایان دهنده زندگی باشد.
- نگرانی در مورد آینده. اینکه چگونه با آن کنار بیایید. چگونه هزینه درمان را بپردازید. چه اتفاقی برای عزیزانتان خواهد افتاد. دردی که ممکن است در حین پیشرفت بیماری با آن مواجه شوید. یا اینکه چگونه زندگی شما ممکن است تغییر کند.
- غم از دست دادن سلامتی و عمر قدیمی.
- احساس ناتوانی، ناامیدی یا ناتوانی در نگاه کردن فراتر از بدترین سناریو.
- پشیمانی یا احساس گناه در مورد کارهایی که انجام داده اید و فکر می کنید ممکن است در بیماری یا آسیب شما نقش داشته باشد. شرمنده از اینکه وضعیت شما بر اطرافیان شما تأثیر می گذارد.
- انکار اشتباه بودن چیزی یا امتناع از پذیرش تشخیص.
- احساس انزوا، احساس جدا شدن از دوستان و عزیزانی که نمی توانند درک کنند که شما چه می کنید.
- از دست دادن خود شما دیگر شما نیستید، بلکه وضعیت پزشکی شماست.
نحوه واکنش عاطفی شما و میزان پریشانی روانی که تجربه می کنید به عوامل مختلفی بستگی دارد. از جمله سن، شخصیت، نوع و پیش آگهی مشکل پزشکی که با آن مواجه هستید، و میزان حمایتی که از شما می شود.
در هر شرایطی که هستید، باید بدانید که تجربه طیف وسیعی از احساسات دشوار پاسخی طبیعی به یک موقعیت بالقوه تغییر دهنده زندگی است. این بدان معنا نیست که شما ضعیف هستید، دیوانه می شوید یا نمی توانید با چالش های سلامتی و عاطفی پیش رو روبرو شوید.
مواجهه با تشخیص جدی
همه چیز زمانی تغییر می کند که متوجه می شوید یک بیماری تهدید کننده زندگی دارید. شاید گریه کردید. یا به دنبال آسایش عزیزانتان بودید، یا تمام تلاشتان را کردید تا حواس خود را پرت کنید. حتی وانمود کنید که هیچ چیز تغییر نکرده است. یا شاید شما به سادگی یخ زده اید، نمی توانید پردازش کنید که چگونه زندگی شما به طور ناگهانی و بدون شناخت تغییر کرده است. یا شاید حتی وارد عمل شده اید و شروع به رسیدگی به مشکل سلامتی خود کرده اید.
مهم است که به یاد داشته باشید هیچ راه “درست” یا “نادرستی” برای پاسخ دادن وجود ندارد. همه ما متفاوت هستیم. بنابراین به خودتان نگویید که پس از یک تشخیص یا یک بیماری جدی باید به چه فکر، احساس یا انجام دهید. به خود فرصت دهید تا اخبار را پردازش کنید و با خود مهربان باشید تا با شرایط جدید خود سازگار شوید.
به خودتان اجازه دهید حس کنید.
ممکن است در لحظه بهتر به نظر برسد که از تجربه احساسات خود اجتناب کنید. اما چه به آنها توجهی داشته باشید یا نه، آنها وجود دارند. تلاش برای نادیده گرفتن احساسات تنها باعث افزایش استرس و حتی تاخیر در بهبودی می شود. اما اگر به خود اجازه دهید آنچه را که احساس میکنید، حس کنید، متوجه خواهید شد که حتی احساسات شدید و آزاردهنده نیز از بین میروند. حتی ناراحتی اولیهای که با خبر تشخیص خود احساس میکردید کاهش مییابد و حتی برخی از جنبههای زندگی به حالت عادی باز میگردد.
با سرعت درمان و بهبودی صبور باشید.
پس از دریافت تشخیص اولیه یا ابتلا به یک بیماری، ممکن است زمان و مجموعهای از آزمایشها و مشاورهها طول بکشد تا تیم پزشکی شما در یک دوره درمانی مناسب تصمیم گیری کند. وقتی منتظر تصویر واضح تری از مسیر بهبودی شما هستید، مضطرب شدن آسان است. اما جستجوی اینترنت و تکیه بر اطلاعاتی که اغلب می تواند نادرست یا ترسناک باشد، تنها احساس بدتری را در شما ایجاد می کند. وقتی با چیزهای ناشناخته زیادی روبرو می شوید، هنوز هم می توانید از خودتان مراقبت کنید. رژیم غذایی سالم بخورید، ورزش کنید، خوب بخوابید – و روابط و فعالیت هایی را دنبال کنید که باعث شادی شما می شوند.
برای تغییر آماده باشید.
به طور منطقی، هیچ کس احتمال حمله قلبی یا تشخیص سرطان را به عنوان یک عواقب مثبت در نظر نمی گیرد. اما ممکن است اتفاق بیفتد. برخی از افرادی که بیماری های تهدید کننده زندگی آنها تشخیص داده می شود، دچار تغییری در دیدگاه می شوند که آنها را روی چیزهای مهم زندگی خود متمرکز می کند – چیزهایی که معنا و هدف می بخشد. احساسات منفی مانند عصبانیت یا احساس گناه حتی گاهی اوقات می توانند تأثیر مثبتی داشته باشند. به عنوان مثال شما را برای رسیدن به اهداف درمانی ترغیب کنند. باز نگه داشتن ذهن ممکن است به شما کمک کند تا نکات مثبت را بیابید و حتی در تاریک ترین موقعیت ها از نظر عاطفی بهتر کنار بیایید.
مقابله با یک بیماری جدی نکته 1: برای پشتیبانی تماس بگیرید
مواجهه با یک بیماری تهدید کننده زندگی می تواند باعث شود که شما احساس تنهایی کنید. حتی از نزدیک ترین افراد خود نیز جدا شوید. ممکن است احساس کنید که دیگران نمی توانند درک کنند که شما چه می کنید. یا شاید اطرافیان شما سعی می کنند آنقدر مثبت باشند که احساس نکنید نمی توانید حرف خود را باز کنید و احساسات واقعی خود را بیان کنید. یا شاید شما نگران این هستید که اگر صادقانه در مورد آنچه تجربه می کنید صحبت کنید، سربار دیگران باشید. وضعیت شما هر چه باشد، اکنون زمان آن نیست که در لاک خود فرو روید.
هنگامی که با استرس ناشی از یک بیماری جدی روبرو هستید، حمایت اجتماعی می تواند تأثیر زیادی بر سلامت روان شما داشته باشد. علاوه بر ارائه کمک های عملی، مانند رانندگی شما به قرار ملاقات های پزشکی یا کمک به شما در انجام کارهای خانه، داشتن افرادی که به آنها تکیه کنید برای رفاه عاطفی شما ضروری است. در ارتباط ماندن با دیگران و ادامه لذت بردن از فعالیت های اجتماعی می تواند دنیای متفاوتی را در خلق و دیدگاه شما در حین درمان ایجاد کند.
تعدادی از مطالعات نرخ بقای بالاتری را پس از تشخیص سرطان نشان داده اند. به عنوان مثال، در میان افرادی که متاهل هستند در مقایسه با افراد غیر متاهل. این احتمالاً می تواند به حمایت اجتماعی بیشتر ارائه شده توسط همسر و فرزندان نسبت داده شود. البته برای بهره مندی از حمایت دیگران، نیازی به ازدواج یا رابطه طولانی مدت ندارید.
برای دریافت پشتیبانی می توانید:
پشتیبان مناسب برای شما را انتخاب کنید. پس از یک تشخیص جدی یا یک رویداد سلامت، انتخاب میکنید که به چه کسی اعتماد کنید، به آنها تکیه کنید و میزان اطلاعاتی که در مورد وضعیت پزشکی خود برای به اشتراک گذاشتن انتخاب میکنید، همیشه تصمیمهای بسیار شخصی هستند. اما تلاش برای سختتر کردن آن به تنهایی، شانس حمایت را از کسانی که به شما اهمیت میدهند، سلب میکند.
اجازه ندهید که نگرانی در مورد سربار بودن شما را از دستیابی باز دارد. افرادی که به شما اهمیت می دهند از اعتماد شما متملق می شوند و شما را به عنوان ضعیف یا سربار قضاوت نمی کنند. تماس با آنها فقط باعث تقویت پیوند بین شما می شود.
به دنبال حمایت دوستان و عزیزانی باشید که شنوندگان خوبی هستند. وقتی تصمیم میگیرید به کسی اعتماد کنید، سعی کنید کسی را بیابید که شنونده خوبی باشد – کسی که با دقت و دلسوزانه به گوش شما بپردازد، بدون اینکه حواستان پرت شود، شما را قضاوت کند یا بخواهد به شما بگوید که چگونه باید فکر یا احساس کنید.
همچنین:
حضور فیزیکی را در اولویت قرار دهید. در حالی که همیشه خوب است که از دوستان و عزیزان از طریق تلفن، پیامک یا رسانه های اجتماعی پشتیبانی داشته باشید، یافتن پشتیبانی حضوری نیز مهم است. ارتباط چهره به چهره با فردی که به شما اهمیت می دهد می تواند نقش مهمی در کاهش استرس و بهبود خلق شما داشته باشد.
به یک گروه پشتیبانی بپیوندید. یک گروه حمایتی میتواند مکانی امن برای صحبت در مورد آنچه که میگذرد باشد و راهنماییهای مقابلهای را از دیگرانی که دچار مشکلات پزشکی مشابه هستند، دریافت کنید. اگر با اولین گروهی که امتحان کردید کلیک نکردید، ناامید نشوید—گاهی اوقات ممکن است چندین بار تلاش کنید تا گروهی را که برای شما مناسب تر است پیدا کنید.
به دنبال یک برنامه پشتیبانی همسالان باشید . بسیاری از سازمان های بیماری خاص وجود دارند که می توانند شما را با فردی که از همان نوع بیماری جان سالم به در برده است، مطابقت دهند. چه به صورت حضوری، چه آنلاین یا از طریق تلفن، میتوانید از کسی که تجربه دست اولی از آنچه شما تجربه میکنید، پشتیبانی یک به یک دریافت کنید.
احساس می کنید کسی را ندارید که به او مراجعه کنید؟
بسیاری از ما در مقطعی از زندگی خود را تنها می یابیم. زمانی که شما نیز با یک بیماری جدی روبرو هستید، می تواند سخت باشد. اما حتی اگر احساس می کنید که خانواده یا دوستان نزدیکی ندارید که به آنها تکیه کنید، به این معنی نیست که باید به تنهایی با چالش های خود روبرو شوید.
علاوه بر استفاده از گروههای پشتیبانی و برنامههای پشتیبانی همتا که در بالا ذکر شد، کارهای زیادی نیز وجود دارد که میتوانید برای گسترش شبکه اجتماعی خود برای یافتن پشتیبانی انجام دهید – حتی در این زمان دشوار.
نکته 2: احساسات خود را کشف کنید
هنگامی که با یک وضعیت سلامت مزمن یا تهدید کننده زندگی روبرو هستید، ترس از احساسات خود آسان است. مانند بسیاری از بیماران، ممکن است فکر کنید که جمع کردن احساسات خود، نشان دادن چهره ای شجاع، یا مجبور کردن خود به مثبت بودن و شاد بودن بهترین نتیجه را برای بیماری شما فراهم می کند. با این حال، صادق بودن در مورد احساسات منفی که تجربه می کنید، به هیچ وجه بهبودی شما را به تاخیر نمی اندازد. حتی ممکن است اثر معکوس داشته باشد.
مروری بر مطالعات انجام شده در سال 2002 در مورد سبک های مقابله ای بیماران مبتلا به سرطان به این نتیجه رسید که شاد بودن تأثیر کمی بر موفقیت درمان یا میزان عود بیماری دارد. در واقع، مخفی کردن احساسات خود ممکن است فقط سطح استرس شما را افزایش دهد، میزان درد را افزایش دهد و شما را مستعد اضطراب و افسردگی کند. اغلب این عمل خودداری از رویارویی با ترسهایتان است که منجر به ناامیدی، غم و درد میشود که میتواند با مبارزه با یک بیماری جدی همراه باشد.
از طرف دیگر مواجهه با احساساتتان، حتی با دردناک ترین و ترسناک ترین آنها، می تواند به شما کمک کند تا استرس و رنج خود را کاهش دهید، بهتر با شرایط خود کنار بیایید و در حین تلاش برای بهبودی، آرامش و استحکام جسمی بیشتری پیدا کنید.
یاد بگیرید که با احساسات خود روبرو شوید
به بسیاری از ما در کودکی آموخته ایم که احساسات خود را مخفی کنیم. ما احساساتی مانند ترس، غم و عصبانیت را درونی می کنیم یا به طور نامناسبی منفجر می شویم، که به جای تلف کردن احساسات ناخوشایند، فقط به سوختن کمک می کند. زمانی که به بزرگسالی می رسیم، اغلب تشخیص اینکه واقعاً چه احساسی داریم برایمان دشوار است. اما برای یادگیری برقراری ارتباط مجدد با احساسات خود هرگز دیر نیست. می توانید با گوش دادن به بدن خود شروع کنید.
هنگامی که یک احساس قوی را تجربه می کنید، احتمالاً آن را در جایی در بدن خود نیز احساس می کنید. به عنوان مثال، هر بار که احساس اضطراب یا ترس می کنید، ممکن است معده شما سفت شود، یا زمانی که احساس غم و اندوه یا از دست دادن می کنید، عضلات شانه شما منقبض می شوند. با تمرکز بر این احساسات فیزیکی، می توانید به جای تلاش برای نادیده گرفتن یا سرکوب احساسات خود، شروع به کشف احساسات خود کنید.
وقتی احساسات شما آزاد شد، متوجه خواهید شد که احساسات مختلف به سرعت می آیند و می روند. حتی دردناک ترین و سخت ترین احساسات نیز به سرعت فروکش می کند. همانطور که تحت درمان هستید، ممکن است چیزی بشنوید، بخوانید یا ببینید که باعث ایجاد یک احساس قوی و ناخوشایند می شود. اما اگر به خود اجازه دهید آنچه را که احساس میکنید احساس کنید، دوام نخواهد داشت و به زودی یک احساس متفاوت جای آن را میگیرد.
نکته 3: استرس را مدیریت کنید
استرس میتواند به بسیاری از مشکلات سلامتی ، از جمله بیماریهای قلبی عروقی، فشار خون بالا، اختلالات گوارشی، دردهای مزمن ، پس از عمل و بهبود زخمها و برخی از عوارض جانبی سرطان و درمانهای سرطان کمک کند یا تشدید کند . با این حال، تمرین تکنیک های مدیریت استرس می تواند به شما در مدیریت این مسائل بهداشتی کمک کند.
به عنوان مثال، حتی پس از حمله قلبی یا جراحی قلب، مدیریت استرس می تواند با تقویت مزایای توانبخشی قلبی یا کاهش مقدار دارویی که برای کنترل فشار خون خود نیاز دارید، کمک کند . اگر با تشخیص سرطان سر و کار دارید، مدیریت استرس می تواند به کاهش اضطراب، کاهش خستگی و اختلالات خواب و تقویت خلق شما کمک کند.
تشخیص خاص شما هر چه باشد، نکات مدیریت استرس زیر می تواند به بهبود سلامت و رفاه کلی شما کمک کند:
با کسی که بهش اعتماد دارید صحبت کنید هیچ چیز به اندازه گفتگوی رودررو با یک دوست یا یکی از عزیزانتان استرس را کاهش نمی دهد – دلیل خوبی دیگر برای حفظ روابط و فعالیت های اجتماعی است.
یک تمرین آرام سازی را اتخاذ کنید . تمرین یک تکنیک آرامش بخش مانند مدیتیشن ذهن آگاهی، آرام سازی پیشرونده عضلانی یا تنفس عمیق می تواند به شما کمک کند احساس آرامش بیشتری داشته باشید، فشار خون خود را کاهش دهید و استرس را کاهش دهید.
به اندازه کافی بخوابید . کم خوابی می تواند استرس را تشدید کند، همانطور که استرس می تواند خواب راحت شبانه را سخت تر کند. شما می توانید با اصلاح عادات روزانه خود و ایجاد یک روال آرام قبل از خواب، این چرخه را بشکنید و مطمئن شوید که در شب به اندازه کافی خواب با کیفیت خوب دارید .
تا حد امکان فعال باشید. ورزش یک راه موثر برای کاهش تنش و کاهش استرس است و می تواند در طول روز احساس آرامش و مثبت تری به شما بدهد. حتی اگر وضعیت پزشکی شما تحرک شما را محدود کرده باشد، ممکن است هنوز راه هایی برای فعال شدن و بهره مندی از مزایای آن وجود داشته باشد.
نکته 4: فعالیت هایی را دنبال کنید که به شما معنا و لذت می بخشد
با هر وضعیت پزشکی که با آن روبرو هستید، لازم نیست که شما را به عنوان یک شخص مشخص کند. با ادامه فعالیت هایی که به زندگی شما معنا، هدف و لذت می بخشد، می توانید مجدداً تأیید کنید که این چیزها هستند که شما را به عنوان یک فرد تعریف می کنند، نه بیماری یا آسیب یا شکایت مزمن سلامتی شما.
همه ما متفاوت هستیم، بنابراین همه ما راه های متفاوتی برای تجربه معنا و لذت داریم. اگر وضعیت پزشکی شما به این معنی است که دیگر نمیتوانید برخی از فعالیتهایی را که قبلاً از آن لذت میبردید دنبال کنید، همچنان میتوانید فعالیتهای دیگری را پیدا کنید که روح شما را تغذیه و غنی میکند.
یک سرگرمی که مدت ها نادیده گرفته شده است را انتخاب کنید یا یک سرگرمی جدید را امتحان کنید. شرکت در کلاس یا پیوستن به یک باشگاه می تواند به شما کمک کند تا یک سرگرمی را دنبال کنید و همزمان شبکه اجتماعی خود را گسترش دهید.
چیز جدیدی یاد بگیرید ، مانند یک ساز، یک زبان خارجی، یک بازی جدید، یا یک ورزش جدید.
در جامعه خود درگیر شوید. سعی کنید در یک رویداد محلی شرکت کنید یا برای هدفی که برای شما مهم است داوطلب شوید.
زمانی را در طبیعت بگذرانید. در حیاط خود کار کنید، پیاده روی خوش منظره داشته باشید، به ماهیگیری بروید یا با سگی در پارک قدم بزنید.
از هنر لذت ببرید . از یک موزه دیدن کنید، به یک کنسرت یا نمایش بروید، به یک گروه کتاب بپیوندید، یا به نقاشی یا عکاسی بپردازید.
خاطرات خود را بنویسید، یک کتاب راهنما یا یک وبلاگ درباره تجربیات خود بنویسید.
نکته 5: با اضطراب و افسردگی مقابله کنید
هنگامی که شما یک بیماری جدی دارید، طبیعی است که از سلامتی خود ناراحت شوید و امیدها و رویاهایی را که ممکن است در نتیجه وضعیت پزشکی خود از دست داده باشید، غمگین کنید. همچنین طبیعی است که در مورد آینده ای که ممکن است در انتظار شما باشد نگران باشید یا برای مثال در مورد درمان های خاص نگران باشید. اما اگر چنین احساساتی ادامه پیدا کند و شروع به تداخل در زندگی روزمره شما کند، ممکن است از افسردگی یا اضطراب رنج ببرید.
در حالی که اختلالات خلقی مانند اضطراب و افسردگی در بین بیمارانی که با یک بیماری جدی سر و کار دارند رایج است، می توانند یک دور باطل ایجاد کنند. بیماری شما باعث ایجاد اضطراب یا افسردگی می شود که سپس سلامت کلی شما را از بین می برد که به نوبه خود بر درمان بیماری شما تأثیر منفی می گذارد. این سپس اختلال خلقی شما را بدتر می کند و غیره.
علاوه بر مشاوره و دارو، موارد زیر می توانند به شما در مقابله با اضطراب و افسردگی کمک کنند:
علائم ناتوان کننده مانند درد را مدیریت کنید. در صورت درمان نشدن، درد میتواند تأثیر مخربی بر خلق شما داشته باشد و افکار مضطرب و احساس ناامیدی را افزایش دهد. با تیم پزشکی خود در مورد راه هایی برای مدیریت بهتر درد و سایر علائم ناراحت کننده صحبت کنید.
خیالتان را راحت کنید. همه ما نگران هستیم، به خصوص زمانی که بیمار هستیم. اما اگر دائماً احتمال اینکه اوضاع بد پیش میرود یا فوراً به بدترین سناریوها میرود دست بالا میگیرید، وقت آن است که اقدام کنید. مراحلی وجود دارد که می توانید برای به چالش کشیدن افکار مضطرب خود ، تمایز بین نگرانی های قابل حل و غیر قابل حل، و ایجاد روش متعادل تری برای نگاه کردن به موقعیت خود بردارید.
مراقب خودت باش. اعتماد به دیگران، ورزش منظم، و خوب غذا خوردن و خوابیدن، همگی راههای اثبات شده ای برای کمک به بهبود علائم افسردگی و اضطراب هستند.
قند را در رژیم غذایی خود کاهش دهید . با کاهش میزان نوشیدنیهای گازدار، شیرینیها و میان وعدههای شیرین در رژیم غذاییتان ، کمتر احساس اضطراب میکنید و از اختلالات خلقی که معمولاً به دنبال افزایش قند است، جلوگیری میکنید.
در مورد کافئین، الکل و نیکوتین هوشمند باشید. کاهش یا قطع مصرف کافئین می تواند به کاهش اضطراب کمک کند. به طور مشابه، الکل می تواند هر دو علائم اضطراب و افسردگی را بدتر کند . و در حالی که به نظر می رسد سیگار آرامش بخش است، نیکوتین در واقع یک محرک قوی است که منجر به سطوح بالاتر، نه پایین تر، اضطراب و استرس می شود.
مقابله با “چه می شود اگر…؟”
چه می شود اگر … درمان کار نمی کند؟ من نمی توانم با عوارض جانبی کنار بیایم؟ باید با عزیزانم خداحافظی کنم؟
تصور اینکه هر کسی که با یک بیماری تهدید کننده زندگی مواجه است، در مقطعی نگران سناریوهای «چه میشد اگر» نباشد، سخت است. وقتی برای زندگیتان میجنگید و با بلاتکلیفی بزرگ مواجه میشوید، نگرانی حتی میتواند به شما کنترلی بر موقعیتتان بدهد. اما مانند تمام افکار مضطرب، راههایی برای آرام کردن ذهن نگران شما و داشتن دیدگاهی متعادلتر وجود دارد:
به کسی بگو به چه فکر می کنی . گفتن «چه میشد اگر» با صدای بلند میتواند به شما کمک کند تا همه چیز را در چشم انداز قرار دهید. اگر ترس شما ناموجه است، بیان شفاهی آن اغلب می تواند به شما کمک کند تا آن را برای آنچه هست نشان دهید – یک نگرانی غیر مفید.
فکر را به چالش بکشید . احتمال اینکه چیزی که از آن می ترسید واقعا اتفاق بیفتد چقدر است؟ برخی از نتایج محتمل دیگر چیست؟ به دوستی در موقعیت شما که همین نگرانی را داشت چه می گویید؟
عدم قطعیت را بپذیرید . بسیاری از برخورد با یک بیماری جدی در مورد یادگیری کنار آمدن با عدم اطمینان از آینده است. نگرانی در مورد همه چیزهایی که ممکن است اشتباه پیش برود، زندگی شما را قابل پیش بینی تر نمی کند. این فقط شما را از لذت بردن از چیزهای خوبی که هنوز می توانید در زمان حال تجربه کنید باز می دارد.
چگونه به فردی کمک کنیم تا با یک بیماری جدی کنار بیاید
هنگامی که شخصی که برای شما مهم است دچار یک رویداد سلامتی جدی شده است یا با یک بیماری تهدید کننده زندگی مواجه است، دانستن اینکه چه باید گفت یا انجام دهید ممکن است دشوار باشد. یکی از عزیزان شما احتمالاً برخی از احساسات دردناک را تجربه می کند و این می تواند حتی نزدیک ترین افراد به آنها را در مورد اینکه چگونه به بهترین نحو حمایت شما را ارائه دهند دچار تردید می شود.
این نکات می تواند کمک کند:
حمایت خود را ارائه دهید. دوست یا عزیز شما ممکن است تمایلی به درخواست کمک نداشته باشد، اما این حمایت افرادی مانند شما است که می تواند در بهبودی آنها تفاوت ایجاد کند. برای انجام یک کار خاص کمک کنید، حتی اگر صرفاً در حین یا بعد از درمان با آنها بنشینید. گاهی اوقات، مهمترین کاری که می توانید برای کسی انجام دهید این است که آنجا باشید.
گوش کنید. وقتی با فردی که بیماری جدی دارد صحبت می کنید، طبیعی است که احساس ناخوشایندی داشته باشید یا ندانید چه بگویید. اما اغلب مهم ترین چیز این است که به صحبت های فرد گوش دهید. به آنها اجازه دهید بدون قضاوت کردن، گفتن احساساتشان یا تلاش برای ایجاد یک چرخش مثبت در همه چیز، آنچه را که دارند بیان کنند.
خود را در مورد این بیماری آموزش دهید، اما مشاوره ندهید، مگر اینکه از شما خواسته شود. هرچه بیشتر در مورد تشخیص و درمان عزیز خود بدانید، آمادگی بیشتری برای کمک خواهید داشت. اما این بدان معنا نیست که شما باید به فرد بگویید چه کاری باید انجام دهد یا نباید انجام دهد، مگر اینکه به طور خاص نظر شما را بخواهد یا بخواهد بداند در مورد چه چیزی تحقیق کرده اید. تصمیمات درمانی در نهایت همیشه به عهده عزیزتان است، بنابراین حمایت کنید حتی اگر همیشه موافق نیستید.
متصل بمانید . برخی از بیماریها میتوانند شامل درمان طولانی مدت باشند، بنابراین مهم است که در زمان تشخیص فقط حمایتی ارائه ندهید و سپس توجه خود را از دست ندهید. حمایت شما می تواند پس از درمان به همان اندازه که قبل از آن مهم است، مهم باشد.
صحبت کردن با کسی که یک بیماری جدی دارد
این کارها را انجام دهید: |
اجازه دهید فرد بداند که هر زمان که می خواهد صحبت کند، برای گوش دادن در دسترس هستید.اگر احساس ناخوشایندی دارید بپذیرید. بهتر است به جای اینکه وانمود کنید چیزی اشتباه نیست صادق باشید.اگر نمی دانید چه بگویید، به یاد داشته باشید که یک آغوش گرم یا یک لمس لطیف می تواند چیزهای زیادی را بیان کند.هنگامی که نمی توانید حضوری ملاقات کنید، با یک تماس یا پیامک یا با ارسال کارت به عزیزان خود اطلاع دهید که به آنها فکر می کنید.سعی کنید رابطه خود را تا حد امکان عادی نگه دارید. این می تواند به معنای اشتراک گذاری یک جوک یا خنده در صورت لزوم باشد. |
این کارها را انجام ندهید: |
به فردی که میشناسید بگویید چه احساسی دارد یا وضعیت او را با دیگران مقایسه کنید. شرایط هر کس منحصر به فرد است.به آنها بگویید که “همه چیز خوب خواهد شد.” چنین حرفهای سادهای میتواند صحبت کردن با شما در مورد چالشهای موقعیتشان را برای آنها سختتر کند.بگویید که فرد مورد علاقه شما باید “مثبت بماند” یا “به جنبه های مثبت نگاه کند”. به جای اینکه آنها را تحت فشار قرار دهید تا به روشی خاص رفتار کنند، روشن کنید که آنها آزادند احساسات واقعی خود را بیان کنند.اگر فرد نمی خواهد صحبت کند یا عصبانی یا ناراحت است، مسائل را شخصی بگیرید. |
منبع
Coping with a Life-Threatening Illness or Serious Health Event