
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال (Schizotypal Personality Disorder) با یک الگوی فراگیر از اختلال در روابط اجتماعی و بین فردی مشخص می شود. افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال ظرفیت کمی – و شاید حتی نیاز – برای روابط نزدیک دارند.
آنها اغلب به عنوان عجیب و غریب توصیف می شوند. ممکن است نسبت به دیگران مشکوک و پارانوئید باشند. آنها سفت و سخت هستند و به نظر نمی رسد در هر جایی که می روند مناسب باشند.
علائم اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
افراد مبتلا به اختلالات شخصیت اسکیزوتایپال در طول تعاملات بین فردی دیسترس شدیدی را تجربه می کنند.
برخلاف اختلال اضطراب اجتماعی ، که در آن فرد احتمالاً با گذشت زمان بهتر میشوند، افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال حتی زمانی که بارها و بارها با افراد مشابه در یک محیط در حال تعامل هستند، احساس ناراحتی میکنند.
این اختلال همچنین شامل تفکر تحریف شده و رفتار غیرعادی است – که تمایل دارد افراد را از خود دور کند و منزوی تر شوند.
باورهای خرافی
گاهی اوقات، افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال، خرافاتی هستند یا با پدیده های ماوراء الطبیعه که خارج از آنچه در فرهنگ آنها انتظار می رود، مشغولیت ذهنی دارند.
آنها ممکن است فکر کنند که قدرت های ویژه یا کنترل جادویی بر دیگران دارند (مثلا فکر می کنند دلیل مرگ زودرس همکارشان این است که آرزوی بیماری برایشان دارند). آنها همچنین ممکن است بر این باور باشند که رفتارشان از یک پیامد مضر جلوگیری میکند، مثلاً فکر میکنند با قرار دادن یک شی در یک مکان خاص میتوانند از اتفاقات بد جلوگیری کنند.
آنها ممکن است تغییرات ادراکی را تجربه کنند، مانند شنیدن کسی که در مورد او حرف میزند یا احساس وجود روح.
گفتار آنها ممکن است گاهی مبهم یا نامنسجم باشد. آنها ممکن است از عبارات عجیب و غریب استفاده کنند یا به گونه ای صحبت کنند که دیگران را سردرگم کند.
رفتار عجیب
آنها همچنین ممکن است سخت به نظر برسند و در طول تعاملات خود احساسات کمی نشان دهند. آنها ممکن است رفتارهای غیرعادی داشته باشند، مانند لباس پوشیدن نامرتب.
فرد مبتلا به این اختلال ممکن است لباس های نامناسب یا ترکیب لباس های عجیب و غریب (چکمه های زمستانی با شلوارک) بپوشد و ممکن است نتواند در گفت و گوی معمولی شرکت کند.
آنها ممکن است گهگاه به خاطر نداشتن روابط نزدیک ابراز ناراحتی کنند، اما رفتارشان نشان می دهد که تمایل چندانی به روابط نزدیک ندارند. آنها اغلب زمانی که مجبور هستند با مردم ارتباط برقرار می کنند اما ترجیح می دهند خود را حفظ کنند.
همچنین ممکن است دورههای روان پریشی گذرا را در زمان استرس شدید (از چند دقیقه تا چند ساعت) تجربه کنند، اما توهم یا هذیان مستمر (مانند اسکیزوفرنی) ندارند.
معیارهای تشخیصی DSM-5
طبق ویرایش پنجم راهنمای تشخیصی و آماری ، علائم باید در اوایل بزرگسالی شروع شوند. برای برآوردن معیارهای تشخیص، افراد باید حداقل پنج مورد از علائم زیر را تجربه کنند:
- ایده های انتساب (تفسیرهای نادرست از حوادث یا رویدادهای علّی به عنوان معنی غیرعادی به طور خاص برای شخص)
- باورهای عجیب و غریب یا تفکر جادویی که بر رفتار تأثیر می گذارد و با هنجارهای خرده فرهنگی ناسازگار است.
- تجارب ادراکی غیرمعمول، از جمله توهمات بدنی
- تفکر و گفتار عجیب و غریب
- سوء ظن و افکار پارانوئید
- عاطفه نامتناسب و محدود
- رفتار یا ظاهری که عجیب و غریب است
- فقدان دوستان نزدیک یا افراد مورد اعتماد به غیر از بستگان درجه یک
- اضطراب اجتماعی مفرط که با آشنایی کاهش نمی یابد و بیشتر با ترس های پارانوئیدی همراه است تا قضاوت های منفی در مورد خود
علائم ممکن است در دوران کودکی یا نوجوانی شروع شود. علائم مشهود در دوران کودکی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- روابط ضعیف با همسالان
- اضطراب اجتماعی، انزوا
- کم کاری در مدرسه
- حساسیت مفرط
- افکار و زبان عجیب و غریب
- فانتزی های عجیب و غریب
علل
در مطالعات جامعه، شیوع اختلال شخصیت اسکیزوتایپال از 0.6 درصد جمعیت در نروژ تا 4.6 درصد در نمونه های گرفته شده در ایالات متحده متغیر است.
هیچ دلیل شناخته شده ای برای اختلال شخصیت اسکیزوتایپال وجود ندارد. با این حال، به نظر می رسد که یک جزء ژنتیکی قوی وجود دارد.
افرادی که دارای خویشاوندان بیولوژیکی درجه یک مبتلا به اسکیزوفرنی هستند، بیشتر به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال مبتلا هستند.
تشخیص
یک روانپزشک می تواند اختلال شخصیت اسکیزوتایپال را تشخیص دهد. مانند تمام اختلالات شخصیت، پزشک باید نوع اختلالات ناشی از علائم را در نظر بگیرد.
کسی که با دوستان کمی عجیب و غریب است، لزوماً دارای اختلال شخصیت اسکیزوتایپال نیست. برای برآورده شدن معیارهای تشخیص، علائم باید با عملکرد اجتماعی، شغلی یا آموزشی فرد تداخل داشته باشد.
هیچ آزمایشی وجود ندارد که مشخص کند فردی دارای اختلال شخصیت است یا خیر. در عوض، یک پزشک یک مصاحبه کامل انجام می دهد که تاریخچه علائم را جمع آوری می کند و آسیب ها را ارزیابی می کند. پزشک همچنین فرد را در طول مصاحبه مشاهده می کند تا به دنبال علائم این بیماری باشد.
ابزارهای ارزیابی ممکن است به عنوان بخشی از فرآیند تشخیصی استفاده شوند. ممکن است برای تکمیل پرسشنامه به فرد داده شود یا از او خواسته شود به سؤالات تشخیصی خاصی پاسخ دهد.
گاهی اوقات با اعضای نزدیک خانواده نیز مصاحبه می شود.
رد کردن سایر اختلالات
قبل از اینکه تشخیص داده شود، پزشک باید سایر اختلالاتی را که می تواند باعث بروز علائمی مشابه علائم اختلال شخصیت اسکیزوتایپال در فرد شود را رد کند. اسکیزوفرنی ، اختلال دوقطبی ، اختلالات روان پریشی، اختلالات عصبی رشدی و سایر اختلالات شخصیتی ممکن است با اختلال شخصیت اسکیزوتایپال اشتباه گرفته شوند زیرا ویژگی های مشترک خاصی دارند.
درمان اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
مانند سایر اختلالات شخصیت ، هیچ درمانی برای اختلال شخصیت اسکیزوتایپال وجود ندارد. مانند تمام اختلالات شخصیت، علائم احتمالاً در تمام طول زندگی باقی می مانند. اما این بدان معنا نیست که نمی توانید شدت علائم را کاهش دهید یا عملکرد خود را بهبود بخشید.
بیش از نیمی از افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال ممکن است سابقه حداقل یک دوره افسردگی را داشته باشند. گاهی اوقات، افراد به جای علائم مربوط به اختلال شخصیت خود، به دنبال درمان افسردگی خود هستند.
درمان اختلال شخصیت اسکیزوتایپال ممکن است شامل ترکیبی از روان درمانی و دارو باشد.
روان درمانی ممکن است شامل درمان شناختی-رفتاری برای رسیدگی به الگوهای تفکر تحریف شده و آموزش مهارت های اجتماعی خاص باشد. همچنین ممکن است به رفع رفتار مشکل ساز کمک کند.
خانواده درمانی همچنین ممکن است برای کمک به اعضای خانواده در درک علائم و کمک به همه افراد برای برقراری ارتباط بهتر و حمایت از فرد استفاده شود.
در حالی که داروی خاصی برای درمان اختلال شخصیت اسکیزوتایپال استفاده نمی شود، ممکن است از داروها برای رفع افسردگی، اضطراب یا علائم روان پریشی استفاده شود. برخی از داروها ممکن است تفکر تحریف شده را کاهش دهند.
مقابله
تجربیات مثبت زندگی می تواند کلیدی برای مقابله با اختلال شخصیت اسکیزوتایپال باشد. ایجاد روابط – حتی اگر انجام آن دشوار باشد – می تواند ناراحتی مرتبط با اختلال شخصیت اسکیزوتایپال را کاهش دهد.
علاوه بر این، احساس موفقیت نیز می تواند علائم را کاهش دهد. به دست آوردن شغل، داوطلب شدن، رفتن به مدرسه یا شرکت در فعالیت های اجتماعی می تواند مفید باشد.
سخن پایانی
اگر مشکوک به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال هستید، با پزشک خود صحبت کنید. یک متخصص پزشکی می تواند شما را برای ارزیابی و درمان به یک روانپزشک ارجاع دهد. دریافت حمایت و درمان مناسب، کلید زندگی خوب با اختلال شخصیت اسکیزوتایپال است.