چگونه از نظریه شناختی برای درمان اختلالات روانپزشکی استفاده می شود؟

نظریه شناختی

نظریه شناختی رویکردی به روانشناسی است که سعی می کند رفتار انسان را با درک فرآیندهای فکری شما توضیح دهد.  برای مثال، یک درمانگر از اصول نظریه شناختی استفاده می کند که به شما یاد می دهد چگونه الگوهای فکری ناسازگار را شناسایی کنید و آنها را به الگوهای سازنده تبدیل کنید.

در یک نگاه

تئوری شناختی بر این تمرکز دارد که چگونه افکار منجر به احساسات، اضطراب ها و رفتارها می شود. افکار تحریف شده یا منفی می توانند در رفتارهای ناسازگار و پریشانی عاطفی نقش داشته باشند. هدف اساسی نظریه شناختی کمک به مردم برای درک این الگوهای فکری است تا بتوانند الگوهای غیر مفید را با الگوهای سالم تر و سازگارتر جایگزین کنند.

نظریه شناختی چگونه کار می کند

فرض تئوری شناختی این است که افکار، تعیین کننده اولیه احساسات و رفتار هستند. پردازش اطلاعات توصیف رایج این فرآیند ذهنی است. نظریه پردازان نحوه عملکرد ذهن انسان را با رایانه مقایسه می کنند.

نظریه ناب شناختی رفتارگرایی را به چالش می کشد ، رویکرد دیگری به روانشناسی، بر این اساس که رفتار پیچیده انسانی را به علت و معلول ساده تقلیل می دهد.

روند دهه های گذشته ادغام نظریه شناختی و رفتارگرایی در یک نظریه جامع شناختی- رفتاری (CBT) بوده است. این به درمانگران اجازه می دهد تا از تکنیک های هر دو مکتب فکری برای کمک به مراجعان برای دستیابی به اهداف خود استفاده کنند.

 درمان شناختی رفتاری (CBT) چیست؟

موارد استفاده برای نظریه شناختی

تئوری شناختی را می توان در درمان انواع مختلفی از شرایط سلامت روان استفاده کرد، از جمله:

استفاده از نظریه شناختی برای تغییر سوگیری ها

درمانگر شما بر تئوری شناختی تکیه می کند اگر شناسایی سوگیری های شناختی در افکار ناسازگار شما را به عنوان بخشی از برنامه درمانی شما برجسته کند . به عنوان مثال، دو نوع سوگیری شناختی که در درمان اضطراب مورد توجه قرار می گیرد عبارتند از:

سوگیری توجه

سوگیری توجه به این معنی است که وقتی شما محرک اضطراب خود را تجربه می کنید، به جای سیگنال های مثبت به سیگنال های منفی توجه کنید. به عنوان مثال، اگر از سخنرانی در جمع ترس دارید، به جای اینکه به دنبال چهره های خندان باشید، فقط با حالات چهره ای که آنها را تهدیدکننده می بینید به مخاطبان نگاه می کنید.

سوگیری تفسیری

سوگیری تفسیر، همانطور که از نام آن پیداست، به تفسیر نادرست اطلاعات اشاره دارد. در تریبون، ممکن است فکر کنید که یکی از مخاطبان با حالت چهره منفی، بازتابی از احساس آنها نسبت به شما در زمانی است که واقعاً خسته هستند.

نمونه هایی از نظریه شناختی

انواع مختلفی از نظریه های شناختی نیز وجود دارد که اغلب برای توضیح جنبه های شناخت انسان استفاده می شود.

نظریه شناختی اجتماعی

نظریه شناختی اجتماعی زیرمجموعه ای از نظریه شناختی است. درمانگران از آن برای درمان فوبیا و سایر اختلالات روانی استفاده می کنند. در درجه اول بر روش هایی متمرکز است که ما الگوبرداری از رفتار دیگران را یاد می گیریم .

کمپین های تبلیغاتی و موقعیت های فشار همسالان نمونه های خوبی هستند.

نظریه یادگیری شناختی

این نظریه بر این تمرکز دارد که چگونه افراد با یادگیری اطلاعات جدید و کسب مهارت ها به طور فعال با تفکر و حل مسئله درگیر می شوند. این رویکرد فرض می‌کند که افراد زمانی به دنبال اطلاعات هستند و بهترین یادگیری را می‌گیرند که از توانایی‌های تفکر خود برای کشف چیزها در مقابل یادگیری فقط از طریق حفظ و تکرار استفاده کنند.

تکنیک های مبتنی بر نظریه شناختی

تعدادی از تکنیک های درمانی مهم که برای درمان انواع مختلف بیماری های روانی استفاده می شود بر اساس نظریه شناختی است. برخی از این موارد عبارتند از:

بازسازی شناختی

هر سه نوع فوبیا در گروه بزرگتری از مسائل روانشناختی به نام اختلالات اضطرابی قرار می گیرند که شایع ترین نوع اختلال روانپزشکی است.

بازسازی شناختی ، بر اساس نظریه شناختی، بخشی از یک برنامه درمانی موثر برای اختلال اضطراب است. این شامل درمانگر می شود که از شما سؤال می پرسد، به شما کمک می کند تا پاسخ ها را تجزیه و تحلیل کنید تا درک خود را از اضطراب خود افزایش دهید، و به شما در «بازنویسی» افکار ناسازگارتان کمک می کند.

رویکرد اساسی برای بازسازی شناختی ارائه شده توسط نظریه‌پرداز برجسته شناختی کریستین آ. پادسکی، دکترا، توصیه می‌کند که درمانگر شما چهار مرحله اساسی را با شما طی کند:

  1. سوالاتی بپرسید تا زمانی که احساس اضطراب می کنید، “گفتگوی با خود” در سرتان اتفاق می افتد و سپس یک بحث را تسهیل کنید تا بررسی کنید که آیا آنچه فکر می کنید درست است یا خیر.
  2. با گوش همدلانه و پذیرش بی قید و شرط به آنچه می گویید گوش دهید.
  3. از شما بخواهد که نکات اصلی جلسه را خلاصه کنید تا آنچه را که یاد گرفته اید تقویت کنید و به آنها اجازه دهید هرگونه سوء تفاهم را برطرف کنند.
  4. از خود سؤالاتی بپرسید که به شما امکان می دهد دیدگاه جدید و واقعی تر از اضطراب خود را ترکیب و تجزیه و تحلیل کنید تا بتوانید الگوهای فکری خود را بازسازی کنید.

چارچوب بندی مجدد شناختی

در حالی که بازسازی شناختی به طور معمول با راهنمایی یک درمانگر انجام می شود، چارچوب بندی مجدد شناختی تکنیک مشابهی است که می توانید به تنهایی از آن استفاده کنید. 

وقتی درگیر افکار منفی هستید، سعی کنید کادر یا لنزی را که از طریق آن موقعیت را می بینید، تغییر دهید. از خود بپرسید که آیا چیزی که به آن فکر می کنید واقع بینانه است یا خیر، و راه های دیگری را در نظر بگیرید که می توانید موقعیت را مشاهده کنید.

قرارگیری در معرض

قرارگیری در معرض شامل مواجهه با منبع ترس یا اضطراب شماست. در طول درمان، افراد به آرامی در معرض چیزهایی قرار می گیرند که از آنها می ترسند. در عین حال، آنها ممکن است تکنیک های آرام سازی و مهارت های مقابله ای را تمرین کنند که به آنها کمک می کند تا احساسات ترس و اضطراب خود را مدیریت کنند.

با گذشت زمان، قرارگیری در معرض می تواند به افراد کمک کند تا کمتر بترسند و در مدیریت پاسخ های عاطفی خود اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند.

آزمایش های رفتاری

آزمایش‌های رفتاری تجربیاتی هستند که می‌توانند به افراد کمک کنند تا بررسی کنند که آیا افکار منفی یا غیر مفیدشان معتبر هستند. این فعالیت‌های برنامه‌ریزی‌شده به افراد اجازه می‌دهد در معرض موقعیت‌های اضطراب‌آور قرار بگیرند. این افراد را قادر می‌سازد تا صحت باورهای خود و مفید بودن روش‌های جدید تفکر و مهارت‌های مقابله‌ای را آزمایش کنند.

انواع درمان مبتنی بر نظریه شناختی

رویکردهای درمانی مختلف ریشه در نظریه شناختی دارند. درمان شناختی رفتاری (CBT) یکی از پرکاربردترین و معتبرترین روش‌های درمانی است. درمان های دیگری که از جنبه های نظریه شناختی استفاده می کنند عبارتند از:

  • درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)
  • درمان شناختی
  • رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT)
  • رفتار درمانی عاطفی منطقی (REBT)
  • درمان پردازش شناختی (CPT)
  • کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR)
  • درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT)
  • درمان از طریق مواجهه

سخن پایانی

نظریه شناختی نقش مهمی در درمان اختلالات سلامت روان دارد. بر اساس این نظریه، درک الگوهای فکری که بر نحوه تفکر و عمل افراد تأثیر می‌گذارند می‌تواند به تسکین پریشانی روانی و بهبود عملکرد کمک کند. بسیاری از انواع درمان از جمله رفتار درمانی شناختی، مواجهه درمانی و رفتار درمانی دیالکتیکی ریشه در تئوری شناختی دارند.

منبع

How Cognitive Theory Is Used to Treat Mental Health Conditions

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *