بحران میانسالی: علائم، علل و نکات مقابله ای

بحران میانسالی

با رسیدن به میانسالی از زندگی خود احساس نارضایتی می کنید؟ در مورد نشانه های بحران میانسالی، علل و چگونگی یافتن آرامش در این مرحله استرس زا از زندگی بیاموزید.

بحران میانسالی چیست؟

“میانسالی” تقریباً بین 40 تا 60 سالگی اتفاق می افتد، چند سال می دهد یا می گیرد. یکی از باورهای رایج در مورد این مرحله از زندگی این است که باید انتظار داشته باشید که در مورد هویت، انتخاب های زندگی و مرگ و میر خود با آشفتگی درونی روبرو شوید – به عبارت دیگر، یک بحران میانسالی.

الیوت ژاک، روانکاو، اصطلاح «بحران میانسالی» را در دهه 1960 ابداع کرد. ژاک خاطرنشان کرد که بیماران در اواسط تا اواخر 30 سالگی به نظر می رسید که در مواجهه با ایده مرگ و میر خود یک دوره افسردگی و تغییرات ناگهانی در سبک زندگی خود را پشت سر بگذارند. این ایده که بحران میانسالی یک قطعیت بیولوژیکی است گسترش یافت. امروزه، معمولاً با کلیشه های مردان میانسال که برای به دست آوردن حس جوانی، ماشین های شیک می خرند یا به ازدواج پایان می دهند، مرتبط است.

درست است که برخی از مطالعات نشان می دهد که با رسیدن افراد به میانسالی، رضایت و شادی از زندگی کاهش می یابد. اما توجه به این نکته مهم است که افت شادی همیشه زیاد نیست. و در برخی مطالعات، به نظر می‌رسد که رضایت افراد از زندگی با ورود به میانسالی افزایش می‌یابد و سپس با ورود به سال‌های آخر زندگی کاهش می‌یابد. بنابراین، برای بسیاری از مردم، «بحران» اصطلاح مناسبی برای توصیف تجربه میانسالی آنها نیست. در مطالعات، تنها حدود 10 تا 20 درصد از بزرگسالان ادعا می کنند که بحران میانسالی را تجربه کرده اند.

برخورد با بحران میانسالی

در حالی که ایده بحران میانسالی که یک واقعیت اجتناب ناپذیر است، اهمیت چندانی ندارد، برخی از ما با ورود به این سال ها با استرس های جدیدی مواجه می شویم. ممکن است از مسیر شغلی خود پشیمان شوید و در تله تصمیمات مالی خود احساس کنید، نگران کاهش توانایی های بدنی خود باشید یا از اهدافی که از دست داده اید ناراحت شوید.

برخی افراد نیز با رسیدن به میانسالی شاهد تغییر یا افزایش مسئولیت ها هستند. شما ممکن است مراقبت از یک والدین سالخورده را شروع کنید، یا مجبور شوید که مثلاً فرزندانتان مستقل تر شوند.

بسته به شرایط و دیدگاه شما، می تواند یک زمان استرس زا و گیج کننده باشد. اما میانسالی می تواند زمان رشد، ثبات و شادی نیز باشد. یادگیری علائم و علل بحران میانسالی می تواند به شما کمک کند تا راه های مقابله با استرس های رایجی که در این دوران از زندگی شما به وجود می آیند را شناسایی کنید و راه هایی برای پیشرفت و پیشرفت پیدا کنید.

نشانه های بحران میانسالی

شدت علائم بحران میانسالی می تواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. جنسیت همچنین می تواند در چگونگی بروز بحران میانسالی نقش داشته باشد. زنان ممکن است به احتمال زیاد دوره ای از خود اندیشی را پشت سر بگذارند زیرا از توجه به نیازهای دیگران به توجه به نیازهای خود دور می شوند. از سوی دیگر، مردان ممکن است بیشتر احساس کنند که تصمیمات گذشته آنها گزینه های آینده آنها را محدود کرده است.

در اینجا چند علامت وجود دارد که باید مراقب آنها بود:

اندوه و تاسف عمیق

شاید در مورد فرصت های از دست رفته در روابط یا شغل نشخوار فکر کنید. این منجر به نارضایتی عمیق از زمان حال و تمایل به نادیده گرفتن جنبه های خوب زندگی شما می شود.

بی قراری و خیال پردازی

ممکن است از کارهای روزمره خود، چه برنامه کاری یا سایر مسئولیت ها، احساس خستگی یا خستگی کنید. شاید شما شروع به خیال پردازی کنید که اگر مسیر شغلی متفاوتی را دنبال می کردید یا با شریک دیگری ازدواج می کردید، زندگی چگونه بود. میل به تغییر می تواند تمرکز بر آنچه در مقابل شماست را سخت کند.

تحریک پذیری

احساس اینکه تصمیمات گذشته شما را درگیر کرده یا پتانسیل شما را محدود کرده است، می تواند منجر به حملات ناگهانی عصبانیت شود . ممکن است از همسر، والدین سالخورده یا نزدیکترین دوستانتان به خاطر تخلفات جزئی عصبانی شوید.

نوستالژی

به جای تمرکز بر نکات مثبت زمان حال، شروع به ایده آل کردن سبک زندگی گذشته خود می کنید. شاید به یاد بیاورید که قبلا چقدر ورزشکار بوده اید یا حلقه اجتماعی شما در دانشگاه چقدر گسترده بوده است.

رفتار تکانشگرانه و اغراق آمیز

ممکن است شروع به خریدهای بزرگ کنید یا مصرف الکل و مواد مخدر را افزایش دهید تا با احساس نارضایتی کنار بیایید . برخی از افراد به دلیل بی حوصلگی یا استرس شروع به زیاده روی در خوردن غذا می کنند . هیچ یک از این رفتارها به طور کامل شما را راضی نمی کند، اما می تواند عواقب سلامتی داشته باشد.

تغییرات در میل جنسی

برخی از افراد افزایش میل جنسی را تجربه می کنند، در حالی که برخی دیگر تمایل به رابطه جنسی کاهش یافته اند. شما ممکن است به فکر خیانت باشید یا درگیر خیانت شوید زیرا در مورد رابطه فعلی خود شک دارید. افکار قرار گرفتن با فردی جوانتر ممکن است با ناامنی های شما در مورد پیری مرتبط باشد.

تغییرات در جاه طلبی

ممکن است ناگهان انگیزه ایجاد کنید که در زندگی خود تغییراتی ایجاد کنید، مانند نقل مکان به یک منطقه جدید، خرید خانه جدید یا دستیابی به موقعیت بالاتر در محل کار. این می تواند تلاشی برای تصحیح آنچه اکنون به عنوان “تصمیمات بد گذشته” تصور می کنید باشد. از سوی دیگر، وقتی شروع به زیر سوال بردن هدف زندگی خود می کنید، ممکن است انگیزه کمتری برای رسیدن به اهداف دیگر داشته باشید.

افتراق افسردگی و بحران میانسالی

برخی از این علائم ممکن است به راحتی با علائم افسردگی اشتباه گرفته شوند . دانستن تفاوت می تواند به شما در حل مشکل کمک کند.

افسردگی در مقابل بحران میانسالی
افسردگیبحران میانسالی
اختلال خلقی قابل تشخیص با فهرست مشخصی از معیارهای تشخیصییک وضعیت پزشکی یا روانپزشکی شناخته شده نیست
علائم می تواند در افراد در هر سنی از جمله نوجوانان و بزرگسالان رخ دهدعلائم در اواسط بزرگسالی رخ می دهد
اغلب توسط ترکیبی از عوامل بیولوژیکی، روانی و اجتماعی ایجاد می شودناشی از ارزیابی مجدد یک فرد از زندگی خود با افزایش سن است
علائم ممکن است پایدارتر یا شدیدتر باشنداحساس نارضایتی ممکن است در دوران میانسالی بیاید و از بین برود
درمان ممکن است شامل دارو، درمان و تغییر سبک زندگی باشدزمانی که احساس آرامش را در مسیر زندگی خود به دست آورید، علائم ممکن است فروکش کنند

علل بحران میانسالی

ایده بحران میانسالی ممکن است تا حدی یا بیشتر توسط دیدگاه‌های فرهنگی شکل گرفته باشد. شایان ذکر است که همه فرهنگ ها مفهوم بحران میانسالی یا حتی میانسالی را قبول ندارند.

با این حال، جامعه غربی تمایل دارد که پیری جسمانی را به صورت منفی ترسیم کند، در حالی که جوانی را تجلیل می کند. تاکید بیش از حد بر پیری و کاهش توانایی‌های جسمانی می‌تواند باعث شود که پیری دورنمای ترسناکی به نظر برسد. و یافتن محصولاتی که نویدبخش کاهش چین و چروک‌های «بدخیم» و موهای خاکستری باشند، کار سختی نیست، که به این معنی است که با افزایش سن، جذابیت کمتری خواهید داشت.

منفی بافی در مورد پیری ممکن است باعث شود که با رسیدن به میانسالی احساس ناامیدی یا کاهش عزت نفس کنید. ممکن است احساس کنید که مجبور هستید پیشرفت خود را در زندگی دوباره ارزیابی کنید یا این دوره زمانی را صرفاً یک گذار به دوران پیری بدانید.

البته، استرس‌ها یا عقب‌نشینی‌های بسیار ملموس در دوران بزرگسالی نیز می‌توانند باعث تشدید یا شروع بحران میانسالی شوند. این عوامل استرس زا می تواند شامل تغییراتی در سلامت جسمانی، روابط اجتماعی، شغل یا امور مالی شما باشد.

تغییرات فیزیکی

شاید شما مثل سابق نیستید. حتی ممکن است بیشتر مستعد ابتلا به بیماری ها باشید یا بیماری هایی مانند فشار خون بالا تشخیص داده شود . این تغییرات فیزیکی می تواند باعث شود که شما نسبت به آینده احساس ناامیدی یا ترس داشته باشید.

زنان یائسگی را تجربه خواهند کرد که با علائم مختلفی مانند گرگرفتگی، تغییرات خلق و خو و مشکل در خواب همراه است. همه اینها ممکن است به افزایش استرس کلی کمک کند.

مردان ممکن است با افزایش سن بیش از 30 یا 40 سال، کاهش تدریجی تستوسترون را تجربه کنند. با این حال، عواملی مانند بیماری، سوء مصرف الکل ، عوارض جانبی داروها، و افزایش چربی بدن نیز می توانند تستوسترون را کاهش دهند. تستوسترون پایین می تواند منجر به علائم ناراحت کننده ای مانند افسردگی، کاهش میل جنسی، اختلال نعوظ و مشکل در خواب شود .

تغییر پویایی خانواده

در میانسالی، بسیاری از والدین سندرم آشیانه خالی را تجربه می کنند – احساس غم و اندوهی که فرزندانشان از خانه بیرون می روند. هنگامی که نقش خود را به عنوان والدین ارزیابی می کنید و دوباره روی خود تمرکز می کنید، ممکن است احساس تنهایی یا احساس پوچی کنید.

همچنین ممکن است تغییراتی را در روابط خود با والدین خود تجربه کنید. ایفای نقش مراقبتی برای والدین سالخورده می تواند از نظر جسمی و روحی استرس زا باشد. و مرگ یک پدر و مادر می تواند فوق العاده دلخراش باشد.

طلاق رویداد دیگری است که ممکن است به یک میانسالی آشفته کمک کند. جدایی از یک شریک طولانی مدت می تواند منجر به احساسات متناقضی مانند غم و اندوه، عصبانیت و سردرگمی شود. اگر بچه دارید، طلاق نیز می تواند پویایی خانواده شما را پیچیده کند.

تغییرات شغلی

یک نظرسنجی در سال 2019 توسط Indeed نشان داد که به طور متوسط ​​افرادی که شغل خود را تغییر می دهند در 39 سالگی این کار را انجام می دهند. بسیاری از افراد با وارد شدن به میانسالی مسئولیت های کاری جدید را انجام می دهند. اگر شغل خود را تغییر ندهید، ممکن است در شغل فعلی خود به موقعیت های بالاتری برسید. حتی اگر آن موقعیت‌ها دستمزد بالاتری ارائه دهند، مسئولیت‌های جدیدی به همراه خواهند داشت که استرس شما را افزایش می‌دهد .

سایر بزرگسالان میانسال متوجه می شوند که حرفه آنها در حال سقوط است. تکرار در کارهای روزانه ممکن است به عدم رضایت در محل کار کمک کند.

تغییرات در وضعیت مالی

بسیاری از رویدادهای ذکر شده می توانند بر ثبات مالی شما تأثیر بگذارند . ممکن است نیاز داشته باشید که به عنوان مراقب والدین خود پول بیشتری خرج کنید. یا شاید تغییر شغل مستلزم کاهش هزینه های خود باشد. از دست دادن شغل و تغییرات ناگهانی در بازار کار نیز می تواند باعث فشار مالی در زمانی شود که احساس می کنید باید امنیت بیشتری داشته باشید.

اگر فرزندان بزرگسالی دارید که مشکلات مالی را تجربه می کنند، ممکن است با استرس بیشتری دست و پنجه نرم کنید. تحقیقات نشان می دهد که والدین میانسال زمانی که به نظر می رسد آینده اقتصادی فرزندانشان در خطر است، اضطراب و خلق افسرده را افزایش می دهند.

ناملایمات دوران کودکی به عنوان یک عامل خطر

برخی از تجربیات دوران کودکی می تواند خطر عواقب سلامتی را حتی با رسیدن به بزرگسالی افزایش دهد. این عوامل سلامتی ممکن است میانسالی شما را استرس زاتر کند و به احساس بحران کمک کند.

به عنوان مثال، تجربه مرگ والدین در کودکی می تواند احتمال افسردگی را در آینده افزایش دهد. بزرگ شدن در فقر ممکن است خطر ابتلا به استرس مزمن و بیماری قلبی را در بزرگسالی افزایش دهد. رفتار بد والدینتان یا دیدن طلاق آنها می تواند اثرات منفی مشابهی داشته باشد.

با این حال، این عواقب در سنگ تمام نمی شود. استراتژی‌های مقابله‌ای مختلف می‌توانند به شما در مدیریت عوامل استرس‌زای میانسالی و همچنین مشاهده تفسیرهای اغلب منفی جامعه گذشته از روند پیری کمک کنند.

راهنمایی در مورد بحران میانسالی 1: تغییر را بپذیرید

تغییر با افزایش سن اجتناب ناپذیر است و صلح با آن برای یافتن رضایت در بزرگسالی حیاتی است. رویکرد تطبیقی ​​به زندگی به شما کمک می کند تا خود را با تغییرات سازگار کنید و انعطاف پذیری عاطفی را پرورش دهید.

احساسات خود را تصدیق کنید . سرکوب احساسات می تواند به استراتژی های مقابله ای ناسالم و افزایش استرس منجر شود. به جای دفن کردن احساسات خود، راه هایی برای پردازش آنها پیدا کنید. خواه از طلاق احساس ناامیدی و سردرگمی می کنید یا از نظر مالی تحت فشار هستید، احساسات خود را در یک دفتر یادداشت کنید. . یک دوست قابل اعتماد همچنین می تواند به عنوان یک خروجی برای احساسات باشد.

شرایطی را که خارج از کنترل شما هستند شناسایی و بپذیرید . اگر از موقعیتی احساس استرس می کنید، این سوال را مطرح کنید که آیا کاری برای تغییر آن می توانید انجام دهید. محدودیت های خود را بپذیرید و سعی کنید تمرکز خود را به چیزهایی محدود کنید که در کنترل شما هستند. به عنوان مثال، به جای اینکه به این واقعیت بپردازید که فرزندان شما مستقل تر می شوند و از خانه دور می شوند، راه هایی را برای گسترش دایره اجتماعی خود در نظر بگیرید.

در موقعیت های جدید راحت شوید . احساس غرق شدن در تغییرات بزرگ و نقش های جدید آسان است. برای ترسیم مسیر پیش رو و تقسیم چالش های بزرگ به مراحل کوچک، وقت بگذارید. شاید شما در حال قدم گذاشتن در نقش مراقبت از یک پدر پیر هستید. با تهیه فهرستی از کارهایی که او فوراً به کمک نیاز دارد، شروع کنید. هنگامی که در انجام آن وظایف راحت شدید، می توانید به تدریج فهرست خود را گسترش دهید.

نکته 2: حس هدف را حفظ کنید

موقعیت‌هایی مانند طلاق، از دست دادن شغل یا یک لانه خالی ممکن است باعث شود که با رسیدن به میانسالی به دنبال احساس هدف باشید. ممکن است وسوسه انگیز باشد که به این نتیجه برسیم که بهترین سال های شما پشت سر گذاشته اند. با این حال، این احساس نباید درست باشد. از پیشنهادات زیر برای یافتن معنی در میانسالی و بعد از آن استفاده کنید.

چیز جدیدی را امتحان کنید . با یک سرگرمی جدید، مانند عکاسی یا نوشتن خلاق، آزمایش کنید. یا خود را با یک کلاس زبان خارجی به چالش بکشید. انجام این کار به تیز نگه داشتن مغز شما کمک می کند ، دایره اجتماعی خود را گسترش می دهد و به زندگی شما هدف جدیدی می بخشد. شما مجبور نیستید خود را به تجربیات مهارت افزایی محدود کنید. کاوش در مکان‌های جدید نیز می‌تواند استفاده مفیدی از زمان شما باشد. بازدید از پارک‌های محلی و نمایشگاه‌های هنری را در نظر بگیرید یا برای سفرهای طولانی‌تر به مکان‌های خارجی برنامه‌ریزی کنید.

علایق قدیمی را درگیر کنید کمی وقت بگذارید و در مورد علایق گذشته و سرگرمی های نادیده گرفته شده فکر کنید. ممکن است بخواهید دوباره به بازیگری، نقاشی، بولینگ یا فعالیت دیگری که قبلاً از آن لذت می بردید بازگردید. این یک راه خوب برای ایجاد حس هدفمندی، افزایش عزت نفس و ملاقات با دوستان جدید است .

فعالیت های اجتماعی را در آغوش بگیرید . داوطلبانه راهی برای معنا بخشیدن به زندگی شما، افزایش شادی و بهبود سلامت روان با ورود به میانسالی است. به دنبال دلایلی باشید که برای شما مهم هستند و فرصت هایی را برای استفاده مناسب از مهارت های خود جستجو کنید. شما ممکن است تصمیم بگیرید که در یک برنامه جوانان راهنمایی شوید، برای مثال، در طراحی صحنه برای اجرای محلی کمک کنید، یا یک جشنواره فرهنگی را سازماندهی کنید.

نکته 3: مراقبت از خود را در اولویت قرار دهید

میانسالی احتمالاً تغییراتی را در بدن، عادات خواب و رابطه با غذا ایجاد می کند. شاید سخت‌تر به خواب بروید یا با همان سرعت بدوید. به جای اینکه از این تغییرات دلسرد شوید، مهم است که کمی زمان اضافی را به ایجاد و حفظ عادات سالم اختصاص دهید. برای استفاده از نکات زیر هرگز دیر نیست. [ بیشتر بخوانید: بهداشت خواب]

اهداف ورزشی واقع بینانه تعیین کنید

اگر هرگز فردی فعال نبودید، آهسته شروع کنید و به تدریج شدت تمرینات خود را افزایش دهید. شما مجبور نخواهید بود با آسیب های گذشته ناشی از ورزش مبارزه کنید، و این می تواند یک مزیت بزرگ باشد. اگر در جوانی ورزشکار بودید، به یاد داشته باشید که اهداف و انتظارات واقع بینانه را تعیین کنید. عادت نکنید که توانایی های فعلی خود را با توانایی های گذشته خود مقایسه کنید. در عوض، روی بهره‌مندی از مزایای ورزش تمرکز کنید :

  • عملکرد شناختی را بهتر می کند.
  • خطر اضطراب و افسردگی را کاهش می دهد.
  • خواب را بهبود می بخشد .
  • به کاهش وزن یا مدیریت کمک می کند.
  • خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی، دیابت نوع 2 و برخی سرطان ها را کاهش می دهد.
  • کاهش تراکم استخوان را کند می کند.
  • عضلات را تقویت می کند.

رژیم غذایی خود را دوباره ارزیابی کنید

با ورود به میانسالی، جایگزینی عادات بد غذایی با جایگزین های سالم تر از همیشه مهم است. کربوهیدرات های تصفیه شده را با غذاهای غلات کامل و همچنین میوه ها و سبزیجاتی که دارای فیبر فراوان هستند جایگزین کنید . به دنبال منابع سالم کلسیم و پروتئین برای حفظ استخوان ها و عضلات قوی باشید. مراقب رابطه خود با غذا باشید. حتی بزرگسالان میانسال ممکن است با مسائلی مانند خوردن احساسی در پاسخ به استرس و اختلالات خوردن در پاسخ به تصویر ضعیف بدن دست و پنجه نرم کنند.

به اندازه کافی بخوابید

شرایط سلامتی، تغییرات هورمونی و استرس‌های روزانه می‌تواند خواب هفت تا نه ساعت توصیه شده در شب را دشوار کند . اما این نباید مانع تلاش شما شود. اتاق خواب خود را تاریک، خنک و ساکت نگه دارید. آداب و رسوم قبل از خواب را آزمایش کنید، مانند خواندن کتاب یا حمام کردن آرامش بخش. آنچه به نظر می رسد برای شما بهترین کار را دارد یادداشت کنید. [ بیشتر بخوانید: بهداشت خواب ]

نکته 4: درک خود را از میانسالی و پیری تنظیم کنید

اگر منحصراً روی موارد منفی تمرکز کنید، دلایل زیادی برای نارضایتی در میانسالی پیدا خواهید کرد. اما به یاد داشته باشید که هر مرحله از زندگی با فراز و نشیب هایی همراه است. از استراتژی های زیر برای تغییر تمرکز خود به جنبه های مثبت میانسالی استفاده کنید.

قدردانی را تمرین کنید

آیا جنبه هایی از زندگی شما وجود دارد که آنها را بدیهی می دانید؟ برای قدردانی از افراد زندگی‌تان و شرایطی که در آن قرار دارید، وقت بگذارید. فهرستی از چیزهایی که به خاطر آنها سپاسگزار هستید تهیه کنید – طول عمر والدینتان، رشد فرزندانتان، شغلی باثبات، استقلال مالی.

به دستاوردهای خود نگاه کنید

برای برخی از افراد، میانسالی زمان تأمل در فرصت های از دست رفته است. با تهیه فهرستی از دستاوردهای خود با این افکار مقابله کنید. به موانعی که بر آنها غلبه کرده اید، افتخاراتی که به شما اعطا شده است یا تأثیر مثبتی که بر دیگران گذاشته اید فکر کنید. به جای پشیمانی خود، به تصمیمات عاقلانه و اقداماتی که انجام داده اید فکر کنید.

از خود بپرسید “چگونه رشد کرده ام؟” 

تحقیقات نشان می‌دهد که بسیاری از بزرگسالان میانسال خود را قاطع‌تر، مسئولیت‌پذیرتر و مستقل‌تر از خود جوان‌تر می‌دانند. علاوه بر این، خودآگاهی با افزایش سن کاهش می یابد. زمانی را برای قدردانی از رشد خود اختصاص دهید و در عین حال بپذیرید که هنوز جایی برای پیشرفت وجود دارد.

شکست‌ها را به عنوان فرصت‌هایی برای رشد در نظر بگیرید

چه خود را در بحبوحه بحران میانسالی در نظر بگیرید یا نه، در بزرگسالی انواع شکست‌ها را تجربه خواهید کرد. با این حال، وقتی با دیدی خوش بینانه به آن نگاه کنیم، شکست ها می توانند فرصت هایی برای یادگیری و رشد باشند. اگر احساس می‌کنید که حرفه‌تان در حال پیشرفت است، خود را به چالش بکشید تا مهارت‌هایی را ایجاد کنید که می‌توانید در یک شغل جدید یا موقعیت داوطلبانه استفاده کنید. اگر از بزرگ شدن دور کمر ناامید شده اید، آن را به عنوان انگیزه ای برای پذیرش اشکال جدید و هیجان انگیز فعالیت بدنی در نظر بگیرید.

چگونه به فردی که دچار بحران میانسالی است کمک کنیم؟

تماشای یک همسر یا شریک زندگی از طریق بحران میانسالی می تواند دشوار باشد. ممکن است بپرسید که آیا نقشی در ناراحتی آنها داشته اید یا خیر. یا ممکن است ترس داشته باشید که رابطه شما در خطر است زیرا شریک زندگی شما انتخاب های زندگی خود را دوباره ارزیابی می کند.

در پایان، شریک زندگی شما مسئول احساسات و اعمال خود در این دوران سخت است. با این حال، می توانید از مراحل زیر برای ارائه پشتیبانی استفاده کنید.

بدون قضاوت گوش کن 

شریک زندگی شما ممکن است بخواهد نارضایتی خود را در مورد فرصت های از دست رفته بیان کند یا نارضایتی خود را در مورد تغییرات در نقش های خانوادگی یا مالی ابراز کند . شنونده فعالی باشید، اما برای حل مشکلات آنها برای آنها تحت فشار نباشید. مشکلات آنها را به حداقل ندهید یا توصیه هایی را در قالب جملات “شما باید…” ارائه نکنید، مانند “شما فقط باید بیشتر ورزش کنید.”

پذیرای تغییرات احتمالی در رابطه خود باشید

شریک زندگی شما ممکن است بخواهد چیزهای جدیدی را در اتاق خواب امتحان کند تا علاقه او را به رابطه جنسی احیا کند. یا شاید آنها می خواهند تصمیم مالی بگیرند که می تواند بر بقیه اعضای خانواده تأثیر بگذارد. با آنها کار کنید تا مصالحه هایی را پیدا کنید که برای هر دوی شما راحت باشد.

مراقب علائم افسردگی باشید

بحران میانسالی و افسردگی علائم مشترکی دارند، از جمله مشکل در تمرکز، بی خوابی، تحریک پذیری و رفتار بی پروا. اگر علائم مداوم باشند و هر روز ظاهر شوند، احتمال افسردگی بیشتر است.

زمان بیشتری را با هم بگذرانید

در صورت امکان، سعی کنید به شریک زندگی خود بپیوندید زیرا آنها عادات مراقبت از خود را در خود گنجانده اند. ممکن است تصمیم بگیرید که با هم دوچرخه سواری کنید یا با هم کار کنید تا تصمیمات غذایی سالم تری بگیرید. شما همچنین می توانید در کشف سرگرمی های جدید به آنها بپیوندید، اما اگر آنها می خواهند این فعالیت ها را به تنهایی انجام دهند، به فضای آنها احترام بگذارید.

موفقیت را تأیید کنید و قدردانی خود را ابراز کنید .

به همسرتان اجازه دهید بداند که به دستاوردهای او افتخار می کنید و به دلایل خاصی که چرا از او قدردانی می کنید اشاره کنید. شاید آنها در کار عالی باشند یا مسئولیت های مراقبتی جدید خود را با ظرافت و شوخ طبعی انجام دهند. توجه آنها را به دلایلی جلب کنید که می توانند از پیشرفت خود در زندگی احساس غرور کنند.

همه افراد بحران میانسالی را تجربه نمی کنند، اما کسانی که تجربه می کنند می توانند از مهارت های مقابله و حمایت عاطفی شما بهره مند شوند. همه اینها نه تنها به آنها کمک می کند تا از بحران فعلی عبور کنند، بلکه به آنها کمک می کند تا بعداً در زندگی نیز رضایت داشته باشند.

منابع

Midlife Crisis: Signs, Causes, and Coping Tips

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *