
به دنبال تقویت خلق و خوی، مدیریت بهتر احساسات یا ایجاد انعطافپذیری هستید؟ این شش استراتژی تغییر دهنده زندگی برای بهبود سلامت روان و رفاه می تواند به شما نشان دهد که چگونه.
درک سلامت روان
سلامت روان شما بر نحوه تفکر، احساس و رفتار شما در زندگی روزمره تأثیر می گذارد. همچنین بر توانایی شما برای مقابله با استرس، غلبه بر چالش ها، ایجاد روابط و بهبودی از مشکلات و سختی های زندگی تأثیر می گذارد.
سلامت روان قوی فقط نبود مشکلات سلامت روان نیست. همچنین سلامت روانی یا عاطفی بسیار بیشتر از عاری بودن از افسردگی، اضطراب یا سایر مسائل روانی است. سلامت روان به جای فقدان بیماری روانی به وجود ویژگی های مثبت اشاره دارد.
افرادی که از نظر روانی سالم هستند:
- یک حس رضایت.
- شوق زندگی و توانایی خندیدن و تفریح.
- توانایی مقابله با استرس و غلبه بر مشکلات.
- احساس معنا و هدف، هم در فعالیت ها و هم در روابطشان.
- انعطاف پذیری برای یادگیری مهارت های جدید و سازگاری با تغییرات.
- تعادل بین کار و بازی، استراحت و فعالیت و غیره.
- توانایی ایجاد و حفظ روابط رضایت بخش.
- اعتماد به نفس و عزت نفس بالا.
چه به دنبال کنار آمدن با یک مشکل خاص سلامت روان، مدیریت بهتر احساسات خود، یا صرفاً داشتن احساس مثبت و انرژی بیشتر، راههای زیادی برای کنترل سلامت روان خود وجود دارد – از امروز شروع میشود.
رابطه تاب آوری و سلامت روان
داشتن سلامت روانی قوی به این معنا نیست که هرگز اوقات بدی را پشت سر نمی گذارید یا مشکلات عاطفی را تجربه نمی کنید. همه ما از ناامیدی ها، از دست دادن ها و تغییرات عبور می کنیم. و در حالی که اینها بخش های عادی زندگی هستند، هنوز هم می توانند باعث غم و اندوه، اضطراب و استرس شوند. اما همانطور که افراد سالم از نظر جسمی بهتر میتوانند پس از بیماری یا آسیبدیدگی خود را نجات دهند، افرادی که از سلامت روانی قوی برخوردار هستند بهتر میتوانند از سختیها، آسیبها و استرس نجات پیدا کنند. این توانایی را تاب آوری می نامند .
افرادی که از نظر عاطفی و ذهنی انعطاف پذیر هستند، ابزارهایی برای کنار آمدن با شرایط سخت و حفظ دیدگاه مثبت دارند. آنها در مواقع بد و همچنین خوب متمرکز، انعطاف پذیر و سازنده می مانند. انعطاف پذیری آنها همچنین باعث می شود کمتر از تجربیات جدید یا آینده نامشخص بترسند. حتی زمانی که آنها بلافاصله نمی دانند چگونه یک مشکل حل می شود، امیدوارند که در نهایت راه حلی پیدا شود.
چگونه سلامت روان خود را بهبود دهیم؟
هر کسی ممکن است از مشکلات سلامت روانی یا عاطفی رنج ببرد – و اکثر ما در طول زندگی دچار این مشکل خواهیم شد. تنها در سال جاری، از هر پنج نفر ما یک نفر از یک اختلال روانی قابل تشخیص رنج میبرد. با این حال، علیرغم اینکه مشکلات سلامت روان چقدر رایج است، بسیاری از ما هیچ تلاشی برای بهبود وضعیت خود نمی کنیم.
ما پیامهای احساسی را که به ما میگویند اشتباه است نادیده میگیریم و سعی میکنیم با پرت کردن حواسمان یا خوددرمانی با الکل، مواد مخدر یا رفتارهای خود تخریبی، آن را سخت کنیم. ما مشکلاتمان را جمع می کنیم به این امید که دیگران متوجه نشوند. امیدواریم در نهایت شرایط خود به خود بهتر شود. یا ما به سادگی تسلیم می شویم – به خود می گوییم “همین طور که هستیم”.
خبر خوب این است: لازم نیست احساس بدی داشته باشید. روش هایی وجود دارد که می توانید برای بهبود خلق و خوی خود، انعطاف پذیرتر شدن و لذت بردن بیشتر از زندگی به کار بگیرید. اما همانطور که برای ایجاد و حفظ سلامت جسمانی نیاز به تلاش دارد، در مورد سلامت روان نیز چنین است. این روزها باید سختتر کار کنیم تا سلامت روانی قوی را تضمین کنیم، فقط به این دلیل که راههای زیادی وجود دارد که زندگی بر رفاه عاطفی ما تأثیر میگذارد.
چرا ما اغلب نیازهای سلامت روان خود را نادیده می گیریم؟
حتی در دنیای پیشرفته امروزی، بسیاری از ما اغلب تمایلی به رفع نیازهای سلامت روان خود نداریم – یا نمی توانیم. این می تواند از دلایل مختلفی ناشی شود، از جمله:
در برخی جوامع، مسائل روحی و روانی کمتر از مسائل جسمی مشروع تلقی می شود. آنها به عنوان نشانه ای از ضعف یا به نوعی تقصیر خود ما در نظر گرفته می شوند.
برخی افراد به اشتباه مشکلات سلامت روان را چیزی می دانند که ما باید بدانیم چگونه از آن خارج شویم. به خصوص مردان اغلب ترجیح میدهند احساسات خود را از بین ببرند تا اینکه به دنبال کمک باشند.
در دنیای پرشتاب ما، ما در جستجوی پاسخ های سریع و ساده برای مشکلات پیچیده وسواس هستیم. بهعنوان مثال ، ما بهجای تماس با افراد در دنیای واقعی، با بررسی اجباری رسانههای اجتماعی به دنبال ارتباط با دیگران هستیم. یا برای تقویت خلق و خو و کاهش افسردگی، ترجیح میدهیم یک قرص مصرف کنیم تا مشکلات اساسی را برطرف کنیم.
بسیاری از مردم فکر می کنند که اگر برای مشکلات روحی و روانی به دنبال کمک باشند، تنها گزینه های درمانی موجود دارو (که با عوارض جانبی ناخواسته همراه است) یا درمان (که می تواند طولانی و گران باشد) است. حقیقت این است که، هر مشکلی که دارید، گامهایی وجود دارد که میتوانید برای بهبود احساس و تجربه سلامت روانی و عاطفی بیشتر انجام دهید. و تو می توانی امروز شروع کنی!
ارتباط اجتماعی را در اولویت قرار دهید – به خصوص چهره به چهره
مهم نیست چقدر زمان برای بهبود سلامت روانی و عاطفی خود اختصاص می دهید، باز هم به همراهی دیگران نیاز خواهید داشت تا بهترین حالت را داشته باشید. انسان ها موجوداتی اجتماعی هستند که نیازهای عاطفی برای روابط و ارتباطات مثبت با دیگران دارند. قرار نیست ما در انزوا زنده بمانیم، چه رسد به اینکه رشد کنیم. مغز اجتماعی ما خواهان همراهی است – حتی زمانی که تجربه ما را نسبت به دیگران خجالتی و بی اعتماد کرده است.
چرا ارتباط چهره به چهره اینقدر مهم است؟
تماسهای تلفنی و شبکههای اجتماعی جای خود را دارند، اما هیچ چیز نمیتواند قدرت کاهش استرس و افزایش خلق و خوی زمان باکیفیت رو در رو با افراد دیگر را شکست دهد.
نکته کلیدی این است که با کسی که “شنونده خوبی” است، تعامل داشته باشید – شخصی که می توانید مرتباً با او صحبت کنید، بدون اینکه تصورات خود را در مورد اینکه چگونه باید فکر کنید یا احساس کنید، به شما گوش می دهد. یک شنونده خوب به احساسات پشت کلام شما گوش می دهد و حرف شما را قطع نمی کند، قضاوت نمی کند یا انتقاد نمی کند.
دست درازی نشانه ضعف نیست و شما را سربار دیگران نمی کند. اگر شما آنقدر به آنها اعتماد کنید که بتوانید به آنها اعتماد کنید، بیشتر مردم خوشحال می شوند. اگر احساس نمی کنید کسی را ندارید که به او مراجعه کنید، راه های خوبی برای ایجاد دوستی های جدید و بهبود شبکه پشتیبانی وجود دارد. در این بین، تعامل رودررو با آشنایان یا افرادی که در طول روز با آنها روبرو می شوید، مانند همسایه ها، افرادی که در صف صندوق یا اتوبوس هستند، یا شخصی که قهوه صبح شما را سرو می کند، هنوز هم مزایای زیادی دارد. تماس چشمی برقرار کنید و لبخند بزنید، یک احوالپرسی دوستانه یا صحبت های کوچک بکنید.
نکاتی برای ارتباط با دیگران و بهبود سلامت روان
اکنون با یک دوست یا یکی از عزیزان تماس بگیرید و ترتیب ملاقات را بدهید . اگر هر دوی شما زندگی پرمشغله ای دارید، به شما پیشنهاد دهید که با هم کار کنید یا ورزش کنید. سعی کنید آن را به یک گردهمایی منظم تبدیل کنید.
اگر احساس نمیکنید کسی را ندارید که تماس بگیرید، با آشنایان تماس بگیرید . بسیاری از افراد دیگر به اندازه شما از پیدا کردن دوستان جدید احساس ناراحتی می کنند – پس کسی باشید که یخ را می شکند. دوباره با یک دوست قدیمی ارتباط برقرار کنید، یک همکار را برای ناهار به بیرون دعوت کنید یا از همسایه بخواهید که برای صرف قهوه به شما ملحق شود.
از پشت صفحه تلویزیون یا کامپیوتر خود خارج شوید . ارتباط تا حد زیادی یک تجربه غیرکلامی است که شما را ملزم به ارتباط مستقیم با افراد دیگر می کند، بنابراین از روابط واقعی خود به نفع تعامل مجازی غافل نشوید.
وصال باشید به شبکهها، گروههای اجتماعی یا علاقهمندی خاص که به طور منظم ملاقات میکنند بپیوندید. این گروهها فرصتهای فوقالعادهای را برای ملاقات با افرادی با علایق مشترک ارائه میدهند.
از لبخند زدن و سلام دادن به غریبه هایی که با آنها سر راه می روید نترسید . ایجاد یک ارتباط برای هر دوی شما مفید است – و شما هرگز نمی دانید که ممکن است به کجا منجر شود!
فعال ماندن به همان اندازه که برای بدن مفید است برای مغز نیز مفید است
ذهن و بدن به طور ذاتی به هم مرتبط هستند. هنگامی که سلامت جسمانی خود را بهبود می بخشید، به طور خودکار رفاه روحی و روانی بیشتری را تجربه خواهید کرد. فعالیت بدنی همچنین اندورفین ها را آزاد می کند، مواد شیمیایی قدرتمندی که خلق و خوی شما را بهبود می بخشد و انرژی بیشتری را فراهم می کند. ورزش یا فعالیت منظم می تواند تأثیر زیادی بر مشکلات سلامت روانی و عاطفی داشته باشد ، استرس را کاهش دهد، حافظه را بهبود بخشد و به شما کمک کند بهتر بخوابید.
اما اگر از ورزش متنفر باشم چه؟
خب تو تنها نیستی کوبیدن وزنه در باشگاه یا دویدن روی تردمیل تصور همه افراد از یک زمان عالی نیست. اما برای بهره مندی از مزایای فعالیت بیشتر، لازم نیست که متعصب به تناسب اندام باشید . هنگام ناهار در یک پارک قدم بزنید، در یک مرکز خرید دارای تهویه مطبوع در حین خرید از ویترین، یک فریزبی با سگ پرتاب کنید، با موسیقی مورد علاقه خود برقصید، با بچه های خود بازی های ویدیویی مبتنی بر فعالیت انجام دهید، دوچرخه سواری کنید یا پیاده روی کنید تا به یک قرار ملاقات بروید. به جای رانندگی
تا زمانی که خیس عرق نشده اید یا هر درد عضلانی نداشته باشید، لازم نیست ورزش کنید. حتی مقادیر کم فعالیت بدنی می تواند تفاوت بزرگی در سلامت روانی و عاطفی شما ایجاد کند – و این چیزی است که می توانید همین الان در آن شرکت کنید تا انرژی و چشم انداز خود را تقویت کنید و به شما کمک کند تا حس کنترل را دوباره به دست آورید.
نکاتی برای شروع یک برنامه ورزشی
- در بیشتر روزها 30 دقیقه فعالیت داشته باشید. اگر راحت تر باشد، سه جلسه 10 دقیقه ای می تواند به همان اندازه موثر باشد. اکنون با پیاده روی یا رقصیدن با آهنگ مورد علاقه شروع کنید.
- ورزش های موزون را امتحان کنید که هم دست و هم پاهای شما را درگیر می کند، مانند راه رفتن، دویدن، شنا کردن، وزنه زدن، هنرهای رزمی یا رقصیدن.
- یک عنصر تمرکز حواس را به تمرینات خود اضافه کنید. به جای تمرکز بر افکارتان، روی احساس بدنتان در حین حرکت تمرکز کنید – اینکه چگونه پاهایتان با زمین برخورد می کند، مثلاً ریتم تنفستان یا احساس باد روی پوستتان.
یاد بگیرید چگونه سطح استرس خود را کنترل کنید؟
استرس تلفات سنگینی بر سلامت روانی و عاطفی می گذارد، بنابراین مهم است که آن را تحت کنترل داشته باشید. در حالی که نمی توان از همه عوامل استرس زا اجتناب کرد، استراتژی های مدیریت استرس می تواند به شما کمک کند اوضاع را به تعادل برگردانید.
با یک چهره دوستانه صحبت کنید.
تعامل اجتماعی چهره به چهره با کسی که به شما اهمیت می دهد، موثرترین راه برای آرام کردن سیستم عصبی و کاهش استرس است. تعامل با شخص دیگری می تواند به سرعت واکنش های استرس زای آسیب رسان مانند «جنگ یا گریز» را مهار کند. همچنین هورمون های سرکوب کننده استرس را ترشح می کند، بنابراین حتی اگر نتوانید خود موقعیت استرس زا را تغییر دهید، احساس بهتری خواهید داشت.
توسل به حواس خود .
آیا گوش دادن به یک آهنگ نشاط آور باعث ایجاد آرامش در شما می شود؟ یا بوی قهوه آسیاب شده یا عطر مورد علاقه؟ یا شاید فشار دادن یک توپ استرس به سرعت کار می کند تا شما را متمرکز کند؟ هر کس به ورودی حسی کمی متفاوت پاسخ می دهد ، بنابراین از هم اکنون شروع به آزمایش کنید تا بهترین کار را برای شما پیدا کنید. هنگامی که متوجه شدید که سیستم عصبی شما چگونه به ورودی های حسی واکنش نشان می دهد، می توانید بدون توجه به مکان و زمان استرس خود را به سرعت آرام کنید.
اوقات فراغت را در اولویت قرار دهید .
بدون هیچ دلیلی در فعالیت های مورد علاقه خود شرکت کنید، جز اینکه احساس خوبی به شما می دهند. به یک فیلم خنده دار بروید، در ساحل قدم بزنید، به موسیقی گوش دهید، یک کتاب خوب بخوانید یا با یک دوست صحبت کنید. انجام کارها فقط به این دلیل که سرگرم کننده هستند، زیاده خواهی نیست. بازی یک ضرورت سلامت عاطفی و روانی است.
برای تفکر و قدردانی وقت بگذارید .
به چیزهایی فکر کنید که برای آنها سپاسگزار هستید. وساطت کنید، دعا کنید، از غروب آفتاب لذت ببرید، یا به سادگی به چیزهایی که در طول روزتان خوب، مثبت و زیبا هستند توجه کنید.
تمرین تمدد اعصاب را انجام دهید .
در حالی که ورودی حسی میتواند استرس را در لحظه کاهش دهد، تکنیکهای تمدد اعصاب میتوانند به کاهش سطح کلی استرس شما کمک کنند – اگرچه احتمالاً برای یادگیری مؤثر زمان بیشتری میبرند. یوگا، مدیتیشن تمرکز حواس، تنفس عمیق یا آرام سازی پیشرونده عضلانی می تواند استرس را مهار کند و ذهن و بدن شما را به حالت تعادل بازگرداند.
برای رهایی از استرس، احساسات خود را مدیریت کنید
درک و پذیرش احساسات خود – به ویژه آن احساسات ناخوشایند که بسیاری از ما سعی می کنیم نادیده بگیریم – می تواند تفاوت زیادی در توانایی شما برای مدیریت استرس و ایجاد تعادل در خلق و خوی شما ایجاد کند.
برای حمایت از سلامت روان بهتر و قوی از یک رژیم غذایی سالم برای مغز استفاده کنید
مگر اینکه در گذشته سعی کرده باشید رژیم غذایی خود را تغییر دهید، ممکن است ندانید که چقدر از آنچه می خورید – و نمی خورید – بر طرز فکر و احساس شما تأثیر می گذارد. یک رژیم غذایی ناسالم می تواند بر مغز و خلق و خوی شما تأثیر بگذارد، خواب شما را مختل کند، انرژی شما را کاهش دهد و سیستم ایمنی بدن شما را ضعیف کند. برعکس، روی آوردن به یک رژیم غذایی سالم ، کم قند و غنی از چربیهای سالم، میتواند انرژی بیشتری به شما بدهد، خواب و خلق و خوی شما را بهبود بخشد و به شما کمک کند بهترین ظاهر و احساس خود را داشته باشید.
افراد بسته به ژنتیک و سایر عوامل سلامتی، نسبت به برخی غذاها کمی متفاوت واکنش نشان می دهند، بنابراین آزمایش کنید که چگونه غذایی که در رژیم غذایی خود می خورید یا از آن حذف می کنید، احساس شما را تغییر می دهد. بهترین مکان برای شروع این است که «چربیهای بد» را که میتوانند به خلق و خو و دیدگاه شما آسیب برسانند، حذف کنید و آنها را با « چربیهای خوب » جایگزین کنید که سلامت روان بهتر و سالمتری داشته باشید.
غذاهایی که بر خلق و خوی تأثیر منفی می گذارند
- کافئین
- الکل.
- چربی های ترانس یا هر چیزی که دارای روغن «تا حدی هیدروژنه» باشد.
- غذاهایی با سطوح بالای نگهدارنده های شیمیایی یا هورمون ها.
- تنقلات قندی.
- کربوهیدرات های تصفیه شده (مانند برنج سفید یا آرد سفید).
- غذای سرخ شده.
غذاهایی که خلق و خو را تقویت می کنند
- ماهی های چرب غنی از امگا 3 مانند سالمون، شاه ماهی، ماهی خال مخالی، آنچوی، ساردین، ماهی تن.
- مغزها مانند گردو، بادام، بادام هندی، بادام زمینی.
- آووکادوها.
- بذر کتان.
- لوبیا.
- سبزیجات برگدار مانند اسفناج، کلم پیچ، کلم بروکسل.
- میوه های تازه مانند زغال اخته.
در خواب کوتاهی نکنید – این مهمتر از آن چیزی است برای سلامت روان بهتر مهم است.
اگر زندگی پرمشغله ای دارید، کاهش خواب ممکن است یک حرکت هوشمندانه به نظر برسد. اما وقتی صحبت از سلامت روان بهتر شما می شود، خواب کافی یک ضرورت است، نه یک تجمل. رد کردن حتی چند ساعت از اینجا و آنجا می تواند بر خلق و خو، انرژی، وضوح ذهنی و توانایی شما برای کنترل استرس تأثیر بگذارد. و در طولانی مدت، از دست دادن خواب مزمن می تواند سلامتی و چشم انداز شما را خراب کند.
در حالی که بزرگسالان باید هفت تا نه ساعت خواب با کیفیت را در هر شب هدف قرار دهند ، اغلب غیرواقعی است که انتظار داشته باشیم در لحظه ای که دراز می کشید و چشمان خود را می بندید، خواب بیفتد. مغز شما به زمان نیاز دارد تا در پایان روز آرام شود. این بدان معناست که دو ساعت قبل از خواب، از تحریک صفحهنمایشها (تلویزیون، تلفن، تبلت، کامپیوتر) استراحت کنید، کار را کنار بگذارید و بحثها، نگرانیها یا طوفان فکری را به روز بعد موکول کنید.
نکاتی برای داشتن خواب بهتر
- اگر اضطراب یا نگرانی مزمن در شب بر افکار شما مسلط است، مراحلی وجود دارد که می توانید برای یادگیری نحوه توقف نگرانی انجام دهید .
- برای آرام کردن، آرام کردن ذهن و آماده شدن برای خواب، سعی کنید قبل از خواب یک حمام آب گرم بگیرید، با نور ملایم مطالعه کنید، به موسیقی آرام بخش گوش دهید یا یک تکنیک آرامش بخش را تمرین کنید .
- برای کمک به تنظیم ساعت داخلی بدن و بهینهسازی کیفیت خواب، برنامه خواب و بیداری منظمی را حتی در آخر هفتهها رعایت کنید.
- مطمئن شوید که اتاق خواب شما تاریک، خنک و ساکت باشد. پرده ها، ماشین های نویز سفید و فن ها می توانند کمک کنند.
برای داشتن سلامت روان بهتر، هدف و معنا را در زندگی پیدا کنید
هرکسی معنا و هدف را از راههای مختلف به دست میآورد که شامل سود بردن دیگران و همچنین خودتان است. ممکن است آن را راهی برای احساس نیاز، احساس خوبی نسبت به خود، هدفی که شما را به سمت آن سوق می دهد یا صرفاً دلیلی برای بلند شدن از رختخواب در صبح فکر کنید. از نظر بیولوژیکی، یافتن معنا و هدف برای سلامت مغز ضروری است زیرا می تواند به تولید سلول های جدید و ایجاد مسیرهای عصبی جدید در مغز کمک کند. همچنین می تواند سیستم ایمنی شما را تقویت کند، درد را کاهش دهد، استرس را کاهش دهد و انگیزه شما را برای پیگیری سایر مراحل برای بهبود سلامت روانی و عاطفی حفظ کند. به هر حال شما معنا و هدف زندگی را به دست می آورید، مهم است که آن را هر روز انجام دهید.
چه چیزی به شما معنا و هدف می دهد؟
کار جذابی که به خود و دیگران معنا می دهد. در فعالیتهایی شرکت کنید که خلاقیت شما را به چالش میکشد و به شما احساس بهرهوری میدهد، خواه بابت آن پول دریافت کنید یا نه. برخی از ایده ها عبارتند از باغبانی، طراحی، نوشتن، نواختن یک ساز یا ساختن چیزی در کارگاه شما.
روابط. گذراندن زمان با کیفیت در جایی که از خود به افرادی که برای شما مهم هستند، اعم از دوستان، نوهها یا بستگان مسن، میبخشید، میتواند از سلامت شما و آنها حمایت کند و در عین حال حس هدفمندی را نیز ایجاد کند.
مراقبت از حیوان خانگی. بله، حیوانات خانگی یک مسئولیت هستند، اما مراقبت از آنها باعث می شود احساس نیاز و دوست داشته باشید. هیچ عشقی به اندازه عشقی که یک حیوان خانگی می تواند بدهد وجود ندارد. حیوانات همچنین می توانند شما را برای ورزش از خانه خارج کنند و شما را در معرض افراد و مکان های جدید قرار دهند.
داوطلب شدن. همانطور که به سختی میخواهیم اجتماعی باشیم، ما نیز سخت میخواهیم به دیگران بدهیم. معنا و هدفی که از کمک به دیگران یا جامعه به دست میآید میتواند زندگی شما را غنی و گسترش دهد – و شما را شادتر کند. هیچ محدودیتی برای فرصت های داوطلبانه فردی و گروهی که می توانید کشف کنید وجود ندارد. مدارس، کلیساها، سازمانهای غیرانتفاعی و سازمانهای خیریه از همه نوع برای بقای خود به داوطلبان وابسته هستند.
مراقبت. مراقبت از والدین سالخورده، همسر معلول یا کودک مبتلا به بیماری جسمی یا روانی یک عمل محبت آمیز، عشق و وفاداری است – و می تواند به همان اندازه که چالش برانگیز باشد پاداش و معنادار باشد.
چه زمانی باید از متخصص کمک گرفت؟
اگر تلاشهای مداومی برای بهبود سلامت روانی و عاطفی خود انجام دادهاید و هنوز در خانه، محل کار یا روابط خود عملکرد مطلوبی ندارید، ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که به دنبال کمک حرفهای باشید. پیروی از این مراحل خودیاری همچنان برای شما مفید خواهد بود. در واقع، نظرات یک متخصص دلسوز اغلب میتواند به ما انگیزه دهد تا بهتر از خود مراقبت کنیم.