
نظریه سرشت شخصیت نشان می دهد که افراد دارای ویژگی های اساسی خاصی هستند و این قدرت و شدت آن ویژگی ها است که تفاوت های شخصیتی را توضیح می دهد. رویکرد ویژگی به شخصیت یکی از حوزه های نظری عمده در مطالعه شخصیت است . تئوری سرشت نشان می دهد که شخصیت های فردی از تمایلات گسترده تشکیل شده اند.
چهار نظریه شخصیت وجود دارد: نظریه سرشت آلپورت، مدل شخصیت 16 عاملی کتل، مدل سه بعدی آیزنک و مدل پنج عاملی شخصیت.
این مقاله به چگونگی تعریف ویژگی ها و نظریه های مختلف شخصیتی که ارائه شده است می پردازد.
سرشت چیست؟
سرشت یک ویژگی شخصیتی است که دارای سه معیار است: باید ثابت، پایدار و از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. بر اساس این تعریف، یک سرشت را می توان به عنوان یک ویژگی نسبتاً پایدار در نظر گرفت که باعث می شود افراد به شیوه های خاصی رفتار کنند.
روشی که روانشناسان در مورد شخصیت فکر کرده اند، از جمله اینکه چگونه سرشتها را تعریف می کنند، در طول زمان تکامل یافته است. بر خلاف بسیاری دیگر از نظریه های شخصیت، مانند نظریه های روانکاوانه یا انسان گرایانه ، رویکرد ویژگی به شخصیت بر تفاوت های بین افراد متمرکز است.
ترکیب و تعامل سرشتها مختلف شخصیتی را شکل می دهد که برای هر فرد منحصر به فرد است. تئوری سرشت بر شناسایی و اندازه گیری این ویژگی های شخصیتی فردی متمرکز است.
اگر کسی از شما بخواهد که شخصیت یک دوست صمیمی را توصیف کنید، چه چیزهایی می گویید؟ چند چیز که ممکن است به ذهن متبادر شود عبارتهای توصیفی مانند “خونگرم”، “مهربان” و “آرام” است. همه اینها نشان دهنده سرشتها هستند.
نظریه سرشت آلپورت
اولین نظریه سرشت توسط روانشناس به نام گوردون آلپورت در سال 1936 ارائه شد. آلپورت دریافت که یک فرهنگ لغت به زبان انگلیسی حاوی بیش از 4000 کلمه است که ویژگی های شخصیتی مختلف را توصیف می کند . او این سرشتها را در سه سطح طبقه بندی کرد:
سرشتهای اصلی
آلپورت پیشنهاد کرد که سرشتها اصلی نادر و غالب هستند و معمولاً در اواخر زندگی ایجاد می شوند. آنها تمایل دارند که یک شخص را به حدی تعریف کنند که نام آنها مترادف با شخصیت او شود. نمونه هایی از این عبارت عبارتند از: ماکیاولیستی، خودشیفتگی، دون ژوان، و مسیح وار.
سرشتهای مرکزی
این ویژگی های کلی پایه های شخصیتی اساسی را تشکیل می دهند. در حالی که ویژگیهای مرکزی به اندازه ویژگیهای اصلی غالب نیستند، ویژگیهای اصلی را توصیف میکنند که ممکن است برای توصیف شخص دیگری استفاده کنید. توصیف هایی مانند «هوشمند»، «صادق»، «خجالتی» و «مضطرب» از ویژگی های اصلی محسوب می شوند.
سرشتهای ثانویه
گاهی اوقات سرشتهای ثانویه به نگرش ها یا ترجیحات مربوط می شود. آنها اغلب فقط در شرایط خاص یا تحت شرایط خاص ظاهر می شوند. برخی از مثالها عبارتند از اضطراب صحبت کردن در جمع یا بیحوصلگی هنگام انتظار در صف.
مدل شخصیت 16 عاملی کتل
ریموند کتل ، نظریهپرداز سرشت ، تعداد ویژگیهای شخصیتی اصلی را از فهرست اولیه آلپورت که بیش از 4000 مورد بود، به 171 کاهش داد. او این کار را عمدتاً با حذف ویژگیهای غیرمعمول و ترکیب ویژگیهای مشترک انجام داد.
در مرحله بعد، کتل نمونه بزرگی از افراد را برای این 171 ویژگی مختلف رتبه بندی کرد. او با استفاده از یک تکنیک آماری به نام تحلیل عاملی، اصطلاحات نزدیک به هم را شناسایی کرد و در نهایت فهرست خود را به 16 ویژگی کلیدی شخصیت کاهش داد. از جمله آنها تسلط، کمال گرایی، استدلال و اتکا به نفس است.
به گفته کتل، این 16 ویژگی سرچشمه همه شخصیت های انسان است. او همچنین یکی از پرکاربردترین ارزیابی های شخصیتی را توسعه داد. پرسشنامه 16 عامل شخصیت.
3 بعد شخصیت آیزنک
روانشناس بریتانیایی هانس آیزنک مدلی از شخصیت را بر اساس تنها سه ویژگی جهانی ایجاد کرد.
درونگرایی/برونگرایی
درونگرایی شامل هدایت توجه به تجربیات درونی است، در حالی که برونگرایی به تمرکز توجه به بیرون، روی افراد دیگر و محیط مربوط می شود. فردی که درون گرایی بالایی دارد ممکن است ساکت و محتاط باشد، در حالی که فردی با برون گرایی بالا ممکن است اجتماعی و برون گرا باشد.
روان رنجوری / ثبات عاطفی
این بعد نظریه سرشت آیزنک به بدخلقی در مقابل یکنواختی مربوط می شود. روان رنجورخویی به تمایل فرد به ناراحتی یا هیجانی اشاره دارد، در حالی که ثبات به تمایل به ثابت ماندن عاطفی اشاره دارد.
روان پریشی
بعدها، آیزنک پس از مطالعه افراد مبتلا به بیماری روانی، بعد شخصیتی را که او آن را روانپریشی نامید، به نظریه سرشت خود اضافه کرد. افرادی که دارای این ویژگی هستند معمولا در مواجهه با واقعیت مشکل دارند و ممکن است ضد اجتماعی ، خصمانه، غیر همدل و دستکاری شوند.
مدل پنج عاملی شخصیت
هر دو نظریه کتل و آیزنک موضوع تحقیقات قابل توجهی بوده اند. این امر باعث شده است که برخی از نظریه پردازان بر این باور باشند که کتل بر روی بسیاری از ویژگی ها تمرکز کرده است، در حالی که آیزنک بر روی ویژگی های بسیار کمی تمرکز کرده است. در نتیجه، یک نظریه ویژگی جدید که اغلب به عنوان نظریه “پنج بزرگ” شناخته می شود ظهور کرد.
این مدل پنج عاملی شخصیت، پنج ویژگی اصلی را نشان میدهد که با یکدیگر تعامل دارند تا شخصیت انسان را شکل دهند. در حالی که محققان اغلب در مورد برچسب های دقیق برای هر بعد اختلاف نظر دارند، موارد زیر بیشتر توصیف می شوند:
- توافق پذیری : سطح همکاری و مراقبت از دیگران
- وظیفه شناسی : سطح تفکر و ساختار
- برونگرایی : سطح اجتماعی بودن و بیان عاطفی
- روان رنجوری : سطح ثبات خلق و خو و انعطاف پذیری عاطفی
- باز بودن : سطح ماجراجویی و خلاقیت
5 ویژگی بزرگ شخصیتی
نقد نظریه سرشت شخصیت
اکثر نظریه پردازان و روانشناسان موافق هستند که افراد را می توان بر اساس ویژگی های شخصیتی آنها توصیف کرد. با این حال، نظریه پردازان همچنان به بحث در مورد تعدادی از ویژگی های اساسی که شخصیت انسان را می سازند، ادامه می دهند. در حالی که نظریه سرشت دارای عینیتی است که برخی از نظریه های شخصیت فاقد آن هستند (مانند نظریه روانکاوی فروید)، اما دارای نقاط ضعفی نیز می باشد.
برخی از رایجترین انتقادها از نظریه سرشت بر این واقعیت متمرکز است که سرشتها اغلب پیشبینیکنندههای ضعیفی از رفتار هستند. در حالی که ممکن است یک فرد در ارزیابی یک ویژگی خاص امتیاز بالایی کسب کند، ممکن است همیشه در هر موقعیتی چنین رفتاری نداشته باشد. مشکل دیگر این است که تئوری های سرشت به چگونگی و چرایی ایجاد یا ظهور تفاوت های فردی در شخصیت نمی پردازند.
سخن پایانی
مطالعه شخصیت و اینکه چه چیزی هر فرد را شکل می دهد و بر آن تأثیر می گذارد بسیار جذاب است. کسانی که در این زمینه تحصیل می کنند نظرات متفاوتی دارند. با این حال، آنها یکدیگر را می سازند و نظریه پردازان تمایل دارند کار پیشینیان خود را اصلاح کنند، که در فعالیت های علمی رایج است.
آنچه مهم است درک این است که هرکسی ویژگی های شخصیتی متفاوتی دارد. هر یک از ما ویژگی های خاصی داریم که بر شخصیت ما غالب است، همراه با ویژگی های بی شماری که می تواند در موقعیت های مختلف ایجاد شود. همچنین، ویژگی های ما می تواند در طول زمان تغییر کند و با تجربیات ما شکل بگیرد.
سوالات متداول
نظریه سرشت رهبری چیست؟
این نظریه بیان میکند که رهبران ویژگیهای خاصی دارند که غیر رهبران آنها را ندارند. برخی از این سرشتها بر اساس وراثت (سرشتها نوظهور) و برخی دیگر مبتنی بر تجربه (ویژگی های اثربخشی) هستند.
چه زمانی یک سرشت نهفته ظاهر می شود؟
بر اساس نظریه های نهفته سرشت ، این سرشتها در زمان تولد یا اندکی پس از آن وجود دارند. نمونه هایی از سرشتهای نهفته، آنهایی هستند که با بهره هوشی و تکانشگری مرتبط هستند .
محدودیت های نظریه سرشت چیست؟
شناسایی یک سرشت می تواند از محققی به محقق دیگر متفاوت باشد. این امر اندازه گیری سرشتها را هنگام اعمال این نظریه دشوار می کند. تئوری سرشت همچنین توضیح نمی دهد که چه چیزی باعث می شود افراد دارای یک ویژگی خاص در برخی موقعیت ها یک گونه رفتار کنند در حالی که در موقعیت های دیگر به گونه ای متفاوت رفتار کنند.
چرا نظریه سرشت مهم است؟
نظریه سرشت شخصیت به افراد راهی برای مفهوم سازی جنبه های مختلف شخصیت ارائه می دهد. این می تواند به محققان اجازه دهد تا ویژگی های مختلف، از جمله نحوه تعامل و تأثیر آنها بر رفتار را بررسی کنند. همچنین میتواند به روانشناسان کمک کند تا ارزیابیهایی را ایجاد کنند که به متخصصان سلامت روان اجازه میدهد مسائلی را که ممکن است افراد با آن مواجه هستند، بهتر درک کنند.