ترومای خیانت حالت عاطفی را توصیف می کند که فرد پس از نقض اعتماد، توسط افراد یا نهادهایی که در زندگی آنها مهم هستند، تجربه می کند.
این نوع تروما معمولاً به شخصیت‌های اولیه دلبسته مانند والدین، مراقب یا سایر روابط مهم از دوران کودکی مربوط می‌شود . سابرینا رومانوف ، روانشناس، روانشناس بالینی و استاد دانشگاه یشیوا، می گوید: در بزرگسالی، این تمایل در بین زوج عاشقانه تکرار می شود.
این مقاله به بررسی علل، علائم، و تأثیر ضربه های ناشی از خیانت، و همچنین برخی مکانیسم های مقابله ای می پردازد که ممکن است مفید باشد.
خاستگاه نظریه ترومای خیانت
تئوری ترومای خیانت در سال 1991 توسط جنیفر فرید، دکترا، محقق، نویسنده و مربی روانشناسی آمریکایی ارائه شد.
بر اساس این تئوری، شخصی ممکن است آسیب خیانت را تجربه کند زمانی که:
- آنها گاهی اوقات به خاطر امنیت فیزیکی یا جان خود وحشت دارند.
- کسی که برای بقا به او وابسته است، مانند والدین یا مراقبی که برای غذا، سرپناه و سایر نیازهای اولیه به او تکیه می کنند، به آنها خیانت می کند.
این تئوری تجربیاتی مانند آزار جسمی، جنسی یا سادیستی در دوران کودکی توسط یک مراقب را به عنوان نمونه هایی از خیانت های آسیب زا فهرست می کند. خیانت می تواند باعث شود کودکان به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) مبتلا شوند، به خصوص اگر این حادثه باعث ترس زیادی شود.
این تئوری اشاره می کند که اگر کودک برای نیازهای روزانه و بقای خود به مراقب خود وابسته باشد، ممکن است احتمال بیشتری برای جلوگیری از سوء استفاده یا خیانت از ذهن خود و ایجاد فراموشی تجزیه ای ایجاد شود. مغز کودک اساساً خیانت را نادیده می گیرد تا رابطه خود را با مراقب خود حفظ کند و زنده بماند.
در غیر این صورت، اگر کودک خیانت را به طور معمول پردازش کند، ممکن است از مراقب خود دوری کند و از تعامل با او که می تواند بقای او را تهدید کند، دست بکشد.
تاثیر و علائم ترومای خیانت
در زیر، دکتر رومانوف تأثیر ضربه ناشی از خیانت و علائمی که ممکن است فرد در نتیجه آن تجربه کند را توضیح می دهد.
تاثیر ترومای خیانت
چیزی که ترومای خیانت را بسیار دردناک می کند این است که شخصی که مورد خیانت قرار می گیرد اغلب نمی تواند به سادگی رابطه خود را با مرتکب قطع کند.
در مورد والدین یا مراقبی که سوء استفاده می‌کند یا به گونه‌ای عمل می‌کند که به اعتماد کودک خیانت می‌کند، کودک همچنان به آنها وابسته می‌ماند، حتی اگر والدین دیگر قابل اعتماد یا ایمن نیستند. این یک رابطه پیچیده با چهره های دلبستگی اولیه ایجاد می کند که به طور همزمان آسیب و حمایت می کنند.
این کودکان ممکن است بزرگسالانی شوند که در نهایت با همسرخود رابطه برقرار می کنند که نیازهای آنها را به روش های آشنا نقض می کنند. به منظور آشتی دادن دو متضاد افرادی که آسیب و مراقبت می دهند، آنها تمایل دارند از پردازش رفتار آسیب رسان اجتناب کنند، رفتارهای ناسالم را عادی جلوه دهند، برای جبران خاطرات دردناک خیال پردازی بسازند یا حتی خود را سرزنش کنند.
در اصل، افرادی که ترومای خیانت را تجربه کرده اند، تمایل دارند که از تروما جدا شوند . به نوبه خود، آنها با پیامدهای تفکیک شدید احساسات، احساسات و واکنش های خود به آسیب دست و پنجه نرم می کنند. برای افراد معمول است که با مواد، غذا، روابط جنسی، یا سایر اشکال حواس پرتی خود درمانی کنند.
علائم ترومای خیانت
تروما ناشی از خیانت می تواند تأثیر شدیدی بر فرد داشته باشد و باعث شود علائم یا اختلالاتی مانند:
- اختلال استرس پس از سانحه
- افسردگی
- اضطراب
- گسستگی
- مشکل در تمرکز
- بی نظمی عاطفی
- مسائل مربوط به اعتماد و روابط
- دردهای جسمی و مشکلات گوارشی
- سوء مصرف مواد
- اختلال اشتها
علل ترومای خیانت
در زیر، دکتر رومانوف برخی از علل آسیب های ناشی از خیانت را در دوران کودکی و بزرگسالی توضیح می دهد.
ترومای دوران کودکی
آزار و اذیت تجربه شده در دوران کودکی یکی از شایع ترین علل آسیب های ناشی از خیانت است. این می تواند شامل آزار فیزیکی، جنسی، کلامی یا عاطفی باشد.
تروما در بزرگسالی
در بزرگسالی، ترومای خیانت معمولاً در روابط با زوج صمیمی تجربه می شود ، به خصوص اگر فردی در گذشته آسیب دیده باشد. با این حال، افراد ممکن است آسیب خیانت را به دست دیگران مانند یک دوست نزدیک، همکار یا افراد دیگر در زندگی خود تجربه کنند.
همچنین ممکن است فردی خیانت نهادی را تجربه کند. زمانی رخ می‌دهد که مؤسسه‌ای که فردی به آن تکیه می‌کند، نتواند از اعمال نادرست افراد در چارچوب موسسه جلوگیری کند یا به درستی به آنها پاسخ دهد (به عنوان مثال، در موارد تجاوز جنسی در محل کار یا مدرسه).
ترومای خیانت در بزرگسالی می تواند شبیه به موارد زیر باشد:
- آزار جسمی، عاطفی، جنسی یا کلامی
- خیانت
- افشای مشکلات مالی یا بدهی قابل توجه
- انگیزه های پنهان یا سایر رفتارهای پنهانی
مقابله با ترومای خیانت
اگر ترومای خیانت را تجربه کرده اید، دکتر رومانوف مراحلی را پیشنهاد می کند که می تواند به شما در مقابله با آن کمک کند:
خیانت را بپذیرید: اولین قدم این است که بپذیرید چگونه به شما خیانت شده و آسیب دیده اید. با خود صادق باشید و تاثیر خیانت را بر رابطه و زندگی خود در نظر بگیرید.
احساسات خود را در یک دفترچه یادداشت بنویسید: ممکن است از طریق نوشتن احساسات خود در یک دفتر خاطرات تسکین پیدا کنید . این می تواند به شما کمک کند تا احساساتی را که تجربه می کنید شناسایی کنید و به جای سرکوب یا اجتناب از آنها، فضایی برای تأمل در آنها ایجاد کنید.
احساسات خود را پردازش کنید: مواجهه با آسیبی که در گذشته تجربه کرده اید می تواند احساسات زیادی از جمله غم، ترس، خشم، پشیمانی، سوگ و اضطراب را ایجاد کند. پردازش این احساسات بسیار مهم است تا بتوانید درمان را شروع کنید.
بیشتر بخوانید: اختلال استرس پس از سانحه
به دنبال حمایت یا درمان باشید: همچنین کمک گرفتن از طریق صحبت با یک دوست یا درمانگر مفید است. افرادی که ترومای خیانت را تجربه کرده اند اغلب احساس می کنند که فقط می توانند به خودشان تکیه کنند و وقتی به آنها خیانت می شود تمایل دارند خود را منزوی کنند. در عوض، مهم است که برعکس عمل کنید و به دنبال حمایت یا درمان باشید .
حد و مرزها را تعیین کنید: اگر فردی که به شما خیانت کرده است، هنوز در زندگی شماست، برای محافظت از سلامت جسمی، عاطفی و روانی خود، در رابطه با او مرزهای محکمی تعیین کنید.
الگوها را بشناسید: اگر در گذشته آسیب خیانت را تجربه کرده اید، مهم است که تشخیص دهید که آیا این آسیب بر روابط شما در زمان حال تأثیر می گذارد یا خیر. درک کنید که شما شایسته داشتن روابطی هستید که متقابلاً حامی و سودمند باشد.