بسیاری از مردم آشکارا اعتراف می کنند که ژرمافوب هستند. اگرچه یک اصطلاح پزشکی واقعی نیست، اکثر مردم موافقند که ژرمافوب کسی است که درگیر نظافت، میکروب ها و بیماری های عفونی است. گرچه ژرمافوب بودن لزوماً به این معنی نیست که شما مبتلا به اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) هستید. اما وسواس به نظافت، شستشو و میکروبها همراه با رفتار اجباری حول شستشو یا ضدعفونی کردن ممکن است نشانهای از مشکل عمیقتر نسبت به ژرمافوب باشد.
نگرانی در مورد میکروب ها رایج است
نگرانی در مورد آلودگی توسط میکروب ها و/یا ابتلا به بیماری های عفونی در جامعه ما رایج است. برای اینکه متوجه شوید جامعه ما تا حدی درگیر میکروبها است، نیازی نیست جز وجود دستگاههای ضدعفونیکننده دست در مکانهای عمومی یا رگبار تبلیغات محصولات ضد باکتری.
گفته میشود، در روز، بیشتر مردم بیش از چند لحظه وقت نمیگذرانند، در صورتی که نگران آلودگی دستهایشان پس از لمس دستگیره در یک ساختمان اداری، فشار یک دکمه در آسانسور یا بستن بند کفش گشاد بعد از حضور در توالت عمومی برای اکثر افراد، اگر افکار آلودگی به ذهنشان خطور کند، یک رویکرد عقل سلیم برای شستن یا ضدعفونی کردن دستها برای چند لحظه ذهن را راحت میکند و به روز خود ادامه میدهند.
با این حال، اگر شما یک ژرمافوب هستید، میدانید که این نوع موقعیتها میتوانند اضطرابآور باشند. و حتی ممکن است بخواهید از مکانهایی که احتمال مواجهه با آلودگی یا میکروبها را دارند اجتناب کنید. توجه به این نکته مهم است که وسواس به نظافت، آلودگی و/یا میکروب ها نیز یکی از علائم شایع وسواس است.
چه زمانی مشغولیت به میکروب ها یا ژرمافوب از مرز وسواس عبور می کند؟ چه زمانی یک روال بهداشت شخصی یا رژیم تمیز کردن به یک اجبار تبدیل می شود ؟ بیایید سعی کنیم با استفاده از دو مثال به این سوالات پاسخ دهیم.
تینا و جان: داستان دو ژرمافوب
داستان تینا
مورد 1 : تینا یک تحلیلگر مالی 38 ساله است. تینا به راحتی خود را یک ژرمافوب توصیف می کند. همچنین افرادی که او را به خوبی می شناسند متوجه اشتغال او به میکروب ها هستند. تینا اغلب هنگام باز کردن درب دستشویی عمومی دست خود را با دستمال کاغذی می پوشاند. او ترجیح می دهد به صندلی های مترویی که هر روز سوار آن می شود دست نزند. وقتی مجبور است هر هفته زبالهها را بیرون بیاورد، هول میکند، اما این کار را بدون شکست انجام میدهد. تینا تقریباً همیشه هنگام دست دادن با کسی در یک جلسه کاری یا در محیطهای اجتماعی برای یک یا دو لحظه به میکروبها فکر میکند. اما این به سرعت پس از چند ثانیه از ذهن او خارج میشود. اگر او واقعا نگران کثیف شدن دست هایش است، یک ضدعفونی کننده سریع دست همیشه این کار را انجام می دهد.
تینا از مشغول شدن به میکروب ها ناراحت نیست. در واقع، او احساس می کند که هوشیاری او به او اجازه می دهد سالانه از تعدادی سرماخوردگی جلوگیری کند و کارآمد بماند. علاوه بر این، در حالی که اتاق زیر شیروانی او معمولاً بیلک است. او بیش از سه ساعت در هفته را صرف تمیزکاری نمیکند. و اغلب این کار را برای صرف شام با دوستانش یا گذراندن وقت با همسرش به تعویق میاندازد.
داستان جان
مورد 2 : جان یک مشاور کامپیوتر پاره وقت 42 ساله است. جان همچنین خود را یک ژرمافوب توصیف می کند و همسر و فرزندانش موافقند که این برچسب عالی برای او است. جان به ندرت اجازه می دهد که تخم مرغ یا مرغ در خانه باشد زیرا می ترسد که خانه را با باکتری سالمونلا آلوده کنند. وقتی همسرش با تخممرغ پخت میکند، او را مجبور میکند دستهایش را بیش از دو دقیقه در آب بسیار داغ بشوید. علاوه بر این، جان هنگام دور انداختن کارتنهای تخممرغ باید دستکشهای لاستیکی ضخیم بپوشد. همچنین پس از آن باید دستهای خود را بشوید وگرنه به شدت مضطرب میشود.
جان از رفتن به توالت های عمومی امتناع می ورزد. او در طول سالها فعالیتهای متعددی را با دوستانش به دلیل ترس از استفاده از دستشویی در عموم لغو کرده است. اگر جان متوجه شود که شخصی در مطب به اسهال و استفراغ ویروسی مبتلاست، ساعتها در مورد تماس با آن شخص وسواس خواهد داشت و اغلب دوش میگیرد زیرا احساس کثیفی میکند. او می داند که این بی معنی است و اغلب احساس میکند که دارد دیوانه میشود. جان تا پنج ساعت در روز را صرف سفید کردن تمام سطوح خانه اش میکند. نظافت مداوم و مشغولیت او به آلودگی، فشار قابل توجهی بر روابط او با همسر و فرزندانش وارد کرده است. علاوه بر این، اگرچه او در ابتدا میتوانست با وسواسهای خود در حین کار کنار بیاید، اما مشغولیت او به میکروبها بر توانایی او در انجام وظایف مرتبط با این شغل تأثیر گذاشته است.
تجزیه و تحلیل: ژرمافوب ، وسواس یا هر دو؟
تینا و جان هر دو خود را “ژرمافوب” توصیف می کنند. با این حال، واضح است که اشتغال تینا به میکروبها تنها تأثیر کمی بر عملکرد روزمره او دارد، در حالی که زندگی جان در حال فروپاشی است و تحت سلطه وسواس های آلودگی مانند عفونت سالمونلا، ابتلا به اسهال و استفراغ ویروسی، و ابتلا به میکروبهای ناشی از حمام زندگی او نیز تحت کنترل اجبارهایی است که برای تسکین اضطراب او طراحی شده اند، مانند شستن دست ها و ضدعفونی کردن.
علاوه بر این، در حالی که تینا از مشغولیت خود به میکروب ها ناراحت نیست، جان اغلب احساس می کند که دارد دیوانه می شود، نمی تواند احتمال آلودگی را تحمل کند و برای اطمینان از اینکه همه میکروب ها از بین رفته اند، زیاده روی می کند. مهمتر از همه، در حالی که تینا روابط شخصی و حرفه ای سالمی دارد، روابط جان در محل کار و خانه به دلیل وسواس او در مورد آلودگی به خطر می افتد.
بنابراین، اگرچه هر دوی آنها به خود اعتراف می کنند “ژرمافوب”، علائم جان بسیار با وسواس سازگار است، در حالی که تینا به احتمال زیاد کسی است که به سادگی نگرانی های بالاتر از حد متوسط در مورد میکروب ها دارد. جان به احتمال زیاد از مشاوره با پزشک خانواده خود یا یک روانپزشک برای تکمیل مصاحبه بالینی و سابقه پزشکی برای تشخیص قطعی وسواس و کشف گزینههای درمانی بالقوه بهره میبرد.
چه زمانی به دنبال کمک باشیم
اگر شما، یکی از اعضای خانواده یا شخص دیگری که میشناسید، مشغول میکروبهایی هستید که ناراحتکننده، ناخواسته، غیرقابل کنترل هستند و بر عملکرد روزمره تأثیر میگذارند، ممکن است وقت آن باشد که با یک متخصص بهداشت روان صحبت کنید . مشکل ممکن است عمیقتر از یک ژرموفوب بودن باشد. درمان روانشناختی و پزشکی موثر برای وسواس در دسترس است.