
اختلالات خلقی شرایطی است که بر وضعیت عاطفی فرد تأثیر می گذارد. انواع مختلفی از اختلالات خلقی وجود دارد، از جمله اختلال دوقطبی، اختلال افسردگی اساسی، اختلال سیکلوتایمیک، اختلال افسردگی مداوم و اختلال نارسایی پیش از قاعدگی.
اختلال خلقی وضعیتی است که به شدت بر خلق و عملکردهای مرتبط با آن تأثیر می گذارد. اختلال خلقی یک اصطلاح گسترده است که به انواع مختلف اختلالات افسردگی و اختلالات دوقطبی اشاره دارد که همگی بر خلق تأثیر می گذارند. اگر علائم اختلال خلقی دارید، خلق شما ممکن است از بسیار پایین ( افسرده ) تا بسیار زیاد یا تحریک پذیر ( مانیک ) متغیر باشد.
در یک نگاه
اختلالات خلقی می تواند بر احساس و تعامل شما با جهان تأثیر بگذارد. اختلال افسردگی اساسی و اختلال دوقطبی دو تا از شناخته شده ترین اختلالات خلقی هستند. با این حال، چندین نوع دیگر نیز وجود دارد که مجموعه ای از علائم مشخص خود را دارند. اگر علائم خلقی را تجربه می کنید که بر توانایی شما برای مقابله و ایجاد ناراحتی تأثیر می گذارد، ضروری است که با پزشک خود یا یک متخصص سلامت روان صحبت کنید تا تشخیص و درمان دقیق را دریافت کنید.
بیشتر بخوانید: تفاوت افسردگی و اختلال دوقطبی
انواع اختلالات خلقی
با به روز رسانی راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) در سال 2013، اختلالات خلقی به دو گروه اختلالات دوقطبی و وابسته و اختلالات افسردگی تقسیم شدند . انواع اختلالات خلقی عبارتند از:
اختلال افسردگی اساسی (MDD) : این همان چیزی است که ما اغلب از آن به عنوان افسردگی اساسی یا افسردگی بالینی می شنویم . این شامل دوره های غم و اندوه شدید، ناامیدی یا پوچی همراه با انواع علائم فیزیکی، شناختی و عاطفی است.
اختلال دوقطبی I : این اختلال در گذشته افسردگی شیدایی نامیده می شد . شیدایی با خلق سرخوشانه و/یا تحریک پذیر و افزایش انرژی یا فعالیت مشخص می شود. در طول دوره های شیدایی، افراد مبتلا به دوقطبی من نیز به طور مرتب درگیر فعالیت های مخاطره آمیزی می شوند که می تواند منجر به عواقب منفی برای خود و/یا دیگران شود.
اختلال دوقطبی II : برای تشخیص دوقطبی II، فرد باید حداقل یک دوره هیپومانیا فعلی یا گذشته (شکل کمتر شدید شیدایی) و حداقل یک دوره افسردگی اساسی فعلی یا گذشته داشته باشد، اما سابقه هیچ گونه سابقه نداشته باشد. اپیزودهای شیدایی
اختلال سیکلوتایمیک : تشخیص به حداقل دو سال سابقه بسیاری از اپیزودهای شبیه هیپومانیا و افسردگی اساسی نیاز دارد، اما هیچ کدام از این موارد در واقع معیارهای این شرایط را ندارند.
بیشتر بخوانید: معیارهای تشخیصی سیکلوتایمیا
اختلال دوقطبی و مرتبط با آن به دلیل یک بیماری دیگر : برخی از شرایط پزشکی در واقع می توانند علائم اختلال دوقطبی را ایجاد کنند. این زمانی تشخیص داده می شود که شواهدی وجود داشته باشد که اختلال خلقی نتیجه فیزیولوژیکی مستقیم یک بیماری پزشکی (نه روانی) است.
اختلال افسردگی ناشی از یک بیماری دیگر : مشابه اختلال دوقطبی مربوط به یک بیماری دیگر، این تشخیص برای افرادی که علائم افسردگی را دارند استفاده می شود. با این حال، علائم به طور مستقیم توسط یک بیماری زمینه ای مانند کم کاری تیروئید ایجاد می شود.
اختلال دوقطبی ناشی از مواد/دارو : فردی را توصیف میکند که علائم اختلال دوقطبی را در نتیجه مصرف الکل، مواد مخدر یا دارو تجربه میکند.
اختلال افسردگی ناشی از مواد/دارو : این تشخیص زمانی استفاده میشود که یک فرد اختلال افسردگی ناشی از الکل ، مواد مخدر یا دارو را تجربه کند.
سایر اختلالات دوقطبی مشخص یا نامشخص: این تشخیصها ممکن است زمانی مورد استفاده قرار گیرند که فردی معیارهای هر نوع اختلال دوقطبی دیگری را نداشته باشد، اما علائم دوقطبی را تجربه میکند (مانند یک دوره هیپومانیک که فقط دو روز طول میکشد).
سایر اختلالات افسردگی مشخص یا نامشخص : این تشخیص ها ممکن است زمانی مورد استفاده قرار گیرند که یک فرد یک اختلال افسردگی را تجربه می کند، اما از نظر فنی معیارهای کامل هیچ اختلال افسردگی دیگری را ندارد. این اجازه می دهد تا در مورد استدلال های خاص ارتباط برقرار شود، ارائه معیارهای هیچ اختلال افسردگی خاصی را برآورده نمی کند.
در تشخیص اختلالات روانی “در غیر این صورت مشخص نشده است”.
اختلالات خلقی جدید
DSM-5 سه اختلال خلقی جدید اضافه کرد. این شامل:
- اختلال اختلال در تنظیم خلقی مخرب : این اختلال افسردگی به DSM-5 برای کودکان 6 تا 18 ساله که تحریک پذیری و عصبانیت مداوم و دوره های مکرر طغیان شدید خلق بدون هیچ گونه تحریک قابل توجهی از خود نشان می دهند، اضافه شد.
- اختلال افسردگی مداوم : این تشخیص به معنای شامل اختلال افسردگی اساسی مزمن (که برای دو یا چند سال طول کشیده است) و آنچه قبلاً به عنوان اختلال دیس تایمیک یا دیس تایمیا شناخته می شد، یک نوع درجه پایین افسردگی است.
- اختلال نارسایی پیش از قاعدگی : این تشخیص بر اساس وجود یک یا چند علامت خاص در هفته قبل از شروع قاعدگی و به دنبال آن برطرف شدن این علائم پس از شروع است. علائم شامل نوسانات خلقی، تحریک پذیری یا عصبانیت ، خلق افسرده یا ناامیدی ، و اضطراب یا تنش، و همچنین یک یا چند مورد از هفت علامت خلقی دیگر، در مجموع حداقل پنج علامت است.
DSM-5، بازنگری متن (DSM-5-TR) دسته جدیدی را در فصل اختلالات افسردگی و اختلالات دوقطبی اضافه کرد که به آن اختلال خلقی نامشخص میگویند.
با یک اختلال خلقی نامشخص، یک فرد علائم مشخصه یک اختلال خلقی را نشان می دهد، اما معیارهای پزشک برای تشخیص اختلال افسردگی یا دوقطبی (از جمله اختلال دوقطبی نامشخص یا اختلال افسردگی نامشخص) را ندارد. برای ارائه هایی که در آن انتخاب بین یک اختلال افسردگی نامشخص یا اختلال دوقطبی نامشخص دشوار است استفاده می شود.
علائم اختلالات خلقی
اختلالات خلقی می تواند منجر به مشکل در انجام وظایف و خواسته های روزمره زندگی شود. برخی از افراد، به ویژه کودکان، ممکن است علائم فیزیکی افسردگی مانند سردردهای غیر قابل توضیح یا معده درد داشته باشند.
از آنجایی که انواع مختلفی از اختلالات خلقی وجود دارد، می توانند اثرات بسیار متفاوتی بر کیفیت زندگی داشته باشند. به طور کلی، علائم ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- از دست دادن علاقه به فعالیت هایی که زمانی از آنها لذت می برد
- کمتر یا بیشتر از حد معمول غذا خوردن
- مشکل در خوابیدن یا خوابیدن بیش از حد معمول
- خستگی
- گریان
- اضطراب
- احساس “تخت”، نداشتن انرژی برای مراقبت
- احساس انزوا، غمگینی، ناامیدی و بی ارزشی
- مشکل در تمرکز
- مشکلات در تصمیم گیری
- احساس گناه
- تحریک پذیری
- افکار مردن و/یا خودکشی
با اختلالات خلقی، این علائم ادامه دارند و در نهایت شروع به تأثیر منفی بر زندگی روزمره می کنند. آنها افکار و احساسات پراکندهای نیستند که هر کسی در مواقعی دارد.
چه چیزی باعث اختلالات خلقی می شود؟
هیچ کس علت دقیق اختلالات خلقی را نمی داند. به نظر می رسد عوامل مختلفی در ایجاد آنها نقش داشته باشد و آنها تمایل دارند در خانواده ها اجرا شوند.
هیچ عاملی وجود ندارد که به تنهایی باعث اختلالات خلقی شود. در عوض، اعتقاد بر این است که تعدادی از عوامل در این امر نقش دارند و برخی موارد میتوانند خطر ابتلا به اختلال خلقی را در فرد افزایش دهند. برخی از عواملی که می توانند نقش داشته باشند عبارتند از:
- ژنتیک
- سابقه خانوادگی اختلالات خلقی
- داشتن سایر بیماریهای روانپزشکی
- بیماریهای مزمن
- مصرف داروهای خاص
رویدادهای استرسزای زندگی مانند مرگ ، طلاق ، یا ضربههای روحی نیز میتوانند باعث افسردگی شوند، به خصوص اگر فردی قبلاً آن را داشته یا یک جزء ژنتیکی وجود داشته باشد.
تشخیص اختلالات خلقی
اختلالات خلقی باید توسط یک متخصص سلامت روان مانند روانپزشک به درستی ارزیابی و درمان شوند . اگر هر یک از علائم شما در زندگی شما اختلال ایجاد کرده است، به ویژه اگر افکار خودکشی دارید، باید فوراً به دنبال کمک باشید.
پزشک میتواند با انجام یک معاینه فیزیکی و آزمایشهای آزمایشگاهی برای رد هرگونه دلایل فیزیکی علائم شما همراه با ارزیابی روانپزشکی، شما را تشخیص دهد.
درمان اختلالات خلقی
میلیون ها نفر اختلالات خلقی را تجربه می کنند و با موفقیت درمان می شوند و به آنها کمک می کند زندگی با کیفیت بهتری داشته باشند. درمانهای اختلالات خلقی میتواند شامل رواندرمانی باشد که به عنوان گفتار درمانی نیز شناخته میشود، و همچنین داروهایی برای کمک به تنظیم عدم تعادل شیمیایی در مغز. ترکیبی از درمان و دارو اغلب بهترین اقدام است.
درمان
درمان شناختی رفتاری (CBT) شکل رایجی از درمان است که برای درمان بسیاری از بیماریهای روانپزشکی از جمله افسردگی و اختلال دوقطبی استفاده می شود. با CBT، یک درمانگر به شما می آموزد که الگوهای افکار منفی را دوباره چارچوب بندی کنید و با استفاده از مکانیسم های مقابله ای سالم ، رفتارهای بالقوه مضر را تغییر دهید .
نوع دیگری از درمان که ممکن است برای مبتلایان به اختلالات خلقی توصیه شود خانواده درمانی است . خانواده درمانی می تواند به عزیزان شما کمک کند تا در مورد وضعیت شما اطلاعات بیشتری کسب کنند، که می تواند به آنها کمک کند تا در طول درمان بهتر از شما حمایت کنند.
دارو
پزشک ممکن است برای فردی که اختلال خلقی دارد داروهای ضد افسردگی تجویز کند. داروهای ضد افسردگی برای درمان افسردگی و انواع خاصی از اختلال دوقطبی استفاده می شود.
داروهای تثبیت کننده خلق (مانند لیتیوم )، داروهای ضد روان پریشی آتیپیک یا داروهای ضد تشنج، اصلی ترین داروهای مورد استفاده برای درمان اختلال دوقطبی هستند.
والپروات سدیم، لاموتریژین و کاربامازپین داروهای ضد تشنج هستند که گاهی برای درمان علائم اختلال دوقطبی استفاده می شوند. داروهای ضد تشنج برای درمان تشنج در افراد مبتلا به صرع استفاده می شود، اما مشخص شده است که در درمان علائم اختلال دوقطبی نیز موثر است.